بازی Eternal Strands به عنوان اولین اثر Yellow Brick Games، میتواند سنگ محکی برای شروع این استودیو و پیشبینی آینده آنها باشد. اعضای این تیم، اسامی بزرگی همچون Dragon Age و Mass Effect را در کارنامه داشته و سابقه کار در یوبیسافت (Ubisoft) را نیز دارند که کم و بیش انتظارمان را بالا میبرد. اما آیا این بازی AA توانسته در حد انتظارات حداقلی گیمرها ظاهر شود؟ در این نقد و بررسی میخواهیم به این سوال پاسخ کاملی دهیم.
داستان بازی ما را به دنیایی با نام Enclave میبرد که از حق نگذریم طراحی بسیار زیبایی دارد و مناظر چشمنوازی را به تصویر میکشد. در این دنیای رنگارنگ و جذاب، ما در نقش Brynn قرار میگیریم که در صدد احیای سرزمینهای مادری خود است. در واقع ویژگی منحصربهفرد او، در استفاده از سلاحهای سرد و جادو به صورت همزمان نهفته است که هسته اصلی گیمپلی را تشکیل میدهند. اما قبل از پرداخت به سایر بخشهای بازی، میخواهیم نگاهی به روایت پر از اشکال آن داشته باشیم. جدای از دیالوگهای طولانی و خستهکنندهای که انتخاب بین گزینههای آنها هیچ تاثیری در روند داستان ندارند و در واقع خبری از انتخاب خوب یا بد نیست، با شخصیتهایی پوشالی و بیخاصیت روبهرو هستیم که البته رد پای مبحث داغ این روزهای گیمینگ، یعنی Woke نیز در تار و پود شخصیتهای آن دیده میشود. اما تیم سازنده این ادعا را به صورت کامل رد و اعلام کردند که با هیچ کمپانی مربوط به سیاست تنوع، برابری و شمول یا همان DEI همکاری نداشته و ندارند.
افرادی که نقش حامی و همراه کاراکتر اصلی را بر عهده دارند، هیچ دلیل محکمی برای درگیر شدن در این ماجراجوییها به بازیکن نمیدهند و صرفاً چرخهای ناقص ماشین داستانگویی بازی محسوب میشوند. دیالوگهای بازی به صورت پرتره هستند که با نمایش تصویری از هر دو شخصیت، دیالوگها با صداگذاری نسبتاً خوب آنها نمایش داده میشود. متاسفانه دیالوگها به قدری طولانی و تهی از نکات خاص هستند که بارها و بارها به رد کردن آنها فکر خواهید کرد. بنابراین میخواهم پررنگترین نقطه ضعف Eternal Strands را، همین روایت ضعیفش بنامم که از قضا کوتاه هم نیست و تکمیل خط داستانی اصلی میتواند حدود ۳۰ ساعت زمان بگیرد.
در همین حین که احتمالاً از داستان بیروح بازی خمیازه خواهید کشید، طراحی دنیای آن میتواند دست نوازشی بر سرتان بکشد. مناطق متعددی در بازی وجود دارند که هر کدام از آنها موجودات و آیتمهای مخصوص به خود را شامل میشوند و با وجود این که تنوع زیادی در آنها به چشم نمیخورد، بهکارگیری المان آبوهوا باعث تنوع خواهد شد. برای مثال، با فرا رسیدن خشکسالی، دما به حدی بالا میرود که افکت سرابگونه حرارت را در محیط میتوانید مشاهده کنید. در این موقعیت، استفاده از آتش میتواند ریسک ایجاد یک آتشسوزی بزرگ را داشته باشد. یا بعد از فرا رسیدن یخبندان، اگر مقاومت زره کاراکتر در برابر سرما پایین باشد، میتواند شخصیت اصلی را تا حد مرگ پیش ببرد.
