جوان آنلاین: انتصابات فامیلی- رفاقتی موضوع قدیمی نظامهای سیاسی است که شوربختانه چنین عارضهای در ایران ما نیز قدمت طولانی دارد و طی سالهای اخیر شدت یافته است. در ماههای آغازین دولت چهاردهم که بازار تغییر و تحولات و انتصابات داغ شده، موضوع انتصابات رفاقتی و فامیلی نیز همانند دولت قبل و دولتهای قبلی مجدداً مطرح شده است. اخیراً وزیر کار و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور به طور همزمان نسبت به انتصابات فامیلی و سیاسی در دستگاههای مختلف اظهار نظر کردهاند. وزیر کار بر انتصابهای ضابطهمند و با معیارهای حرفهای برای مدیریتها تأکید میکند و میگوید: معیارهای غیرحرفهای مانند ارتباطات فامیلی و سیاسی باید در انتخاب افراد کنار گذاشته شود. همچنین رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور نیز در واکنش به استخدام اعضای ستادهای نمایندگان در ادارات و شرکتها یا فامیلبازی در دولت تأکید میکند: مدیران ما پسرخالهها و دخترخالههای خودشان را به ادارات میآورند و بعد از مدتی به آنها مسئولیتهای مهم میدهند. دستگاههای اجرایی با ایجاد آموزشکدهها برای خود حیاط خلوت درست کردهاند.
«خویشاوندگماری و پارتیبازی» یا «فامیلپروری» یکی از مصادیق شایع فساد اداری است که به تبعیض و جایگزینی رابطه به جای ضابطه منجر میشود.
انتصابات فامیلی در شرکتهای دولتی یکی از مصداقهای فساد و تعارض منافع در شرکتهای دولتی است و میتوان به مصداقهای بیشماری اشاره کرد.
در فرایند پارتیبازی فرد یا افرادی با دسترسیها و قدرت اعمال نظر در یک اداره، نهاد یا سازمان دولتی یا خصوصی، به نفع یکی از اقوام نسبی یا سببی یا دوستان و نزدیکان خود یا فردی که به دلیل ارتباط با او به صورت شخصی از طرق مادی یا معنوی منتفع میشوند، اعمال نفوذ میکنند. این اعمال نفوذ میتواند به برتریدادن منافع شخصی به منفعت سازمان منجر شود و به عنوان مثال در اعمال نفوذ برای تصدی یک سمت، دریافت تسهیلات، ارتقا یا برندهشدن در یک مناقصه یا مزایده برای کسی که «آشنا» است، نمود پیدا کند. از این دست انتصابات علاوه بر وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی در برخی بنگاههای شبهدولتی نیز دیده میشود.
معمولاً هر دولتی که روی کار میآید، در ماههای آغازین مسئولیتش هر روز خبرهایی از انتصاب افرادی در دولت به گوش میرسد که مردم عادی را ناامید و نخبگان را که در انتظار تغییرات محسوسی بعد از انتخابات بودند، دلسرد میکند. از داماد گرفته تا خواهرزاده، هر روز خبرهایی از انتصابات جدیدی میرسد که نشان میدهد عدهای از بستگان افراد مشهور و مسئول جریان نزدیک به دولت پستهای جدید دریافت میکنند. این موضوع به قدری شایع شده که به نظر میرسد شایستهسالاری در نگاه دولتها (گاه اصلاحطلب و گاه اصولگرا) همان فامیلسالاری تعبیر شده است. این انتصابات فامیلی، گروهی و جریانی به حدی مورد انتقاد است که کاربران در شبکههای اجتماعی و مردم در تاکسی و خیابان از آن به عنوان سهمخواهی بعد از انتخابات یاد میکنند. نکته قابل تأمل این است که حتی علنیشدن این انتصابات رفاقتی، مانع ادامه این روند نمیشود.
