برندسازی فقط داشتن یک لوگو نیست. در واقع برندسازی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از چیزی است که شما در ذهن دارید. این فرایند به کسب و کار شما یک هویت منحصر به فرد میبخشد. هدفی که با مخاطبان حرفه شما همراه خواهد بود و باعث متمایز شدن شما از رقبایتان خواهد شد.
حال برای اینکه چنین موقعیتی برای حرفه و کسب و کار خود بسازید لازم است درباره فرایند انجام این کار اطلاعات کافی داشته باشید. در ادامه این مقاله، مفاهیم اصلی برندسازی و استراتژیهای آن را برای شما شرح میدهیم.
برندینگ چیست؟
برندسازی مجموعهای از اقدامات است که برای ایجاد تصویری ماندگار از برند در ذهن مخاطب انجام میشود. این فرایند، ویژگیهای رفتاری و ظاهری خاصی به کسبوکار میبخشد و ارتباط عمیقی بین برند و مخاطب ایجاد میکند. این کار یک استراتژی پیچیده است که به کسب و کارها ویژگیهای رفتاری و ظاهری خاصی میبخشد تا با کمک آن بتوانند ارتباط عمیقی میان برند و مخاطب خود برقرار کنند.
نکته مهم این است که برندسازی برای محصولات مختلف و کسبوکارهای متفاوت، رویکردهای متفاوتی دارد. برای مثال، برندسازی یک محصول خاص بر روی ویژگیهای منحصر به فرد آن محصول تمرکز میکند، در حالی که برندسازی شرکتی، کلیه محصولات و خدمات یک شرکت را تحت پوشش قرار میدهد.
برای اینکه بهتر بتوانید برندسازی برای یک شرکت یا یک محصول را درک کنید، ابتدا میخواهیم شما را با مراحل برندینگ آشنا کرده و سپس به بررسی نحوه پیادهسازی برندینگ محصول بپردازیم. همراه ما باشید.
در ۹ مرحله، برندی موفق بسازید
اگر می خواهید یک برندی مطمئن و دائمی را در ذهن مخاطبان بسازید، به دنبال راههای یک شبه نباشید! زیرا برای دست یافتن به چنین موقعیتی نیاز است ماهها و یا حتی سالها تلاش کرده و وقت و هزینه صرف کنید. اما باید بدانید زمانی که در این راه هستید، انجام کوچکترین اشتباهی میتواند ثمرات کار و تلاشهای چند ساله شما را از بین ببرد و باعث بازگشت شما به نقطه شروع شود. حتی در بدترین حالت ممکن است جایگاه و نگاه مخاطب را برای همیشه از دست بدهید.
حال برای اینکه با چنین مشکلاتی روبه رو نشوید، لازم است قدمهای اولیه خود را محکم و بر پایه استراتژی اصولی بردارید تا شروع برندینگ قوی داشته باشید. در این حالت شما یک برند قدرتمند ساختهاید که به اصطلاح با هر بادی نمیلرزد!
برای اینکه بتوانید به چنین موقعیتی دست پیدا کنید، در ادامه تمام مراحل برندینگ را به طور گسترده برایتان توضیح میدهیم.
مشخص کردن هدف کسب و کار
تمام برندهای موفق یک هدف مشخص دارند که برای افزایش قدرت آن هدف تلاش میکنند. داشتن چنین هدفی شما را از خارج شدن از مسیر درست باز میدارد و تاثیر بسزایی در پشتکار شما و شکل نگاه مشتریان و مخاطبان دارد.
