FromSoftware آثاری موفق از ژانر دانجنکراولر همانند King’s Field و Shadow Tower را در کارنامه خود دارد که میتواند با بازگشت به آن فرمول و اتخاذ رویکردی تکاملی، اثری منحصربهفرد ارائه دهد.
FromSoftware در مقطع حساسی قرار دارد. هر دو بازی Elden Ring و Armored Core 6 شامل عناصر منحصر به فردی در ژانرهای مربوط به خود میشدند. اگرچه ممکن است دنبالههای این آثار ساخته شوند، اما به خودی خود بازیهای کاملی هستند. با توجه به اینکه FromSoftware در حال توسعه چندین بازی جدید است، این احتمال وجود دارد که در میان پروژههای آینده استودیو، شاهد تکامل یکی از آثار قدیمی با رویکردی متفاوت باشیم. میتوان گفت که هماکنون زمان ایدهآلی است تا FromSoftware به فرنچایز King’s Field بازگردد؛ حال این بازگشت میتواند در قالب یک ریبوت، ریمیک یا دنباله معنوی رخ دهد.
FromSoftware به عنوان یک شرکت نرمافزار تجاری در دهه ۱۹۸۰ شروع به کار کرد. در واقع، این استودیو با انتشار King’s Field در سال ۱۹۹۴ وارد دنیای ساخت بازیهای ویدیویی شد. این بازی اول شخص در ژانر فانتزی تاریک، توانست به محض انتشار سر و صدای زیادی در صنعت گیمینگ ایجاد کند. King’s Field پر از معما بود و مبارزات چالشبرانگیزی داشت و فضای تاریک آن نیز باعث شد تا از دیگر رقبا متمایز باشد. موفقیت این اثر، باعث ساخت سه دنباله دیگر به همراه چندین اقتباس معنوی شد که میتوان مهمترین آنها را عناوین ترسناک Shadow Tower و اثر کمتر شناخته شده Eternal Ring دانست. برای برخی بازیکنان، این ماجراجوییهای اولشخص همچنان تجربههای خالص FromSoftware تلقی میشوند.
تقریباً ۲۰ سال از عرضه بازی Shadow Tower Abyss میگذرد. از آن دوره تا کنون، ژانر اول شخص دانجنکراولر دائما دچار احیا و تحول شده است. اخیرا هم بازیهای مستقلی چون Lunacid و Devil’s Spire، با احیای سبک رترو و دانجنکراولر، ادای احترامی به دو اثر King’s Field و Shadow Tower داشتهاند. در حالی که این بازیها روح آثار اولشخص FromSoftware را زنده نگه داشتهاند، شاید زمانش فرا رسیده باشد تا این استودیو با ایفای نقش خود بدرخشد و این ژانر را دوباره در معرض نمایش قرار دهد.
FromSoftware میتواند ژانر دانجنکراولر را با چشماندازی تازه به تصویر بکشد. فرض کنید این استودیو با استفاده از تمام تجربیاتی که بین دو دهه انتشار Shadow Tower Abyss و Elden Ring کسب کرده است، دست به احیای این ژانر بزند. نتیجه این موضوع، احتمالاً اثری بسیار نوآورانه خواهد بود.
در Elden Ring، مواردی مانند معماها، چالشها، ماموریتها و تعاملات با NPCهای یک جهان سولزبورن، شکلی نهایی به خود گرفتند. گنجاندن این عناصر در اثری شبیه به King’s Field میتواند منجر به خلق جهانی شود که بیشتر از همیشه در جنبوجوش است. ترکیب عمق کامبتهای سنجیده و سیستم جادوی گسترده بازی Eternal Ring با مکانیکهای مدرن Elden Ring، در نهایت اثری متمایز از ژانر دانجنکراولر را بوجود خواهد آورد، شاید چیزی شبیه به نسخه اولشخص Dark Souls.
از سوی دیگر، میتوان المانهای ادراکی و جنون بازی Bloodborne را نیز به عنوان منبع الهامی مناسب در نظر گرفت. سیستم حرکت و لولدیزاین بازی Sekiro: Shadows Die Twice، میتواند منجر به خلق یک جهان سهبعدی منحصربهفرد شود. اگر المانهای دانجنکراولر را با چنین جهانی ترکیب کنیم، به اثری برجسته میرسیم که از دیگر بازیهای سولزبورن متمایز خواهد شد.
علاوه بر عناصر گیمپلی، FromSoftware میتواند با استفاده از تکنولوژیهای مدرن، جهانی گسترده و پیچیدهتر خلق کند. در حالی که عناوین PS1 و PS2 جذابیت خاص خود را دارند، تجربه اول شخص یک دانجنکراولر AAA در نسل جدید، میتواند بسیار متفاوت و تازه باشد و در یادها باقی بماند. حتی از دید سومشخص، نمایان شدن Majula در Dark Souls 2 لحظهی خاطرهانگیزی است.
با توجه به اینکه تاکنون چیزی اعلام نشده و هیچکس خارج از FromSoftware نمیداند جریان از چه قرار است و چه پروژههایی در دست ساخت قرار دارند، باید در نظر داشت که توسعه اثری در ژانر دانجنکراولر، محتملترین گزینه برای بازی بعدی این استودیو نیست.
source