در هر کدام از این مناطق، دروازههایی به نام Loomgate وجود دارند که امکان فست ترول (Fast Travel) یا همان سفر سریع بین نقاط مختلف بازی را فراهم میکند که البته این موضوع نمیتواند ذات پینگ-پنگی مراحل را تغییر دهد. یک هاب یا همان پایگاه برای بازیکن وجود دارد که مطابق سنت همیشگی بازیهای ویدیویی، محلی برای ارتقای تجهیزات، مدیریت منابع، پیشبرد مراحل و از این دست فعالیتهاست. اما Eternal Strands در اکثر مراحل خود به دریافت کوئست در هاب، سر زدن به چند منطقه، جمعآوری آیتمها و بازگشت به نقطه آغازین خلاصه میشود. این روال مختص کمپین اصلی بازی نیست و در ماموریتهای فرعی هم بارها و بارها دیده میشود.
در این میان، هر منطقه موجودات عظیمالجثهای بهنام Ark و اژدها به نام Drake در خود دارد که کشتن آنها میتواند آیتمها و مهارتهای خاصی را در اختیار بازیکن قرار دهد. شکار این موجودات به همراه موسیقیهای گوشنواز بازی، ما را به یاد باسفایتهای غولآسای Shadow of the Colossus میاندازد. با هر بار خروج از مناطق، دشمنان موجود در آنها نیز از نو ظاهر میشوند و به حالت اول باز میگردند. بنابراین میتوانیم به دفعات دلخواه به قلع و قمع آنها بپردازیم. استفاده از سلاحهای سرد در مبارزات با دشمنان معمولی که تنوع نسبتاً مناسبی هم دارند، متاسفانه نهتنها سنگینی ضربات را منتقل نمیکند، بلکه به اصطلاح حس میکنید به اسفنجی ضربه میزنید که هیچ آسیبی نمیبیند. این مشکل قبل از ارتقای چشمگیر سلاحها بسیار بیشتر به چشم میآید و به نوعی پلیر را به استفاده بیش از حد از جادو وادار میکند. اما این موضوع در مبارزه با باسها صدق نکرده و شاهد لحظات جالبی در حین کشتن آنها هستیم. البته که این روند ادامه مییابد و سرانجام پس از مدتی خستهکننده میشود.
همانطور که بالاتر اشاره کردم، در خانه امن کاراکتر خود میتوانیم به سیستم ساختوساز یا همان Craft در کنار آپگرید تجهیزات و جادوها دسترسی پیدا کنیم. بدون اغراق نحوه پیادهسازی Crafting در Eternal Strands را تحسین میکنم. هر آیتمی که بخواهید بسازید، مواد اولیهای نیاز دارد که گروهبندی شدهاند و دست بازیکن در استفاده از موارد هر گروه باز است. هر کدام از آنها تاثیر مخصوص خود را روی آیتم مورد نظر میگذارند و این قضیه فقط به موارد فنی خلاصه نمیشود، بلکه در ظاهر هر تکه از زره یا سلاحی که درحال ساخت آن هستید، اثر و رنگ مخصوص خود را جا میگذارند. چنین خلاقیت کوچک اما جالب در یک بازی اکشن ماجراجویی، حس خوبی به بازیکن انتقال میدهد.
بازی روی پلی استیشن ۵ از حیث فنی و بصری هیچ حق انتخابی به بازیکن نمیدهد و شاهد افت فریمهای محسوسی در مکانهای بهخصوص یا شلوغ هستیم که تماماً به کموکاستی تیم سازنده در بهینهسازی نسخه کنسولی و ایرادات آنریل انجین ۵ باز میگردد، چرا که این بازی اگرچه مناظر زیبا و چشمنوازی دارد، اما خروجی بصری تقریباً ساده آن میبایست اجازۀ دهد نرخ فریمی ثابت و پایدار دریافت کنیم.