اگر نمیدانید چگونه باید یک هدف مشخص برای خود تعیین کنید، نگران نباشید! در ادامه ما شما را با راههای تعیین هدف کسب و کارتان آشنا میکنیم. در واقع برای این کار یک راه ساده وجود دارد و آن هم استفاده از دایره طلایی سیمون سینک (Simon Sinek) است. این دایره دارای چند سال زیر است که باید به طور دقیق به آنها پاسخ دهید:
- چه چیزی (What) : محصول یا کسب و کار شما دارای چه ویژگیهایی است؟ و چه به مشتری چه ارزشی میدهد؟
- چگونه (How) : چگونه میتوان خود را از رقبا متمایز کرد؟ مزیت رقابتی و نقطه تفاوت شما با دیگر رقبا چیست؟ برحسب چه دلیلی مردم باید توجه خود را به شما معطوف کنند؟
- چرا (Why) : چرا این مجموعه شکل گرفته است؟ هدف آن حل چه مشکلاتی است؟
شناخت عمیق درباره رقبای خود
شناخت رقبا مسئلهای است که به شما کمک میکند جایگاه و رتبه خود را در بازار بشناسید و بدانید چه راهی باید طی کنید. همچنین مزیت دیگر این مسئله اینست که باعث میشود نسبت به نقاط خاص و نقاط قوت خود شناخت پیدا کنید و بتوانید برای جلب نظر مخاطب از آنها استفاده کنید. برای این کار بهتر است ابتدا به سوالات زیر پاسخ دهید:
- اصلیترین شرکتهای رقبای شما کداماند؟
- این شرکتها در زمینه برندسازی چه موفقیت و شکستهایی را تجربه کردهاند؟
- ویژگیهای محصولات آنها کداماند؟
- نظرات مخاطبان و کاربران وب درباره آنها چیست؟
- تمرکز بازاریابی خود را بر روی کدام یک از کانالهای آفلاین یا آنلاین گذاشتهاند؟
پس از جمع آوری سوالات این لیست، آنها را در یک جدول وارد کرده و بین آنها و اطلاعات مربوط به مجموعه خود مقایسه انجام دهید. آیا در این بین دغدغهای از مشتریان وجود داشت که نادیده گرفته شده باشد؟ محصول شما میتواند به آن دغدغه پاسخ دهد؟
مشخص کردن هدف مخاطبان
تمام هدف حرفه و کسب و کار شما باید حول محور مخاطبانتان بچرخد. در واقع هدف اصلی و ماموریت شما را نیازها، رفتارها و سبک زندگی مخاطبان و مشتریانتان مشخص میکنند. لازم است بدانید هیچ برندی تاکنون موفق نشده تمام مردم و بازار را به مشتریان خود تبدیل کند، در نتیجه نیاز نیست تمرکز خود را روی کل بازار بگذارید، بلکه باید به جلب رضایت بخشی از آن مشغول شوید.
برای اینکه این بخش را بهتر درک کنید در ادامه مثالهایی از برخی برندها که به تعیین هدف مخاطبان خود پرداختهاند را برایتان آوردهایم:
در ابتدا به برندهای مختلفی که مایع ظرفشویی تولید میکنند توجه کنید. هدف همه آنها یکسان است. اما هر کدام تمرکز خود را روی بخش خاصی از جامعه گذاشتهاند:
- دورتو در انتخاب شعار خود «بوی تمیزی میدهد» را برگزیده و با استفاده از شخصیت عمه خانم، به افرادی اشاره میکند که بر روی مسئله تمیزی، براق بودن و بوی خوب ظرفها حساسیت نشان میدهند.
- خاکستر با شعار دیگر «بدون پارابن» به میدان آمده و آن بخش از جامعه و افراد را تیر هدف خود قرار داده است که به سلامت خود اهمیت میدهند و نسبت به مواد شیمیایی و سمی حساس هستند.
- پریل هم با شعار «فقط یک قطره کافی است» به مسئله صرفهجویی در محصول اشاره دارد و به جلب نظر افرادی پرداخته که، بهصرفه بودن محصول برایشان اهمیت دارد.
شما میتوانید به عنوان یک برند متمایز مخاطبان ایدهآل خود را بسازید. برای مثل از خود پس و جو کنید که قصد دارید چه افرادی را مخاطب خود قرار دهید و این افراد دارای چه ویژگیها و عادتهای رفتاری هستند. با توجه به پاسخ این موارد میتوانید استراتژی خاص خود را در بازاریابی پیاده کنید.
تا این قسمت از مقاله، با سه مورد از مهمترین مراحل برندینگ آشنا شدید. حال نکتهای که باید بدانید اینست که ادامه مسیر به انجام دقیق این مراحل بستگی دارد. در نتیجه پیشنهاد میکنیم نسبت به آنها بیاهمیت نباشید و با دقت بالایی آنها را پشت سر بگذارید.
مرحله چهارم : تعیین ماموریت و چشمانداز خود
داشتن یک منظره از آینده و ماموریتی مشخص، در تصمیمگیریهای درست شما بسیار کمککننده است و باعث میشود به دنبال انجام فرایندهای هدفمندتر و قویتری بروید.
- چشمانداز (Vision): در چشمانداز یا داشتن منظرهای از آینده، میتوانید اهداف بلند مدت و یا رویای ایدهآل خود که قصد دارید به آن برسید را تصور کنید. این منظره میتواند کاملا آرمانی و احساسی باشد. برای درک بهتر این مسئله به مثالی از چشمانداز دیزلیلند توجه کنید:
همه مردم خوشحال باشند. لازم است بدانید با داشتن یک چشمانداز ایدهآل، به کارمندان خود برای تلاش بیشتر، انگیزه لازم را میدهید و باعث افزایش تعهد آنها نسبت به کارشان میشوید.
