ساعت 24 – دکتر عباس حاتمیعضو هیئت موسس پویش فکری توسعه و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان نوشته است : ایران دوره مدرن عموماً با وقوع انواع شورشها و خیزشهای اجتماعی شناخته میشود. چنانکه خیزشهای کارگری، دانشجویی، زنان، طبقات متوسط سنتی و طبقات متوسط جدید را میتوان در تاریخ یکصد ساله اخیر به وفور یافت.

در این نوشته که در صفحه تلگرامی پویش توسعه درج شده آمده است اما دیدگاه رایجی بین محققان علوم اجتماعی در این خصوص وجود دارد که برخلاف سایر جنبشهای طبقاتی، جنبشهای دهقانی تا حد زیادی در ایران غایب بوده است. با این وجود، به نظر میرسد در دو دهه اخیر، پدیدهای تقریباً استثنایی در فلات مرکزی ایران در حال وقوع بوده است.
این پدیده استثنایی، پیدایش شورشهای مداوم آب در بستر یک جنبش کمابیش دهقانی است که کشاورزان شرق اصفهان در مرکز ثقل آن قرار داشتهاند. این خیزش که از سالهای ۱۳۷۸ به شکل نامنسجم و محدود از شرق اصفهان آغاز گردید، اکنون به یک خیزش دهقانی تقریباً منسجم و تا حدی گسترده تبدیل شده است.
این یاداشت میکوشد به این سوال پاسخ دهد که چرا و چگونه جنبش و خیزشهای دهقانی مزبور در دهههای اخیر در این بخش از ایران سربرآورده و گسترش یافتهاند و در پارهای از موارد مسیر خشونت در پیش گرفتهاند؟
احساس محرومیت و طردشدگی
اولین عامل مهم در پیدایش خیزش دهقانی مزبور، احساس محرومیت، ناعدالتی و طرد شدگی است. پیدایش احساس محرومیت مزبور، از یک سو این به دلیل تخصیص حجم قابل توجهی از آب برای بالا دست و تخصیص ناچیز و یا عدم تخصیص آب به پایین دست بوده است.
مساله دوم احساس حاشیه نشینی و طردشدگی کشاورزان در نظام حکمرانی آب و مناسبات قدرت حاکم بر آن است. کشاورزان به این درک رسیدهاند که آنها درحاشیه مناسبات آب قرار گرفته یا حتی کنار گذاشته شدهاند و لاجرم آنها خود را فراموش شدگان حوزه حکمرانی آب دیدهاند.
پیدایش آگاهی طبقاتی
دومین عامل، پیدایش آگاهی طبقاتی بوده است. کشاورزان از طریق فضای مجازی، اطلاعات قابل توجهی در خصوص وضعیت تخصیص ناعادلانه آب به دست آوردهاند و احساس محرومیت آنها از این طریق برانگیخته شده و بروز اجتماعی یافته است.
فضای مجازی همین طور امکان یارگیری، شبکه سازی، فراخوان برای تجمعات و در کل امکان بسیج منابع بیشتر را برای آنها فراهم ساخته است. به همین دلیل شاید مشخص ترین وجه تمایز کشاورزان قبل و بعد از انقلاب پیدایش این شکل از آگاهی و بسیج گسترده منابع از طریق فضای مجازی بوده است.
انفعال و بی عملی دولت
گرچه در ۲۵ سال گذشته، واکنش نظام سیاسی به اعتراضات کشاورزان ترکیبی از انفعال، سرکوب و سازش بوده است، اما انفعال دولت در حل بحران آب همواره در این بیست و پنج سال دست بالا را داشته است.
به عبارتی، مسیر توسل به خشونت، سراسر از سوی کشاورزان شرق انتخاب نشده است، بلکه این مسیر برای آنها انتخاب شده است. گرچه این تحلیل در هر حال موافق اقدامات خشونت آمیزکشاورزان نیست، اما نمیتوان تنها اقدام کشاورزان را دید و عامل پیدایش این اقدامات را نادیده گرفت.
نکته پایانی
به نظر میرسد چیزی که در شرق اصفهان در حال روی دادن است را نمی توان به چرخاندن بیل در هوا یا شکستن لوله انتقال آب تقلیل داد. برعکس به نظر میرسد یک خیزش دهقانی در شرق اصفهان در حال شکل گیری و گسترش است.
چنانکه این خیزش به تدریج نه تنها در حال گسترش بنیانهای اجتماعی خود در میان کشاورزان است، بلکه تلاش میکند از میان سایر طبقات اجتماعی نیز یارگیری کند. برای نمونه اکنون این خیزش از میان طبقات متوسط مانند طرفداران و کنشگران محیط زیست و حوزه سلامت نیز در حال عضوگیری است.
این موضوع نشان میدهد خیزش مزبور تا چهاندازه پتانسیلهای تبدیل شدن به یک خیزش اجتماعی گسترده را در درون خود دارد و تقلیل آن به کشاورزانی که لوله می شکنند یا بیل در هوا می چرخانند تا چهاندازه دور از واقعیت است.
به همین دلیل به احتمال زیاد تا زمانیکه رودخانه زاینده رود حیات نیابد، این خیزش دهقانی به تدریج میتواند حتی بنیانهای اجتماعی گسترده تری پیدا کند. به بیانی دیگر تا زمانیکه زاینده رود حیات نیابد، نمی توان از مرگ و خاموشی این خیزش دهقانی صحبت کرد.
این یعنی اکنون در شرق، میان احیای جریان طبیعی رودخانه و مرگ جریان اجتماعی خیزش دهقانی پیوند مستحکمی برقرار شده است. این شیوه از پیوند میان مرگ و زندگی در شرق اصفهان، مبین یک شیوه پیوند استثنایی است. درست مانند پیدایش خود خیزش دهقانی در شرق اصفهان که در تاریخ مدرن ایران یک استثناء است.🔹 توصیه این یادداشت به حاکمیت این است که این استثناگرایی در فلات مرکزی و ضرورت احیای زاینده رود را دست کم نگیرند.
source