فیلم Small Things like These اثری درام و البته غمانگیز از وضعیت زنان در بخشی از تاریخ ایرلند است که کیلین مورفی در آن به ایفای نقش پرداخته است.
Small Things like These از آثار مورد توجه ۲۰۲۴ است. سالی که شاید چندان برای سینما پر برکت نبود، چند فیلم اندک دارد که توانستهاند توجه مخاطبین را به خود جلب کنند. این فیلم نیز به سبب قصه تلخ و فضای تاریک خود و صد البته وجود نامی مثل کیلین مورفی در بین آثار ۲۰۲۴ به میزان خوبی دیده شد. Small Things like These برشی از تاریخ است که روزهای قدرت و نفوذ شدید کلیسا و اتفاقات رازآلود و شوم درون صومعهها و بین راهبهها را به تصویر میکشد.
فیلم کاراکتری به نام بیل (با بازی مورفی) دارد که تقریبا تمام جهان خود را بر مبنا و حول او معرفی میکند. فضای سرد و افسرده فیلم نمایانگر درونیات پر از تلاطم، سکوت و رنج کاراکتر اصلی خود میباشد. بیل پدر خانوادهای با پنج دختر است که در خانهای گرم زندگی کرده و در یک کارگاه تولید و پخش زغال سنگ کار میکند. در ابتدای فیلم با بخشی از زندگی روزمره بیل آشنا میشویم، او بار زغال سنگ خود را آماده کرده و جهت پخش آن با ماشین به سمت مقاصد تعیین شده حرکت میکند.
از همان ابتدا و سکانسهای ابتدایی عیار کارگردان به خوبی مشخص میشود. یک دوربین کاملا با دیسیپلین که جز در مواقع درست و مورد نیاز خود را وارد موقعیت نکرده و در سایر مواقع از دور نظارهگر کاراکتر پر تنش و پر رنج خود است. بیل یکی پس از دیگری بارهای خود را تحویل داده و دوربین در تمام این پروسه یک بار هم از ماشین خارج نشده و تنها در حال نظاره زندگی عادی و روزمره بیل است. اما بیل نهایتا به مقصد مورد نظر میرسد، جایی که مکان پلید و تاریک آن زمان بود اما کسی جرئت صحبت کردن از آن را نداشت، صومعه آن شهر.
این لحظه اولین باری است که دوربین از خودرو خارج شده و همراه با بیل با تمام جزئیات زغال مورد نیاز را خالی کرده و در انباری که بعدا فیلم با آن کار دارد، قرار میدهد. رفتار درست دوربین و قائل شدن نوعی تفاوت در بین مقاصد عادی بیل با جایی که داستان و شخصیت او با آن گره خورده عیان است. بیل نخستین بار در آنجا با دختری روبرو میشود که به اجبار به صومعه برده شده است. بیل پس از دیدن این صحنه وارد نوعی خلا در شخصیت خود میشود و مدام درگیر کلنجار درونی است.
این کشمکش بیل تا پایان فیلم با یادآوردی گذشته تلخ خود و گره کاراکتر با کودکیاش ادامه مییابد. بیل دوران سخت خود با مادرش را به یاد میآورد و سپس آن را کنار دخترانی که به اجبار در صومعه هستند و مورد آزار اذیت قرار میگیرند، قرار میدهد. اما همه چیز به اینجا ختم نمیشود؛ بیل خود پنج دختر دارد که نگران است مبادا آیندهای مشابه داشته باشند. قدرت و نفوذ کلیسا در آن زمان به گونهای بود که میتوانست به سادگی زنان و دختران را با انگ از بین رفتن معصومیت و پاکدامنی به زور از خانه خود جدا کند.