- مأموریت (Mission) : ماموریت همان مجموعه کارهایی است که در حال انجام آن هستید و شما را به هدف و چشماندازی که دارید نزدیک میکند. به بیان دقیقتر این هدف است که تعیین میکند چطور و با انجام چه کارهایی میتوان به چشمانداز خود دست یافت و آن را از رویا به واقعیت تبدیل کرد.
برای ماموریت هم میتوان به دیزلیلند اشاره کرد که ماموریت خود را بر این اساس شروع کرده است: سرگرم کردن، آگاه ساختن و الهام بخشی به مردم جهان با کمک قدرت داستانسرایی، خلاقیت و فناوریها نو.
انجام درست ماموریت این کمپانی را میتوان در تمامی محصولات، خدمات و یا حتی تبلیغات آنها مشاهده کرد و به وضوح دید که همه آنها به چشمانداز اصلی یعنی خوشحال کردن مخاطب ختم میشوند.
لحن و صدای سازگار با کسب و کار و برند خود
جالب است بدانید لحن و صدا برند، شکل ارتباط شما با مشتری را تعیین میکند و صدای شما در هر موقعیتی میتوان شخصیت و کسب و کارتان را در ذهن مخاطب یادآوری کند. این شخصیت میتواند بسته به کسب و کاری که دارید شوخ، مهربان، پرقدرت و یا جدی باشد.
این صدا باید در تمام رسانهها یکسان و ثابت باشد تا باعث شود کاربر با دیدن محتوا یا تبلیغی از شما، شخصیتی که دارید در ذهن تصور کند. درست مثل زمانی که با شمارهای ناشناس با دوستمان تماس میگیریم و او از طریق صدا به راحتی ما را میشناسد.
به عنوان مثال باید به «ازکی» اشاره کنیم که با صدایی دوستانه خود را به مخاطبان معرفی کرد. اما در مقابل «بیمهداتکام» با چهرهای کاملا جدی و رسمی جلوی مخاطب ظاهر شد.
برای اینکه بتوانید صدایی مناسب با مجموعه خود پیدا کنید باید ابتدا به بررسی ویژگیهایی از کسب و کار بپردازید. برای مثال آیا به ماجراجویی علاقه نشان میدهید؟ و یا بسیار دلسوز و مهربان هستید و به شرکت در رویدادهای خیرانه علاقه دارید؟
نکتهای که در میان این ویژگیها باید به آن توجه کرد اینست که لحن گفتوگو شخصیت را در هم کانالهای مختلف باید تعیین کنید. برای مثال آیا در اینستاگرام داستانهای خود را برای مشتریان تعریف میکند و در وبسایت نکات آموزشی را به آنها یاد میدهد؟
برای انتخاب صدا و لحن خود باید فهرستی از ویژگیهای شخصیتی برند خود، لغات و جملات سناریوهای مناسب او را تهیه کرده و به بخشهای مختلف سازمان ارائه دهید.
پیام و داستانی خاص برای برند خود تعریف کنید
باید گفت که خلق یک داستان مناسب، یکی از مراحل تاثیرگذار در برندسازی است که میتوانید در دیده آن نقش بسزایی داشته باشد. داستانی که برای شرکت خود میسازید باید دارای آرمانهای احساسی و قهرمانی باشد تا بتواند ذهن مخاطب را درگیر کند. این پیام باید دارنده موارد زیر باشد:
- این فرد دارای چه نوع تیپ شخصیتی است؟
- ایده اولیه چگونه در ذهن او جرقه خورد؟
- او در رساندن مجموعه به موقعیت فعالی، چه چالشها و سختیها پشت سر گذاشته است؟
- هنگام رودررویی با شرایط مختلف چه احساساتی در او شکل گرفته است؟
قهرمان داستان در آخر پیام داستان به طور مختصر میگوید که از تمام این چالشها چه تجربههایی کسب کرده است. برای بیان مثالی در این قسمت باید به داستان برند تامز (TOMS) اشاره کنیم. این برند داستان خود را اینگونه شرح داد:
«همه چیز از سفر آرژانتین شروع شد، جایی که بلیک مایکوسکی با کودکانی روبه رو شد که کفشی برای پوشیدن نداشتند. بلیک در زمان همان صفر تصمیم به تاسیس شرکتی گرفت که نهتنها به او سود برساند، بلکه برای فقرا هم سودمند و کمککننده باشد. در نتیجه در ازای هر یک جفت کفشی که میفروخت، یک جفت هم به کودکان هدیه میداد.»
جالب است بدانید این برند تا سال 2020، توانست صد میلیون کفش به کودکان نیازمند هدیه دهد.
