جوان آنلاین: اگر امروز صرفه‌جویی نکنیم، فردا چیزی برای نجات دادن باقی نمی‌ماند. این جمله، توصیفی دقیق از وضعیت مصرف حامل‌های انرژی در کشورمان است. کشوری با یکی از بالاترین نرخ‌های مصرف انرژی در جهان، آن‌هم در حالی که منابعش نه بی‌پایان‌اند و نه درآمد‌های نفتی دیگر همچون گذشته، کفاف هزینه‌های مورد نیاز را می‌دهد. فشار شدید بر بودجه، افزایش قاچاق سوخت، تخریب محیط‌زیست و نابرابری در دسترسی به انرژی، از مهم‌ترین پیامد‌های این الگوی مصرف ناپایدار است.

با آن‌که ایران تنها حدود یک‌درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده، اما جزء ۱۰ کشور اول از نظر میزان مصرف انرژی قرار دارد. در واقع، شدت مصرف انرژی در ایران بیش از سه برابر میانگین جهانی است. این بدان معناست که برای تولید هر واحد محصول، سه برابر بیش از استاندارد جهانی انرژی مصرف می‌کنیم. این رویه نه‌تنها باعث اتلاف منابع ارزشمند می‌شود، بلکه به کاهش رقابت‌پذیری اقتصادی نیز منجر می‌شود. در صنعت، این وضعیت موجب بالا رفتن قیمت تمام‌شده کالا‌ها و در نتیجه تضعیف تولید داخلی در برابر واردات می‌شود.

الگوی ناعادلانه مصرف

بخش بزرگی از انرژی مصرفی کشور به صورت ناعادلانه بین گروه‌های مختلف توزیع می‌شود. اقشار با درآمد بالا که عموماً دارای وسایل پرمصرف و سبک زندگی پرانرژی هستند، سهم بیشتری از منابع را به خود اختصاص می‌دهند. در مقابل، بسیاری از خانوار‌های کم‌درآمد، به دلیل نداشتن تجهیزات نوین یا خانه‌های غیراستاندارد، از دسترسی برابر به انرژی بهره‌مند نیستند. این شکاف، نارضایتی اجتماعی و فشار بر زیرساخت‌های توزیع انرژی را افزایش داده و اصلاح آن نیازمند بازنگری عمیق در سیاستگذاری‌هاست.

بخش خانگی، کانون اسراف

آمار‌ها نشان می‌دهند، سهم بخش خانگی از مصرف انرژی در ایران، بسیار بالاتر از استاندارد‌های جهانی است. استفاده از لوازم گرمایشی و سرمایشی غیراستاندارد، ساختمان‌های فاقد عایق حرارتی و نبود فرهنگ مصرف بهینه، از مهم‌ترین عوامل این وضعیت هستند. به‌عنوان مثال، در فصل زمستان، در بسیاری از مناطق کشور پنجره باز است و بخاری در بالاترین درجه فعالیت می‌کند، یا در تابستان، کولر‌های آبی و گازی به‌طور هم‌زمان روشن‌اند. این الگوی رفتاری، نه تنها منابع را هدر می‌دهد، بلکه باعث فرسودگی شبکه‌های برق و گاز نیز می‌شود.

مصرف در حمل‌ونقل، موتور آلودگی و اتلاف

بخش حمل‌ونقل در کشورمان نیز یکی از پرمصرف‌ترین و کم‌بازده‌ترین بخش‌هاست. ناوگان فرسوده، خودرو‌های کم‌بازده و مصرف بالای سوخت باعث شده‌اند تا میزان بهره‌وری در این حوزه بسیار پایین باشد. اتومبیل‌های شخصی عمدتاً تک‌سرنشین هستند، سیستم حمل‌ونقل عمومی ناکارآمد است و زیرساخت‌های حمل‌ونقل ریلی به اندازه کافی توسعه نیافته‌اند. این مجموعه عوامل، هم به افزایش مصرف انرژی دامن زده و هم به آلودگی هوا، به‌ویژه در کلان‌شهرها، شدت بخشیده است.

صنایع انرژی‌بر، نیازمند نوسازی فوری

بخش صنعت نیز به‌ویژه در حوزه‌های فلزات، سیمان و پتروشیمی، مصرف بالایی از انرژی دارد. بسیاری از این صنایع از فناوری‌های قدیمی استفاده می‌کنند و بهره‌وری انرژی در آنها بسیار پایین است. بدون نوسازی تجهیزات، اتوماسیون فرایند‌ها و استفاده از تکنولوژی‌های نوین، نمی‌توان انتظار داشت میزان مصرف کاهش یابد. از سوی دیگر، لازم است مشوق‌هایی برای صنایع کم‌مصرف و بهره‌ور طراحی شود تا مسیر تولید به سمت بهره‌وریهدایت شود.

قیمت‌گذاری نادرست، عامل اصلی اسراف

یکی از عوامل مؤثر در مصرف بی‌رویه انرژی، قیمت‌گذاری نامناسب است. وقتی قیمت انرژی به اندازه‌ای پایین باشد که هزینه مصرف بالا احساس نشود، انگیزه‌ای برای صرفه‌جویی باقی نمی‌ماند. این مسئله در همه بخش‌ها – از خانوار گرفته تا صنعت – مصداق دارد. واقعی‌سازی تدریجی قیمت‌ها، در کنار حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و ارائه تجهیزات کم‌مصرف، می‌تواند یکی از مؤثرترین گام‌ها در اصلاح الگوی مصرف باشد.