کاراکتر بیل در فیلم Small Things like These کم و بیش شکل میگیرد و تمام فیلم در خدمت شخصیت او است. نورپردازی تاریک و کم نوری که بازتاب درون تاریک و پر از درد کاراکتر است و تمایزی که بین این نورپردازی با سکانسهای مربوط به کودکی او وجود دارد. هرگاه به کودکی بیل میرویم نورپردازی پر نور و شبه بهشتی و روشن است اما بیل در حال حاضر آن کودک بیاطلاع نیست و وجودش پر از تاریکی و تردید است. تردید بخش دیگری از کاراکتر بیل است، او در یکی از تحویلهای خود با دختری به نام سارا در صومعه روبرو میشود که در انبار زغال سنگ زندانی است و صد البته راهبه مادر قصد درپوش گذاشتن بر این اتفاق را دارد. بیل تماما مردد است، آیا او باید با کلیسا درگیر شده و سارا را از آنجا فراری دهد؟ این همان کاری است که اطرافیانش نسبت به انجام آن به او هشدار میدهند چرا که کلیسا میتواند زندگی او را نابود کند.
تردید او در دوربین درست ساخته میشود، نماهای نیمرخ متعدد در کنار بازی دقیق کلین مورفی این تردید را میسازد. این دکوپاژ و میزانسن مدام در فیلم تکرار میشود تا بتواند حس درونی یک کاراکتر به صورت ابژه برای مخاطب قابل دیدن کند. علاوه بر آن دوربین فیلم Small Things like These شخصیت ساز است. تمام نماهای نیمرخی که از بیل در حال پیادهروی با تمام جزئیات میگیرد بخشی از ساخت شخصیت او را شامل میشوند. در نتیجه فیلم در متن و تصویر موفق به ساخت بیل، درونیات او، افکار پر شمار و شک و تردیدش میشود. تمام این موارد تا حد خوبی این درام را تاثیرگذار میکنند.
اما فیلم Small Things like These در متن کمی ناقص است. این نقص باعث شده تا فیلم به تصویر کاملی از شرایط ترسناک آن زمان نرسد. با وجود آنکه در فیلم چند بار به نفوذ و قدرت و زورگویی کلیسا اشاره میشود، اما این امر هرگز در فیلم ساخته نشده تا مخاطبی که در آن سوی جهان در حال تماشای اثر است درک عمیق و درستی از آن برهه تاریخی داشته باشد. این امر تنها در دیالوگ خلاصه شده و به گونهای است که گویی یک بازوی فیلم لنگ میزند در حالی که بازوی دوم با ساخت کاراکتر بیل موفق است. با آنکه بیل ساخته میشود اما تقابل او با کلیسا چندان در فیلم در نمیگیرد. فیلم حتی میتوانست پس از پایان نیز ادامه داشته باشد تا شرایط حاکم بر زندگی بیل و تاثیر اتفاقات رخ داده را بر او و خانوادهاش ببینیم که به لمس بیشتر شرایط بیشتر کمک میکرد. در کنار این نقص، گذرهای متعدد فیلم به کودکی بیل نیز بسیار کمرنگ است و میتوانست با تمرکز بیشتر در این بخش تصویری عمیقتر از آن دوره را برای مخاطب بسازد. چند گذر به کودکی بیل داریم اما چیزی در آن کودکی شکل نمیگیرد و در حد چند رگه کم جان باقی میماند.
در پایان باید گفت فیلم Small Things like These تصویر دردناک و تاثیرگذار از وضعیت زنان و سواستفاده آنان از دریچه نگاه کاراکتری به نام بیل ارائه میکند. کاراکتری که کاملا در اثر درآمده و عناصر مختلف فیلم در خدمت پرداخت بیشتر و عمیقتر کردن او هستند. اما فیلم در ساخت آن فضای رعبآور عملکرد ناقصی داشته و به چند دیالوگ بسنده کرده است. بازی کیلین مورفی و کارگردانی کم نقص از مهمترین ویژگیهای فیلم قابل تامل Small Things like These هستند.
امتیاز نویسنده به فیلم: ۷ از ۱۰
source