چهره ظاهری برند خود را بسازید
دوست دارید با چه عناصر بصری و چهره ظاهری در ذهن مشتری حک شوید؟ در این مرحله با طراحی موارد زیر، میتوانید هویت بصری برند خود را بسازید:
- لوگو
- پالت رنگی مورد نظر
- تایپوگرافی و فونت
- سبک عکاسی و ثبت تصاویر
این موارد باید در تمام قسمتهای کسب و کار شما مانند سایت، صفحات اجتماعی، تبلیغات آنلاین، ویدئوها، چاپ بنر، بروشور و … استفاده شوند.
در تمام بخشها، یکپارچهسازی انجام دهید
هویت و لوگو برند خود را در تمام چیزهایی که فکر میکنید مشتری آنها را مشاهده میکند، بازتاب دهید. برای مثال این موارد را در موقعیتهای زیر منعکس کنید:
- مشتری باید در فروشگاه رنگ و لوگو مختص شما را ببیند، شمای مخصوص شما را بشنود و برای شرکت در ماموریت شما ترغیب شود.
- در سایت چشمانداز و داستان شما را به راحتی ببیند و بخواند. باید بتواند عناصر بصری و هویت شما را پیش روی خود ببیند و با خواندن مطالب، لحن شما را تصور کند.
مفهوم و ویژگیهای برندتان را یکسان نگه دارید
بالاتر شما را با تمام مراحل برندسازی آشنا کردیم و حال نوبت به بررسی آخرین مسئله است. این مرحله بسیار مهم است و باید همیشه آن را پیش روی خود داشته باشید:
- باید ثابت بمانید! یعنی نسبت به مفاهیم و ویژگیهای برند خود پایدار باشید و مدام در آنها تغییرات ایجاد نکنید. انجام چنین کارهایی باعث گیج شدن مشتریان میشود و در نهایت انجام مراحل برندینگ را سختتر از قبل میکند.
- لازم است بدانید کارمندها نیز نقش اساسی در این وفاداری دارند زیرا به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط هستند. به عبارت سادهتر شیوه چت،گفتوگوهای تلفنی، ملاقات حضوری، خلق محتوا و … همه انعکاس فرهنگ و هویت شرکت شما هستند. حال اگر در هر کدام از این قسمتها مشتری با پیامهای متفاوتی روبه رو شود، در نهایت سردرگم خواهد شد. بنابراین هماهنگسازی کل مجموعه اهمیت زیادی در برندسازی آن دارد.
- لازم است در مجموعه خود دستورالعملهایی براساس فرایند برندسازی طراحی و به کادر خود انتقال دهید. تمام کارمندان باید حین انجام وظیفه، آن را الگوی ارزیابی خود قرار دهند.
- وقتی که در مرحله استخدام کارمندان هستید، مطمئن شوید که آنها با فرهنگ مجموعه شما سازگار هستند. سعی کنید نیروی جدید را با ماموریت، چشمانداز و ارزشهای سازمان به خوبی آشنا کنید.
مراحل برند سازی در این قسمت به پایان میرسند. اما سوالی که برای اکثر کاربران پیش میآید اینست که برندینگ محصول چه تفاوتی با برندینگ شرکتی دارد؟ به دنبال این موضوع میخواهیم شما را با تفاوت برندینگ این دو حالت آشنا کنیم تا با دانستن تفاوتهای آنها بتوانید برندسازی خود را به بهترین شکل انجام دهید.
تفاوت برندینگ محصول با برندینگ شرکتی
با اینکه برندسازی محصول و برندسازی شرکتی مشابه هستند، اما تفاوتهایی نیز در آنها وجود دارد که به دلیل اهمیت برندینگ نمیتوان از کنار آنها ساده گذشت. در ادامه شما را به طور گسترده با تفاوتهای این دو برندسازی آشنا میکنیم.
برندینگ شرکتی
در برندینگ شرکتی شما تمام محصولات یک شرکت را به مشتریان معرفی میکنید و تمرکز شما روی یک محصول خاص قرار نمیگیرد. در این نوع برندسازی تمام کسبوکار شما درگیر است و تمام قسمتهای مجموعه شما اهمیت دارند. در نتیجه وجود یک مشکل کوچک در هر قسمت از کسبوکارتان میتواند باعث کاهش رشد برند شما شود.
اگر مشتریان و مخاطبان برند شما، از یکی از محصولات راضی نباشند، برند شما زیر سوال رفته و باید پاسخگو باشد، حتی اگر دهها محصول بیعیب و نقص معرفی و ارائه داده باشد! در مقابل، ارائه خدماتی خوب و بینقص به مشتری، باعث دیده شدن برند و افزایش شهرت شما میشود.
