ایران این کهن سرزمین جهان، در گذر تاریخ گهواره تمدنهای بشری بیشماری بوده است. در هر گوشه از کشورمان داستانها، حماسهها، مردان و زنان بسیاری وجود دارند که روایتگر و یادآور جانفشانیهای بیآلایش مردمان ایران هستند. این نوشتار تلاش خواهد کرد تا بخش بسیار کوچکی از پتانسیلهای تاریخی ایران را در زمینه ساخت بازیهای ویدیویی به نمایش بگذارد؛ امید آنکه گشایشی شود.
اگر این دست از نوشتهها را میپسندید، پیشنهاد میکنم نوشتارهای زیر را نیز خوانش بفرمایید:
پیش از آغاز باید این نکته را یادآور شوم که برای جلوگیری از طولانی شدن نوشته، تنها به چند رویداد بسنده کرده و تلاش میشود درباره هر رخداد اندکی توضیح نیز داده شود؛ همچنین پیرامون آن رخداد تاریخی، یک ایده برای ساخت بازی نیز نوشته خواهد شد.
به شاهنشاهی رسیدن داریوش بزرگ

کوروش بزرگ را دو پسر بود، فرزند ارشد او کمبوجیه و دیگر پسرش بردیا نام داشت. پس از مرگ بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، کمبوجیه بر تخت پدر تکیه زده و سکان پادشاهی را به دست گرفت. در دوره رهبری او و در پی نبرد پلوزیوم، مصر به خاک پارس افزوده شد. پس از سرزمین فراعنه، کمبوجیه ارتشی به سوی لیبی و کارتاژ روانه کرد؛ بنابر گواهی تاریخ این سپاه راه خود را در بیابان گم کرده و همگی زیر شنهای سوزان جان باختند. گفته میشود در همین زمان، فردی به نام گئومات مغ خود را به جای بردیا، دیگر فرزند کوروش جا زده و بر کمبوجیه شورید. شاهنشاه با شتاب، آهنگ شورشیان و سرزمینهای مرکزی ایران کرد اما در میانه راه جان سپرد. پس از این رخداد، نژادهای پارسی به نام داریوش که داماد کوروش بزرگ نیز بود با همراهی دیگر بزرگان پارس، بر آن شدند تا بردیای دروغین را کنار زده و آنگاه درباره آینده شاهنشاهی درنگ کنند. داریوش به همراه هفت همپیمان خود به بارگه شاهی وارد آمده و با دستان خود، گئومات مغ را کشته و به شاهی رسید. پژوهشگران امروزی بر داستان بردیای دروغین ایرادهایی وارد آوردهاند؛ ایشان بر این باورند که آنکسی که داریوش او را گئومات مینامد همان بردیا پسر کوروش است. او داستان را اینگونه جلوه داده تا به شاهنشاهی خود، خوشنامی ببخشد. شایان یادآوری است که بنمایگان برجای مانده از دوران کهن و همچنین سنگنبشته بیستون، بر دروغین بودن بردیا سفارش میکنند.
همانگونه که میدانید سری Assassin’s Creed تا کنون در کشورهایی چون مصر و یونان جریان یافته ولی پای ایشان تا به امروز به ایران باز نگشته است. یکی از بهترین بسترهای داستانی تاریخی ایران برای این فرنچایز، همین به تخت نشستن داریوش بزرگ میباشد. ساخت یک نسخه از Assassin’s Creed که بتواند ما را در قامت آدمکشی خاموش گذاشته که از انجمن هفت همپیمان دستور میگیرد تا بردیای دروغین را سرنگون کند، بسیار هیجانانگیز و گیرا مینماید. در این بازی تلاش میشود با از میان برداشتن افراد کلیدی و در پایان گئومات، راه را برای به تاج و تخت رسیدن داریوش هموار سازیم. گامنهادن در دل جهان باستان که زیر پرچم شهباز نشان هخامنشی یکپارچه گشته، بسیار وسوسهانگیز است.