نمونه بارز این فساد را میتوان در سال ۱۳۹۸ در معدن طلای ساریگونی قروه دنبال کرد. استخدامهای سفارشی که بدون هیچ گونه ضابطهای در این معدن انجام گرفت و از همه بدتر انتصاب نامعلوم و مبهم معاونت عمرانی در فرمانداری قروه. این مورد آخر را میتوان به فساد «خویشاوندسالاری» مرتبط دانست؛ فسادی که شکل ویژهای از پارتیبازی است که طی آن، مدیر یک اداره اقوام و اعضای فامیل خود را بر دیگران ترجیح میدهد. بسیاری از رؤسای خودمختار میکوشند از طریق قرار دادن اعضای خانواده خود در پستهای کلیدی سیاسی، اقتصادی و امنیتی، اقتدار خود را تثبیت کنند.
علاوه بر این در مقطعی انتصابات فامیلی- رفاقتی در قوه مجریه به جایی رسید که حتی ۳۶ نماینده مجلس در تذکری کتبی از انتصابهای فامیلی دولت انتقاد کردند.
انتصابات و استخدامهای فامیلی در صنعت برق (۱۳۹۹)
سال ۱۳۹۹ در وزارت نیرو و بخش دولتی صنعت برق هم نمونههای فراوانی از انتصابات فامیلی افشاگری شد. یکی از مدیران ارشد شاغل در صنعت برق یکی از استانها تعدادی از اعضای خانواده خود را استخدام کرده بود. شوهرخواهر این آقای مدیر به سرپرستی دفتر معاونت خدمات مشترکین شرکت برق منصوب شد. برادر آقای مدیر از اداره آب یکدفعهای به شرکت توزیع منتقل و مسئول خدمات و کارپردازی در شرکت توزیع برق شد. خواهر آقای مدیر هم مسئول انفورماتیک در یکی از مدیریتهای برق شد. خواهر دیگر آقای مدیر در مشترکین مدیریت برق دیگری مشغول فعالیت است. یکی دیگر از شوهرخواهرهای آقای مدیر در وصول مطالبات مدیریت برق مشغول بوده و خواهرزاده آقای مدیر نیز در انبار شرکت توزیع فعالیت میکند.
موارد فوق فقط شامل وابستگان نزدیک آقای مدیر میشود و موارد دیگری که از فامیل غیرنزدیک بوده ولی با سفارشات آقای مدیر به برق علاقهمند شده و در گوشهای از این صنعت مشغول شدهاند نیز دیده میشود. علاوه بر این معاون منابع انسانی و حراست شرکت مذکور با استخدام پسرخاله و وابستگان دیگرشان البته با چراغ سبز این آقای مدیر در شرکت سیستم مدیریت فامیلی را تکمیل کردهاند که میتوان از آنها به فامیل برقی یاد کرد. از این دست استخدامها در تمام دولتها به وفور دیده میشود. اکثر این استخدامها در ظاهر مراحل قانونی و اداری را طی کرده، ولی در واقع رقابتی برای انتخاب در کار نبوده است.
همین حفرههای قانونی و حمایتهای نامتعارف از منافع یکدیگر (رئیس و مرئوس) موجب شده است سوءاستفادههای زیادی صورت گیرد تا آنجا که در خیلی از شرکتها وقتی فامیلی آقای مدیر را صدا بزنید، جماعتی سربرگردانده و میگویند بله!
البته این روند در دولت بعدی نیز ادامه داشت و برخی افراد بدون هیچ صلاحیت و لیاقتی پستهای مهمی همچون زبان دولت را اشغال کردند و در دولت فعلی نیز انتصابات حزبی و رفاقتی صدای خیلیها را درآورده است.