برندینگ محصول
در برندینگ محصول، تمام ماموریت و اهداف برندسازی حول محور یک محصول خاص میگردد و به کل مجموعه شرکت اهمیتی نمیدهد. برای درک بهتر این تفاوت به مثال زیر توجه کنید.
شاید نمیدانید اما برند پپسی جدا از نوشابه، در خط تولید خود دارای محصولات دیگری هم مثل چیپس، آب پرتقال و غلات صبحانه است. اما با این حال، پپسی این محصولات را از محصول اصلی خود جدا کرده است. دلیل این امر اینست که هر برند به ارائه محصولات متفاوتی میپردازد و روی یک نوع محصول خاص تمرکز دارد.
دیگر مزیتی که در برندینگ محصول وجود دارد اینست که باعث سهولت تصمیمگیری در خرید میشود. به عبارت سادهتر با وجود یک محصول، مصرفکننده تنها به دنبال آن محصول میگردد و انتخابهای فراوانی پیش روی او قرار ندارد. مصرفکننده از مشکل خود آگاه بوده و میداند به دنبال چه محصولی برای حل آن است. در دستهبندیهای خاص محصولات، برند محصول میتواند به راحتی به مشتری این پیام را منتقل کند که شما بهترین انتخابی هستید که پیش رو دارد.
برای مثال، در دستهبندی محصولات غذایی، برندینگ محصولی خاص که براساس سلامتی بدن تولید شده، باعث متمایز شدن آن از دیگر غذاهایی ناسالمی می شوند که به بدن آسیب میرسانند.
نسبت به تفاوتهای برندسازی شرکتی و برندسازی محصولی حساس باشید، زیرا تفاوتهای کلیدی دارند و چشمانداز هرکدام باهم فرق میکند. برندسازی یک محصول شما را از دسته مخاطبانی که به هدف اصلی شما نزدیک نیستند، جدا میکند. در این حالت شما میتوانید چند راه مختلف را با کمک یک محصول خاص جلو ببرید.
7 استراتژی برندینگ
در رابطه با استراتژی برندینگ احتمالا اولین سوالی که برای افراد پیش میآید اینست که استراتژی برندینگ چیست؟ همانطور که در بخش ابتدایی مقاله اشاره کردیم برندینگ تنها ساخت یک لوگو و انتخاب اسم برند نیست. بلکه مهمترین فاکتور یک برندسازی، قدرت رساندن یک پیام است. پیامی واضح که به کشف و جذب مخاطب ختم شود. حال اگر بدون داشتن یک استراتژی قوی و اصولی به بازار وارد شوید، طولی نمیکشد که زمین خورده و از چشماندازهای خود بسیار دور شوید. شروع کار برندینگ براساس تحقیقات بازار و پیام برند است و در آخر مشتری را به دنبال خود میکشد.
در این قسمت میخواهیم به شما یاد دهیم که چطور در 7 مرحله یک استراتژی برندینگ قدرتمند برای اهداف خود بسازید که در زمانی کوتاه به چشماندازهای خود نزدیکتر شوید. همراه ما باشید.
شروع به تحقیق و پرسوجو در بازارهای محلی کنید
اولین قدمی که نهتنها در برندسازی بلکه در تمام حرفهها موثر میباشد، تحقیق و مطالعه است. شما ابتدا باید بازار هدف خود را کاملا شناسایی کنید و متوجه شوید مخاطبان شما به دنبال چه چیزهایی میگردند و کدام موارد برای آنها ضروریتر است.
در واقع باید بدانید این مرحله میزان درآمد شما از کسبوکارتان را تعیین میکند. پس نباید بدون اطلاعات وارد این زمینه شوید. باید دقیقا بدانید به دنبال چه چیزی میگردید و چه افرادی قرار است مشتری شما شوند.
در تحقیقات کسبوکارهای محلی باید به نوع مخاطب و لوکیشن آن هم توجه کنید تا بتوانید بازار محلی موفقی بسازید. قبل از اینکه تحقیقات بازار را شروع کنید، چند سوال اساسی وجود دارد که با کمک آنها میتوانید این فرایند را سریعتر پیش ببرید. از خودتان بپرسید:
- اندازه جغرافیای کاری ما چقدر است؟
- شکل استفاده از محصولات یا خدمات ما توسط مردم چگونه است؟
- بازار محلی ما چقدر بزرگ است؟
- تعداد رقبای ما چقدر است و این رقبا چه ویژگیهایی دارند؟
در صورتی که به خوبی و به صورت دقیق به این سوالات پاسخ دهید، توانستهاید پایههای محکمی برای تحقیقات محلی خود ایجاد کرده و در یک مسیر درست این تحقیقات را پیش بگیرید. برای مثال از چیزهای ساده شروع کنید و خودتان را به جای مخاطبان خاص و عام برندتان قرار دهید تا بتوانید بهتر حس و حال و نیازهای آنها را درک کنید. به هیچ عنوان تمرکز خود را روی برندها و افرادی که به شما ربطی ندارند نگذارید و تمام حواستان روی حیطه کاری خودتان باشد.