خیزش بابک خرمدین

بابک خرمدین در آذربایجان چشم به جهان گشود، گفته میشود او در روستای بلال آباد اردبیل هستی یافته است. بابک روزگار کودکی و جوانی را به کشاورزی گذراند تا اینکه با مردی به نام جاویدان بن شهرک آشنا شد. جاویدان یکی از رهبران جنبش خرمدینان بود. خرمدینان همچون سیاهجامگان و سپیدجامگان یکی از جنبشهای بیگانهستیزی بود که در ایران کنشگری میکرد. در آغاز، بابک سرپرستی و گردانندگی داراییهای جاویدان را عهدهدار بود. با گذر زمان و آشنایی هرچه بیشتر بابک با جنبش، آوازه و برش او نیز بیشتر گشت. پس از مرگ جاویدان، بابک توانست رهبر خرمدینان شود. در این زمان، بابک خرمدین بر خلیفه شورید و در پی این شورش، مامون ارتشی روانه کرد. سپاه خلیفه نه تنها در نخستین نبرد بلکه بارها از خرمدینان شکست خورد. سرداران نامی دستگاه خلافت یکی پس از دیگری با بابک پنجه در پنجه میگشته و از پای در میآمدند. پیروزیهای بابک نه تنها نوار باختری ایران، بلکه شهرهایی چون همدان و اصفهان را نیز به فرمان او در آورده بود. پس از مامون، معتصم به خلافت رسیده و دریافت نبرد رو در رو با بابک دستاوردی در پی نخواهد داشت. در همین هنگام، بابک با دیگر آزادیخواهان ایران همچون مازیار در تبرستان و افشین در اشرسنه پیمان همکاری بست؛ خرمدینان همچنین مورد توجه امپراتوری روم هم قرار گرفته بودند. افشین را مردی قدرتدوست و سستمایه توصیف کردهاند؛ معتصم با پیشنهاد دادن فرمانداری خراسان او را بر بابک شوراند. در پی نبرد بابک شکست خورده و به کوهستانها گریخت. پس از مدتی جاسوسان خلیفه پناهگاهش را یافته و به همراه خانوادهاش به نزد معتصم بردند. خلیفه عباسی نیز فرمان به مرگ این سردار میهندوست داد. به این ترتیب پاهایی که برای ایران دویده و دستهایی که برای ایران شمشیر زده بودند را بریدند و بدینسان زندگی بابک به پایان رسید. من از بیگانگان هرگز ننالم که هرچه با من کرد، آشنا کرد.
ساخت یک بازی اکشن ادونچر بر پایه داستان بابک همچون Ghost of Tsushima که به خوبی بیانگر یورش بیگانگان و به یغما رفتن سرزمین مادری باشد، میتواند ایده خوبی باشد. در این بازی در قامت بابک یا یکی از سرداران او، ۲۲ سال نبرد و آزادیخواهی او را به تجربه نشسته و با شرایط سیاسی و اجتماعی ایران آن روزگار بیشتر آشنا گردیم. حضور شخصیتهای تاریخی در کنار گیم پلی برپایه مبارزات گروهی، میتواند به گیرایی هرچه بیشتر بازی کمک کند.
انقلاب مشروطه

در پی مرگ نادرشاه افشار و چندپارگی دوباره ایران قاجارها توانستند با از میان برداشتن دودمان زند، در ایران به قدرت برسند. جور و ستم در کنار بیلیاقتی شاهان قاجار، زمینه را برای عقبافتادگی هرچه بیشتر ایران فراهم آورد. در همان روزهای آغازین دودمان قاجار، نبردهایی میان ایران و روسیه درگرفت. در پی این نبردهای ۲۵ ساله، ایران بخشهای زیادی از سرزمینهای خود را به روسیه واگذار کرد. پیماننامههای ننگین دیپلماتیک، شکست در میدان جنگ و وضعیت بد زندگانی مردم ایران، ایشان را دچار سرخوردگی ملی کرد. دخالت آشکارای بیگانگان، فساد درباریان و ناکارآمدی سیستم پادشاهی قاجار، ایرانیان را بر آن داشت تا چارهای بیندیشند. در همین هنگام مردمان اروپا به دلیل انقلاب فرانسه، پیروزیهای ناپلئون، انقلاب صنعتی و همچنین آزادیهای فردی در زمینه سیاسی به خود میبالیدند. در گذر زمان و با راهاندازی مراکز علمی و افزایش دانش ایرانیان، ایشان با رخدادهای اروپا و ناکارآمدی قاجارها بیش از پیش آشنا گشتند. آن دسته از دانشجویانی که در خارج درس خوانده و با چرایی پیروزیهای اروپاییان از نزدیک آشنا بودند، در بیداری هرچه بیشتر ایرانیان نقشی شگرف داشتند. با پدیدآمدن جنبشهای مشروطهخواهی و بدلگشتن این آرمان به یک درخواست همگانی، مظفرالدین شاه قاجار ناچار شد فرمان مشروطیت را صادر کند. این فرمان به پدیدآمدن مجلس شورای ملی و قانون اساسی مشروطه منجر گشت. پس از مظفرالدین شاه، محمد علی شاه به تخت نشسته و سخت با جریان مشروطه درآویخت. او در پایان دستور داد مجلس را به توپ بسته و بسیاری از مشروطهخواهان را بکشند. در پی این رخداد، مشروطهخواهان و آزادیخواهان ایران دست به نبرد زده و در برابر جور پادشاه قاجار ایستادند. سرانجام و پس از حماسه و خونهای بسیار، سپاهیان مشروطه، اصفهان و تهران را گشوده و به پادشاهی محمد علی شاه پایان دادند.
