یک. با رسیدن فرآیند تعیین هیئت دولت به ایستگاه بهارستان، بحث‌ها بر سر انتخاب افراد برای وزارتخانه‌ها، از اندرونی دولت و جلسات اعضای محترم شورای راهبردی بیرون می‌آید و به سطح جامعه و رسانه می‌رسد. انتخابات اخیر ریاست جمهوری، از منظر اخلاق تبلیغاتی و تقوای مناظره، نسبت به ادوار پیشین از نصاب بالاتری برخوردار بود و به‌ویژه از سوی خود نامزدها، کمتر شاهد هتک حیثیت و افشاگری و اسم آوردن از این‌وآن بودیم.

دو. با آغاز روند بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی، بحث‌ها و گاهی جدل‌ها آغاز می‌شود. حال که انتخاباتی اخلاقی و با آرامش را از سر گذرانده‌ایم، چرا در ایام پیش رو

 نیز چنین روندی ادامه پیدا نکند. تجربه دو دهه اخیر حکمرانی نشان داده که تخریب و تهمت و افشاگری، دردی از مشکلات مردم دوا نمی‌کند و سودمند نیست. اگر هم‌چنین اعمالی در کوتاه‌مدت، فرد یا جریانی را به مقصود برساند، پس از مدتی نقاب‌ها کنار می‌رود و واقعیت پشت آن به‌خوبی دیده می‌شود که احتمالا چیزی جز قدرت‌طلبی نیست. این سخن جاوید از بنیان‌گذار کبیر انقلاب چه دل‌نشین است که فرمود: ” دعوای دعواهای ما دعوایی نیست که برای خدا باشد. این را همه از گوشتان بیرون کنید! همه‌تان همه ما، از گوشمان بیرون کنیم که دعوای ما برای خدا است، ما برای مصالح اسلام دعوا می‌کنیم. خیر! مسئله این حرف‌ها نیست. من را نمی‌شود بازی داد! دعوای خود من و شما و همه‌کسانی که دعوا می‌کنند همه برای خودشان است. همه می‌گویند پیش بده برای ما! “

سه. گاهی دیده می‌شود که برخی در رسانه‌ها و محافل از دولت دکتر پزشکیان با عنوان دولت سوم روحانی یاد می‌کنند. در سوی مقابل نیز برخی اصلاح‌طلبانی که احتمالا با معرفی کابینه، خواسته‌هایشان اجابت نشده از دولت فعلی با عنوان دولت دوم [شهید] رئیسی یاد می‌کنند. هر دو سوی ماجرا خطاست. این فرار از مسئولیت است که کسی را در ذهنمان نماد ضعف و بی‌عدالتی بدانیم و با هر پدیده جدیدی مواجه شدیم، با برچسب‌زنی بگوییم این ادامه همان است و پدیده جدید را به قبلی‌ها بچسبانیم. 

فعلا که زمان انتقاد از رئیس‌جمهور محترم نیست و اگر روزی ضرورت داشته باشد حتما با انتقاد سازنده به دولت کمک خواهیم کرد اما باید دانست که دولت چهاردهم، نه دولت سوم جناب روحانی و نه دولت دوم شهید رئیسی است، بلکه دولت اول پزشکیان است.

چهار. برخورد مبتنی بر منافع ملی با برخی دوقطبی‌ها که به‌صورت طبیعی در جامعه وجود دارد، کمرنگ دیدن افتراقات و تأکید بر اشتراکات است. به‌صورت طبیعی در جامعه متکثر ایران، اختلافات دینی، قومی، نژادی و مذهبی وجود دارد که همان‌ها هم نباید محل افتراق باشد. یعنی چه؟ یعنی دوگانه شیعه و سنی که ذاتا هست و اصالت دارد، نمی‌تواند و نباید باعث دودستگی باشد، تا چه رسد به دوگانه‌هایی مانند راست و چپ یا اصولگرا و اصلاح‌طلب که اساسا اصالتی ندارد و به‌هیچ‌عنوان نباید در نقطه کانونی حکمرانی قرار گیرد.

پنج. ما سال‌ها به خودمان دروغ گفته‌ایم و دروغ خود را باور کرده‌ایم! چرا باید جامعه را از منظر سیاسی به دو گروه تقسیم کرد و هرگاه دولتی از گروه اول سر کار آید، با دشمن انگاری گروه دوم، تمام متخصصین آن را به حاشیه براند. 

شش. پزشکیان با همه ویژگی‌هایش ، به دلیل خوی شخصی تا به اینجای کار در برابر دوگانه‌ها ایستاده است. او تلاش کرده از مناطق محروم و از اقوامی همچون کرد و بلوچ در هیئت دولت نماینده داشته باشد تا حتی دوگانه مرکز و مرز را کمرنگ کند که باعث خرسندی است. چقدر خوب است حالا که رئیس‌جمهور به درستی در مسیر یکپارچه‌سازی از زوایای گوناگون پیش می‌رود، از منظر سیاسی و جریانی هم بر حصارهای خودساخته فضای مدیریتی کشور در حوزه سیاست غلبه کند. به نظر می‌رسد پزشکیان هم این روحیه را دارد و هم شرایط کشور آماده چنین جهش بزرگی هست، ان‌شاءالله.

 

source

توسط wisna.ir