طراحی یک پروفایل (نمایه) برای مشتریان ایدهآل
دیگر قدم مهمی که باید در استراتژی برندینگ بردارید، شناسای مخاطبهای شما هستند. برای انجام آسان این کار میتوانید یک نمایه برای مشتریان ایدهآل خود بسازید و متوجه شوید آنها چه تعداد و چه کسانی هستند. نیازهای ضروری آنها چیست؟ چه چیزی می خواهند و به کدام محصول یا خدمات شما علاقه نشان میدهند.
برای پی بردن به این نیازها و علایق میتوانید از شبکههای اجتماعی و یا نظراتی که مردم در سایتهای رقبا ثبت کردهاند استفاده کنید. برای این کار میتوانید از پرسشنامههایی هم استفاده کنید و برحسب آن پرسشنامه علایق و نیازهای مشتریان را پیدا کنید. اگر میخواهید یک پرسشنامه ایدهآل طرح کنید پیشنهاد میکنیم از سوالات زیر در آن استفاده کنید:
- سه مورد از اساسیترین نیازهای مخاطبان شما چه مواردی هستند؟
- مخاطبان شما اکثرا چه راهحلهایی برای حل مشکلاتشان احتمان کردهاند؟
- به چه شکلی مشکلات خود را حل کردهاند؟
- اکثرا در چه رده سنی قرار دارند؟
- میزان درآمد آنها در چه حدی است؟
- آیا به مواردی که به دنبال آنها هستید، در حیطه کاری آنها وجود دارد؟
- بیشتر در چه پلتفرمهایی فعالیت دارند؟
- برای حل مشکلاتشان از چه برندها و سازوکارهایی استفاده میکنند؟
دانستن پاسخ هر کدام از سوالات بالا به شما در رسیدن به موارد زیر کمک میکند:
- میتوانید مزایای رقابتی خود را بسازید و برندتان را از سایر رقبا متمایز کنید.
- متوجه شوید که چه نوع خدمات و سرویسهایی برای مخاطبهای شما جذابتراند و طرفداران بیشتری دارند.
- درباره لحن و محتوای مورد نیاز مخاطب خود اطلاع پیدا کنید.
- از سازوکارها و خدمات بهتری برای محصولات خود بهره بگیرید.
هنگامی که تحقیقات بازاری را به پایان رساندید، باید به سراغ ساخت پیام خود بروید و سازوکارهای مناسب آن را پیدا کنید.
پیام مختص برند خود را طراحی کنید
با انجام تحقیقات بازار متوجه خواهید شد که ارزشهای مخاطبان شما چه مواردی هستند و آنها به چه چیزهایی نیاز دارند. با این کار شما شناخت کافی نسبت به مخاطب خود پیدا کردهاید و به نحوی با او شروع به ارتباط میکنید. شاید برایتان سوال پیش بیاید که برندهای بزرگ چگونه پیام برند خود را میسازند؟
در واقع آنها از یک استایل برای معرفی یا راهنمایی کاربران و مخاطبان خود در بازاریابی که دارند استفاده میکنند. با این کار آنها پیام برند خود را به خوبی ساخته و به مخاطبان نشان میدهند. در این صورت کاربران میدانند چه انتظاری از این برند دارند و نیازهای خود را با انتخاب این برند از بین میبرند. به طور کلی پیام برند شما باید موارد زیر را دارا باشد:
- ارزشهای برند: شما چه کاری انجام میدهید؟
- ویژگیهای رقابتی شما: مواردی که باعث تمایز شما از رقبایتان شدهاند چه چیزهایی هستند؟
- لحن ارتباط: مخاطب شما دنبال چه چیزی میگردد؟ مرجع تخصصی؟ یا سرگرمی؟
- مزایا: خدمات شما دارای چه مزیتهایی هستند و به طور کلی چه چیزهایی ارائه میکنند.
- تاثیر نام برند: دوست دارید مخاطبان با دیدن نام برند شما چه اقداماتی انجام دهند.
برای اینکه بتوانید پیام برند خود به طور اصولی طراحی کنید یک فرمول خاص وجود دارد که در ادامه شما را با آن آشنا میکنیم.