ساخت یک بازی RPG که در این آشفته دوران جریان داشته باشد در کنار پتانسیل داستانی، میتواند از دیدگاه جهانپردازی و اتمسفر نیز گیرایی ویژهای داشته باشد. در این بازی در قامت یک دانشجو قرار خواهیم گرفت که در خارج از ایران درس میخواند، با ورود به ایران و دیدن میزان عقبافتادگی، با مشروطهخواهان ارتباط خواهیم گرفت. در گذر زمان و با پیشرفت داستان، با شخصیتهایی همچون سردار اسعد بختیاری، باقرخان و ستارخان دیدار کرده و نیروهای آزادی بخش را فرماندهی خواهیم کرد.
زندگی نادرشاه

پس از شکست نیروهای صفوی و چیرگی افغانها بر اصفهان و بخشهای بزرگی از ایران، این کشور در سیاهی و تیرهبختی فرو رفت. بیداد و کشتار مردم ایران به دست افغانها و همچنین از دسترفتن سرزمینهای باختری به دست عثمانی و سرزمینهای شمالی به دست روسیه، ایران را به عرصهای برای ناآرامی و آشوب بدل ساخت. سرکشان و یاغیان نیز با بهره جستن از این آشفتهبازار، به کشتار و غارت روی آورده بودند. درست در همین زمانی که همه امیدها از دسترفته مینمود، مردی از به نام نادر از خراسان برخواست. او با تواناییهای خود در زمینه فرماندهی توانست پیروزیهای چشمگیری به دست آورده و اصفهان را از چنگال افغانها بیرون کشد. پس از زنده کردن دوباره صفویان، او به سوی سرزمینهای اشغال شده به دست عثمانیان لشکر کشید. در پی یکسری پیروزیها نادر توانست سرزمینهای از دست رفته را به ایران بازگرداند. او سپس به سوی خاور رفت تا به کارهای آنجا رسیدگی کند در همین هنگام تهماسب دوم که به دستان نادرشاه در مقام پادشاه زنده شده بود، برای رویارویی با عثمانی به سوی باختر رفت. ارتش تهماسب به سختی از عثمانی شکست خورده و همه سرزمینهایی که نادر پس گرفته بود، به دستان عثمانی افتاد. نادر با شنیدن این رخداد شوم به اصفهان برگشته و تهماسب را از پادشاهی برانداخت. فرزند خردسال تهماسب به نام عباس سوم را به پادشاهی برگزیده و خود سرپرست حکومت شد. او سپس به سوی سرزمینهای از دست رفته لشکر کشید و در پی یکسری پیروزیهای شگفتآور، عثمانیان را پس راند. در این هنگام نادر دریافت که نیرو و پذیرش مورد نیاز برای به تخت نشستن را داراست؛ از اینرو در دشت مغان تاجگذاری کرده و خود را شاه ایران خواند. پس از این، نادر به کشور گشایی ادامه داده و افغانها را فرمانبردار خود ساخت. او سپس به هندوستان نیز لشکر کشید و توانست با پیروزی بر ایشان در نبرد کرنال، فراتر از آنچه رود که تا کنون پادشاهان ایران رفته بودند. پس از گشودن دهلی، نادر به ثروتی افسانهای دست یافت به گونهای که از مردم ایران تا سه سال مالیات نگرفت. سالهای پایانی زندگانی نادر با پارانویا گره خورد و او فرزند و جانشین خود را کور کرد. در پی این رخداد شاهنشاه سخت نیروی روانی خود را از دست داد و کشور وارد دوران هرج و مرج و آشوب گشت. در پایان و به دلیل تندخوییهای بسیار نادر شاه، گروهی از سردارانش او را ترور کردند.
سر شب سر قتل و تاراج داشت
سحرگه نه تن سر نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه نادر به جا ماند و نه نادری
زندگی نادر پر است از رخدادهای حماسی و تراژیک. او یکی از بزرگترین فرماندهان همه دوران بر شمرده میشود. ساخت یک Total War با سوژه قرار دادن شخصیت نادر شاه و به تصویر کشیدن پیروزیهای باورنکردنی او، یکی از گزینههای روی میز است. از سوی دیگر میتوان با ساخت یک بازی اکشن، در قامت یکی از یاران نزدیک او قرار بگیریم که در نبردهای گوناگون با وی همراه هستیم. دگرگونی شخصیت نادر و چیرهشدن مالیخولیا بر این فرمانروای نیرومند، یکی از برگهای برنده این بازی خواهد بود.
همانگونه که در آغاز نوشتار گفته شد، تاریخ چند هزارساله ایران رخدادهای گوناگونی در خود جای داده است؛ مراد این نوشتار آن بود که این باور را به وجود بیاورد که برای ساخت بازی نیازی نیست خیلی به دنبال ایده بگردیم، گاهی داستانهایی که در گنجه مانده و خاک میخورند میتوانند به بسترهایی عالی برای این کار بدل شوند. به امید بهرهگیری هرچه بیشتر از پتانسیل ایران در جهان ویدیو گیم.
source