کنار گذاشتن ارتباط فامیلی و سیاسی در انتخاب افراد
در ماههای آغازین دولت وفاق که بازار انتصابات حسابی داغ است، دو مدیر دولتی از انتصابات ضابطهمند و حرفهای دفاع و از روند غیرعادی انتخاب افراد غیرحرفهای در سمتهای دولتی و فامیلبازی انتقاد کردند. به گزارش ایرنا از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، «احمد میدری» در آیین تکریم و معارفه سرپرست معاونت امور تعاون این وزارتخانه که روز یکشنبه برگزار شد، با تأکید بر انتصابهای ضابطهمند و با معیارهای حرفهای برای مدیریتها میگوید: دغدغه من این بوده است که از همکاران وزارتخانه برای مناصب مدیریتی استفاده کنم. این شیوه انتخاب و کار حرفهای برای کشور ضروری است. معیارهای غیرحرفهای مانند ارتباطات فامیلی و سیاسی باید در انتخاب افراد کنار گذاشته شود. در این صورت همکاران اعتماد میکنند و متوجه میشوند مسیر ترقی کسی مسدود نشده است و ما برای رشد همکاران سقف شیشهای و غیرشیشهای نداریم.
رئیس سازمان امور استخدامی: مدیران اقوام خود را وارد ادارات میکنند و به آنها مسئولیت میدهند
علاءالدین رفیعزاده، رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور در خصوص استخدام پسرخالهها و دخترخالهها و اقوام دور و نزدیک مدیران میگوید: مدیران ما پسرخالهها و دخترخالههای خودشان را به ادارات میآورند و بعد از مدتی به آنها مسئولیتهای مهم میدهند. وزارت خارجه، وزارت نفت و وزارت صمت و محیط زیست با چه اجازهای برای خودشان یک آموزشگاه یا پژوهشکده راهاندازی کردهاند. دانشگاه امور خارجه، دانشگاه صنعت نفت، دانشگاه صنایع و معادن و آموزشگاه محیط زیست راهاندازی کردهاند. علاوه بر این اگر فهرست کنیم حدود ۵۰ پژوهشکده و آموزشگاه وابسته به دستگاههای اجرایی وجود دارد که بخشی را بنده در گذشته منحل کردم.
وی میافزاید: مگر ما وزارت علوم نداریم که دانشجو تربیت کند؟ دستگاههای اجرایی با راهاندازی دانشکدههای وابسته حیاط خلوت برای خود راه انداختهاند. آیا وزارت علوم میتواند دستگاه اجرایی وابسته به خود راهاندازی و دانشجوهای خود را در آنجا مشغول کار کند؟
رفیعزاده میگوید: فلسفه ایجاد این دانشکدهها این است که دستگاه اجرایی اقوام و فامیل خود را در آنجا به عنوان مسئول دفتر، راننده و منشی دبیرخانه سر کار میگذارد و بعد از مدتی همین افراد پستهای کلیدی میگیرند. وی میافزاید: فلسفه نیروهای شرکتی به هم خورده و منفذی شده برای دولتها تا اقوام، دوستان و خویشان خود را به کار گمارند. کسانی که حتی نتوانستهاند در آزمونهای استخدامی قبول شوند، اما چون پارتی دارند، سمت میگیرند.
وی با اشاره به اینکه اعضای ستادهای نمایندگان که در ادارات و شرکتها و پستهایی غیرمرتبط و بدون هیچ گونه شایستگی استخدام شدهاند، تأکید میکند: افراد زیادی که به بهانههای زیادی آنها را از سیستم دور کرده و از خدمت به مردم بازداشتند و خود را اصلح جلوه دادند و بقیه را با عناوین غیراصلح، نادان و غیرخودی خطاب کردند و از خدمت به مردم با تمام قدرت دور کردند که اگر خوب بنگریم در این استان و شهرستان کم نیستند. افرادی که چنین کارهایی میکنند و به بهانههای مختلف افراد شایسته، اصلح، کاربلد و دلسوز را از قطار خادم بودن پیاده میکنند، باید منفعتطلب، سوءاستفادهگر از قدرت و دشمن ملت و سیستم دانست.
source