فرمول پیام برند
برخی افراد فکر میکنند برندینگ تنها رنگ خاص، لوگوی زیبا و مواردی از این قبل است. این تفکر باعث میشود که برندها به جای اینکه به دنبال رفع نیازهای مخاطبان و مشتریان شان باشند، نیازهای خود را برطرف کنند. این حالت در نهایت باعث از دست دادن توجه مشتریان شده و پس از آن نیز سخت میشود آنها را به استفاده از خدمات و محصولات برند خود ترغیب کرد.
به طور کلی پیام برند یک فرمول خاص اما ساده دارد که توجه به آن کمک زیادی به برندسازی برای محصول میکند. این فرمول به شرح زیر است:
«ما کمک خواهیم کرد تا شما (مخاطب) با کمک سرویس ما (سرویس، خدمات و محصولات ما) بتوانید نیازهایی خود را با استفاده از مزایا و قابلیتهای محصولات و خدمات ما، برطرف کنید.
پس باید به این فکر باشید که چطور میتوانید پیامی برای برند خود بسازید که مخاطبان با دیدن آن پیام بدانند چطور میتوانند از خدمات و یا محصولات شما استفاده کنند. این فرمول را میتوانید برای هر برندی استفاده کنید. ناگفته نماند که تنها پیام نمیتواند کاربرد زیادی داشته باشد و باید از سازوکارهای دیگری نیز برای انتقال پیام خود به مخاطب استفاده کنید تا تاثیر زیادی داشته باشد.
سئو را با پیام برند خود مطابقت دهید
سئو را میتوان اولین و بهترین رابط میان برند و مخاطب دانست. برای درک بهتر این موضوع، آن را با یک مثال ساده برایتان توضیح میدهیم:
تصور کنید شما دارای یک کسب و کار در زمینه خرید و فروش لوازم منزل هستید. حال چگونه میخواهید افراد را برای مراجعه به سایت خود ترغیب کنید؟ جواب بسیار ساده است. همانطور که میدانید از طریق موتورهای جست و جو و کلید واژههایی که در پیام برند خود قرار دادهاید. کاربران شما به دنبال خرید لوازم منزل هستند. بنابراین آنها خرید لوازم منزل را جست و جو میکنند و اگر شما این کلمات را در پیام برند خود داشته باشید میتوانید به راحتی افراد را جذب کنید.
از آنجا که سئو مبحث بسیار گسترده و پیچیدهای است باید از یک فرد متخصص در این حرفه برای انجام کارهای خود استفاده کنید تا بتواند وبسایت شما را در موتورهای جستوجو بالا بکشد. اما به طور کلی برای شروع میتوانید به موارد زیر اتکا کنید:
- ساخت یک وبسایت
- سرعت بالای سایت
- شناخت کامل کلیدواژهها و استفاده از آنها در تولید محتوا
- افزایش بازدید سایت با استفاده از محتواهای تاثیرگذار و جذاب
به طور کلی سئو یکی از راههای بسیار پرطرفدار و تاثیرگذار برای جذب مخاطب است که یک فرایند چالشی و مهندسی پیچیده است و باید با کمک افراد متخصص در این حرفه انجام شود تا بتواند تاثیرگذاری لازم را داشته باشد و به رشد برند شما کمک کند.
با شرکتهای هممسیر خود تعامل داشته باشید
اگر میخواهید برند خود را هرچه سریعتر بالا بکشید و پیام آن را به طور واضح به مخاطبان برسانید، میتوانید با شرکتهایی که در این مسیر هستند، شراکت داشته و از آنها برای رشد خود کمک بگیرید. ممکن است فکر کنید در این حالت باید بخشی از سود خود را به آنها بدهید. اما اینطور نیست و شما از این طریق میتوانید سریعتر و راحتتر رشد کنید. برای مثال میتوانید شراکت خود را با یک شرکت بازاریابی محتوا شروع کرده و از آنها بخواهید محتوای لازم را برای سایت شما تولید کنند. با این کار دیگر نیازی به یک گروه تخصصی و استخدام افراد زیاد برای تولید محتوا سایت خود احتیاج نخواهید داشت. در نهایت باید روی منافع مشترکی که دارید تمرکز کرده و متوجه شوید که چگونه میتوان در کنار هم بهترین نتیجه را به دست آورید.
محتوا هدفمند و دقیقی در شبکههای اجتماعی نشر دهید
شبکههای اجتماعی را میتوان یک منبع بسیار بزرگ و قدرتمند برای جذب مخاطبین دانست. پس میتوان آنها را به عنوان یک استراتژی بدون هزینه و کارآمد نام برد. حال برای اینکه بتوانید مخاطبین هدف خود در این شبکهها پیدا کنید، باید محتوا هایی با موضوع هدف خود منتشر کرده تا توجه کاربران را به خود جذب کنید.
