در این مقاله قصد داریم تا نگاهی به بازی The Tale of Bistun داشته باشیم. این عنوان را می‌توان روایتی مدرن از عشق نامید.

بازی The Tale of Bistun یکی از آثار مستقل و برجسته‌ی ایرانی در ژانر اکشن ماجراجویی است که توسط استودیوی Black Cube Games توسعه یافت و در سال ۲۰۲۲ منتشر شد. این بازی با الهام از داستان عاشقانه‌ی خسرو و شیرین نظامی گنجوی ساخته شده و تلاش می‌کند با استفاده از روایت سینمایی، موسیقی تأثیرگذار و فضاسازی اسطوره‌ای، تجربه‌ای احساسی و فرهنگی از یک اثر ادبی ارائه دهد.

در این مقاله، به بررسی همه‌جانبه‌ی بازی می‌پردازیم و آن را از لحاظ گیم‌پلی، روایت و ارتباط با ادبیات کلاسیک فارسی تحلیل می‌کنیم. به‌ ویژه، تمرکز ما بر مقایسه‌ی داستان بازی با اثر خسرو و شیرین نظامی و بررسی چگونگی تبدیل این داستان عاشقانه‌ی کلاسیک به یک تجربه‌ی دیجیتالی خواهد بود.

مروری بر بازی The Tale of Bistun

نگاهی به بازی ایرانی The Tale of Bistun؛ تلفیق ادبیات و هنر - گیمفا

داستان و روایت

بازی داستان یک سنگ‌تراش بی‌نام را روایت می‌کند که در کوه بیستون از خواب برمی‌خیزد و متوجه می‌شود که گذشته‌ی خود را فراموش کرده است. وی در جریان سفر خود، با یک نیروی ماورایی و الهام‌بخش مواجه می‌شود که او را به کشف رازهای گذشته‌‌اش ترغیب می‌کند. با پیشرفت در داستان، او کم‌ کم هویت واقعی و عشق گمشده خود را به یاد می‌آورد.

گیم‌پلی و طراحی هنری

بازی در سبک اکشن ماجراجویی با زاویه‌ی دید ایزومتریک طراحی شده است. مکانیک‌های مبارزه‌ ساده اما روان هستند و بیشتر بر استفاده از ضربات سریع و جاخالی دادن تمرکز دارند. از نظر هنری، بازی از مناظر کوه بیستون و المان‌های الهام‌گرفته از نقوش باستانی و هنر مینیاتور ایرانی بهره می‌برد.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بازی، روایت آن از طریق یک راوی حرفه‌ای است که تجربه‌ی شنیداری آن را غنی‌تر می‌کند. در نسخه‌ی انگلیسی، مارک استرانگ (Mark Strong)، بازیگر سرشناس انگلستانی، صداپیشگی راوی را بر عهده داشته که تأثیر احساسی داستان بازی را دوچندان کرده است.

تحلیل داستان بازی و تطبیق آن با اثر خسرو و شیرین

نگاهی به بازی ایرانی The Tale of Bistun؛ تلفیق ادبیات و هنر - گیمفا

بازی به وضوح از خسرو و شیرین الهام گرفته اما با تغییراتی در روایت همراه است. در داستان نظامی، عشق سه‌ضلعی میان خسرو، شیرین و فرهاد در مرکز توجه قرار دارد. خسرو، پادشاه ساسانی، عاشق شیرین، شاهزاده‌ی ارمنی، می‌شود اما در این میان، فرهاد که یک سنگ‌تراش است نیز دل در گروی شیرین دارد. خسرو با آگاهی از عشق فرهاد به شیرین، او را به یک مأموریت غیرممکن می‌فرستد. ماموریت وی کندن کوه بیستون برای جاری ساختن آب بود. در نهایت، فرهاد در پی حیله‌ای از سوی خسرو، دچار یأس و ناامیدی شده و جان می‌دهد.

در The Tale of Bistun هم روایت بر رنج و سرگذشت فرهاد متمرکز است، اما با تغییراتی:

قهرمان داستان از ابتدا دچار فراموشی شده و باید هویت و عشق از دست‌رفته‌ی خود را باز یابد.

در داستان نظامی، فرهاد شخصیتی آگاه از عشق و سرنوشت خویش است، درحالی‌که بازی، روایت را در قالب یک جست‌وجوی درونی ارائه می‌دهد.

بازی با افزودن عناصر فانتزی و ماورایی، فضای اسطوره‌ای‌تری به داستان داده است که آن را از متن ادبی فاصله می‌دهد.