با نگاه به جلوههای بصری و مدلهای Eternal Strands، به یاد Immortals Fenyx Rising و Fortnite میافتیم و این شباهت تنها به ظاهر ختم نمیشود. شباهتهای پایهای گیمپلی به Immortals Fenyx Rising با توجه به حضور اعضای سابق Ubisoft Quebec در Yellow Brick Games چندان دور از ذهن نبود. همچنین تخریبپذیری در بازی به صورت گستردهای وجود دارد که همانند استفاده از Pickaxe در فورتنایت، با ضربات سلاحهای خود میتوانید به تخریب درختها، سنگهای مختلف و غیره بپردازید.
در بخشی از گیمپلی، Eternal Strands روی دست Assassin’s Creed بلند شده است و میتوان گفت که تقریباً از هر سطحی در محیط بازی میتوانیم بالا برویم و با وجود این که برخی اوقات باید انتظار باگهای خندهدار را داشته باشید، اما همچنان در نوع خود آزادی عمل جذابی به شمار میرود. آزادی عمل در جابهجایی به همینجا ختم نمیشود و شیوه به پایان رساندن بیشتر مراحل به این صورت است که میتوانید حتی بدون کشتن موجودات اهریمنی که در راهتان قرار دارند، کوئست را به پایان برسانید. برای مثال، چندین بار پیش آمد که دشمنان را فریب دادم و بعد از فرار، با استفاده از جادوی Ice Wall، دیواری از یخ درست کردم و مانع پیشروی دشمنان به داخل اتاق موردنظر برای تکمیل مرحله شدم یا با استفاده از یکی دیگر از جادوهای Brynn، دشمنان را از دره یا ارتفاع ساختمانها به پایین پرتاب کردم که هم خندهدار و هم جالب است.
یکی دیگر از مواردی که میتوان آن را زحمت تیم سازنده و لطف آنریل انجین ۵ دانست، فیزیک آتش و سرما در این بازی است. در همان اوایل متوجه فیزیک متفاوت آنها و تاثیر واقعگرایانهشان روی کاراکتر اصلی و محیط میشوید که در کمتر عنوانی دیده شده است.
در ارائه کوئستهای اصلی آزادی عمل قابل توجهای دیده میشود که البته چندان بینقص نیست. بازی به یک باره چندین ماموریت مختلف را پیش روی بازیکن قرار میدهد که هرکدام از آنها هم از چند بخش تشکیل شدهاند اما طراحی بیشترشان به اصطلاح کپی پیست از روی یکدیگر است و ما را به یاد عناوین یوبیسافت در سالهای اخیر میاندازد. همچنین توضیحات برخی کوئستها هم کمتر از حد معمول است و احتمال دارد برخی بازیکنهای کم سن و سال دچار سردرگمی شوند.
Eternal Strands
میتوانم Eternal Strands را فاز آلفای یک بازی تراز اول بدانم که اگر ایدههای جذاب تیم سازنده به صورت پختهتری ارائه میشدند، بیشک با عنوانی سرگرمکنندهتر روبهرو بودیم که میتوانست لحظات منحصربهفردی را در ذهنمان حک کند. اما به دلیل استفاده سطحی از پتانسیل ایدهها، Eternal Strands تبدیل به عنوانی شده است که به جای داشتن هویت مخصوص به خود، دائماً آن را وامدار بازیهایی میدانیم که از آنها الهام گرفته است. البته این موضوع باعث نمیشود که نسبت به آینده تیم Yellow Brick Games بدبین شویم، چرا که آنها با Eternal Strands نشان دادند اگر منابع و وقت کافی در اختیار داشته باشند، ایدههای جذابی روی کاغذ دارند و میتوانند فراتر از اینها ظاهر شوند.
نکات مثبت:
- جلوههای بصری چشمنواز
- فیزیک متفاوت آتش و یخ
- سیستم Crafting و آپگرید جذاب
- مبارزه با باسها و موسیقی آنها
نکات منفی:
- روایت و دیالوگهای خستهکننده
- شخصیتپردازی سطحی
- طراحی مراحل تکراری
- بیش از حد طولانی بودن کمپین
- افت فریم محسوس
۷
این بازی روی PS5 و بر اساس کد ارسالی ناشر (Yellow Brick Games) تجربه و بررسی شده است
source