با اینکه هر برند یک استراتژی خاص برای تولید محتوا در شبکههای اجتماعی دارد، اما هدف تولید این محتواها یکسان است و همه آنها تولید میشوند که پیام برند را به صورت دقیق و کامل به کاربران برسانند.
ویژگیهای یک محتوای خوب برای شبکههای اجتماعی به شرح زیر است:
- برای کاربران سودمند باشند.
- مطالب منبع مطمئنی داشته باشند. (بخصوص مطالب آموزشی)
- مرتبط با موضوع برند شما باشند.
- سر وقت و در زمانهای معین آنها را نشر دهید.
- نگارش خوبی داشته باشد.
- تاثیرگذاری لازم را داشته باشند.
- متناسب با لحن و ارزش های برند شما باشند.
حال برخی برندها در تولید محتوا برای شبکههای اجتماعی اشتباهاتی را انجام میدهند که این اشتباهات در نهایت میتوانند باعث افت بازدید مطالب برند آنها شوند. در ادامه این اشتباهات را برایتان آوردهایم:
- پست کردن آخرین مطالب وبلاگ بدون نوشتن کپشن مناسب
- استفاده از عکسها فیلمهای غیرمرتبط و آزاردهنده
- خبرهای مداوم در مورد وقایع درون شرکت
- پوشش بی رویه رویدادها و مسائل سیاسی و غیرحرفه ای
شاید در ابتدا از نتایج محتواها راضی نباشید، اما نباید از این کار دست بکشید و ناامید شوید زیرا کمی زمان میبرد تا به لحن و محتوای مورد نظر و مناسب برند خود برسید. به طور کلی بازاریابی و جذب مخاطب از طریق شبکههای اجتماعی چیزی فراتر از یک تولید محتوا ساده است و میتواند تاثیر بسزایی در دیده شدن نام برند و محصولات شما داشته باشد. پس از جذب مخاطب توسط این شبکههای اجتماعی غافل نشوید.
در رویدادها و جشنهای مربوط به برند خود شرکت کنید
رویدادهای زیادی وجود دارند که میتوانید برای جلب نظر کاربران و ترغیب آنها برای مراجعه به محصولات شما در آنها شرکت کنید. به این رویدادها معمولا رویدادهای شبکهسازی در برند میگویند. این کار نهتنها باعث جلب نظر مشتریان میشود، بلکه ارتباط شما با مشاورین کسب و کار، سایر برندها و حتی رقبایتان را هم افزایش میدهد. در نتیجه شرکت کردن در این رویدادها، میتوانید شراکتهای استراتژیک و مفیدی را نیز برای شما به دنبال داشته باشد و در نهایت به جذب مشتری به صورت مستقیم ختم شود.
به طور کلی فعالیت در حوزههای مختلف کسب و کارتان باعث افزایش اعتماد مشتریان شده و به آنها این اطمینان را میدهد که روزبه روز در حال پیشرفت هستید. در نتیجه میتوانند برای همیشه به شما اعتماد کرده و از محصولات و خدماتی که ارائه میکنید استفاده کنند.
از کمپینهای تبلیغاتی برای دیده شدن برند خود استفاده کنید
اگر برای تبلیغات بودجه کافی کنار گذاشتهاید، از آن برای کمپینهای تبلیغاتی استفاده کنید. این کمپینها توانایی این را دارند که ترافیک زیادی را روانه سایت شما کنند. این کار را با مراجعه به پلتفرمهای مختلف نیز میتوانید انجام دهید.
تبلیغات در پلتفرمهایی مثل Google Ads و Facebook Ads نیز میتواند به جذب مخاطبان زیادی ختم شود. این مخاطبان حتی میتوانند برحسب جغرافیا و کلیدواژههای دلخواه، به خدمات شما دست پیدا کنند. بالاتر شما را با مرحله تحقیقات بازاری آشنا کردیم. اگر آن مرحله را به درستی انجام داده و نتایج مناسبی کسب کرده باشید، میتوانید در کمپینهای تبلیغاتی بهترین نتایج را کسب کنید.
جمع بندی
همانطور که اشاره کردیم برندینگ تنها ساخت یک لوگو نیست و به مجموعه رفتارهایی گفته میشود که شما انجام میهید تا پیام برند خود را به مخاطبان برسانید. روشها و راهکار زیادی برای دست یافتن به یک برندینگ ایدهآل وجود دارد که در این مطلب شما را با بهترین آنها آشنا کردیم. اگر مراحلی که گفتیم را به خوبی انجام دهید میتوانید یک برندسازی موفق داشته و لوگو برند خود را برای همیشه در ذهن مخاطب حک کنید. با تشکر از اینکه تا انتهای مقاله همراه ما بودید.
source