با این تغییرات، بازی به جای روایت عشق کلاسیک خسرو و شیرین، یک برداشت جدید از داستان تراژیک فرهاد ارائه می‌دهد که با سبک قصه‌گویی مدرن‌تر و اسطوره‌ای آمیخته شده است.

ارزیابی هنری و روایی بازی

نگاهی به بازی ایرانی The Tale of Bistun؛ تلفیق ادبیات و هنر - گیمفا

نقاط قوت روایی

  • فضاسازی قدرتمند: کوه بیستون، با پیشینه‌ی تاریخی خود، به‌خوبی در بازی بازآفرینی شده و احساس باستانی و اسطوره‌ای آن را تقویت می‌کند.
  • روایت سینمایی: استفاده از راوی حرفه‌ای و داستانی که به‌تدریج آشکار می‌شود، باعث غوطه‌ور شدن بازیکن در ماجرا می‌شود.
  • نمادپردازی قوی: استفاده از عناصر نمادین مانند سنگ‌تراشی، کوه و زخم، احساسات و رنج فرهاد را به خوبی منتقل می‌کند.

نقاط ضعف روایی

  • سادگی بیش از حد شخصیت‌ها: در مقایسه با پیچیدگی شخصیت‌های نظامی، بازی شخصیت‌های چندلایه و پرجزئیاتی ارائه نمی‌دهد.
  • کمبود دیالوگ‌های تأثیرگذار: روایت بیشتر از طریق راوی بیان می‌شود و کمتر به تعامل مستقیم شخصیت‌ها توجه شده است.

تاثیر و اهمیت فرهنگی بازی The Tale of Bistun

به دلیل انتشار جهانی و استفاده از صداپیشگان مطرح، The Tale of Bistun یکی از معدود بازی‌های ایرانی است که توانسته داستانی از ادبیات کلاسیک فارسی را به گیمرهای غیرایرانی معرفی کند. این بازی نشان داد که استودیوهای مستقل ایرانی قادرند فراتر از سبک‌های رایج بروند و داستان‌های احساسی و تاریخی خلق کنند. این عنوان همچنین توانست ادبیات و هنر ایرانی را با دنیای دیجیتال پیوند بزند. طراحی هنری بازی، که از نقوش ایرانی و معماری باستانی ایران الهام گرفته، نشان‌دهنده‌ی امکان تلفیق هنر سنتی و بازی‌سازی مدرن است.

البته ناگفته نماند که چالش‌هایی مانند کمبود بودجه و محدودیت‌های بازاریابی باعث شد که این بازی نتواند به‌طور گسترده در سطح بین‌المللی مطرح شود.

نتیجه‌گیری

نگاهی به بازی ایرانی The Tale of Bistun؛ تلفیق ادبیات و هنر - گیمفا

The Tale of Bistun یک تلاش موفق در اقتباس از ادبیات کلاسیک فارسی در دنیای بازی‌های ویدیویی است. این بازی با تمرکز بر تراژدی فرهاد، برداشتی جدید از خسرو و شیرین ارائه می‌دهد که گرچه در جزئیات تغییراتی دارد، اما همچنان جوهره‌ی عشق، رنج و سرنوشت را حفظ کرده است. با وجود محدودیت‌هایی در گیم‌پلی و عمق شخصیت‌ها، فضاسازی، روایت سینمایی و موسیقی احساسی بازی، آن را به یکی از نمونه‌های قابل‌توجه در بازی‌سازی مستقل ایران تبدیل کرده است. اگرچه این بازی در مقایسه با عناوین بزرگ‌تر چندان دیده نشده، اما مسیر روشنی را برای آینده‌ی بازی‌هایی که از ادبیات کهن فارسی الهام می‌گیرند، ترسیم می‌کند. شاید روزی شاهد اقتباس‌های بیشتری از شاهکارهای ادبیات فارسی در دنیای گیم باشیم.

بازی The Tale of Bistun با اینکه گیم‌پلی پیچیده‌ای ندارد، اما از نظر روایت و فضاسازی تجربه‌ای ارزشمند ارائه می‌دهد. این بازی جسارت کرده و سراغ الهام از یک داستان عاشقانه‌ کلاسیک ایرانی رفته است. این بازی را می‌توان به عنوان یک گام مهم در ورود ادبیات فارسی به دنیای بازی‌سازی دید و امید است که در آینده شاهد آثار عمیق‌تری بر اساس داستان‌های کلاسیک ایرانی و ادبیات فارسی باشیم.

نگاهی به بازی ایرانی The Tale of Bistun؛ تلفیق ادبیات و هنر - گیمفا
کنفرانس آقای امین شهیدی در دهمین جشنواره بازی‌های رایانه‌ای فجر

source

توسط wisna.ir