تجربه‌های موفق جهانی

کشور‌های متعددی توانسته‌اند با سیاستگذاری هوشمندانه، مصرف انرژی را کاهش دهند و بهره‌وری را افزایش دهند. ژاپن پس از بحران نفتی، به‌شدت بر صرفه‌جویی متمرکز شد و امروز جزء کشور‌هایی است که بالاترین بهره‌وری انرژی را دارد. در اروپا نیز اجرای استاندارد‌های سخت‌گیرانه در حوزه ساختمان و حمل‌ونقل، نقش زیادی در کنترل مصرف داشته است. این تجربه‌ها نشان می‌دهند، با اراده و برنامه‌ریزی می‌توان از بحران عبور کرد.

نقش آموزش و فرهنگ‌سازی

صرفه‌جویی صرفاً یک اقدام اقتصادی نیست، بلکه نیازمند تغییر سبک زندگی و فرهنگ مصرف است. آموزش در مدارس، تبلیغات در رسانه‌ها، تولید محتوا در شبکه‌های اجتماعی و حتی مشوق‌های آموزشی می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند. وقتی کودکان یاد بگیرند خاموش کردن یک لامپ اضافه چه تأثیری دارد، آنگاه تغییر از پایین به بالا آغاز خواهد شد.

گام‌های اجرایی برای نجات انرژی

اجرای یک نقشه راه ملی برای صرفه‌جویی، نیازمند چند محور اصلی است:

۱. نوسازی تجهیزات پرمصرف در بخش خانگی و صنعتی

۲. توسعه حمل‌ونقل عمومی پاک و برقی

۳. بازنگری در سیاست‌های قیمت‌گذاری

۴. آموزش و فرهنگ‌سازی گسترده

۵. حمایت هدفمند از اقشار آسیب‌پذیر

۶. استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی

مصرف بالا، اقتصاد را زمین‌گیر می‌کند

در ادامه با علیرضا نادری، کارشناس اقتصاد انرژی به‌منظور واکاوی موضوع راهبردی صرفه‌جویی در مصرف انرژی به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم. «مصرف‌زدگی انرژی در ایران، مثل یک زخم باز روی تن اقتصاد است.» این توصیف، آغاز گفت‌وگوی ما با علیرضا نادری است. او بیش از دو دهه است که در حوزه سیاستگذاری انرژی و عدالت اقتصادی پژوهش می‌کند. در این مصاحبه، از دلایل مصرف بالا، راهکار‌های اصلاحی، نقش دولت و مردم و الگو‌های موفق جهانی صحبت کرده‌ایم. نگاه او، هم هشداردهنده است و هم امیدوارکننده: «اگر امروز شروع نکنیم، فردا دیر است. اما اگر شروع کنیم، حتی با منابع فعلی می‌توان جهش اقتصادی رقم زد.»

چرا وضعیت مصرف انرژی در ایران تا این حد بحرانی شده است؟

انرژی در ایران همیشه در دسترس و ارزان بوده و مردم هیچ‌گاه هزینه واقعی آن را احساس نکرده‌اند. نتیجه‌اش شده ساختار‌هایی پرمصرف، از خانه‌های بدون عایق گرفته تا صنایع ناکارآمد و ناوگان حمل‌ونقل فرسوده. این وضعیت حالا به مرحله‌ای رسیده که منابع کشور را می‌بلعد.

این وضعیت چه اثر مستقیمی بر اقتصاد کلان می‌گذارد؟

تأثیرش کاملاً ملموس است. اولاً بخش زیادی از منابع مالی کشور صرف تأمین انرژی می‌شود. ثانیاً شبکه زیرساختی کشور به‌شدت تحت فشار است و دائماً نیاز به تعمیر و توسعه دارد. ثالثاً، مصرف بی‌رویه باعث شده قیمت تمام‌شده کالا‌ها بالا برود و بهره‌وری افت کند. در یک جمله، مصرف افسارگسیخته انرژی دشمن رشد پایدار اقتصادی است.

به نظر شما نقش سیاستگذاری در این بحران چقدر جدی است؟

بسیار جدی. بسیاری از این مشکلات، ریشه در سیاست‌های غلط یا ناقص دارند. مثلاً قیمت‌گذاری نادرست، باعث شده تقاضا هیچ‌گاه کنترل نشود. یا اینکه استاندارد‌های مصرف در تولید و ساخت‌وساز اجرا نمی‌شوند. در واقع، ضعف در سیاستگذاری و اجرای آن، این بحران را تثبیت کرده است.

برخی معتقدند، افزایش قیمت انرژی، فشار زیادی به اقشار کم‌درآمد وارد می‌کند. راهکار چیست؟

این نگرانی درست است، ولی راه‌حل آن توقف اصلاح نیست؛ بلکه طراحی یک نظام حمایت هدفمند است. شما می‌توانید قیمت‌ها را منطقی کنید، ولی هم‌زمان به دهک‌های پایین جامعه یارانه نقدی یا تجهیزات کم‌مصرف بدهید. تجربه بسیاری از کشور‌ها نشان می‌دهد، این دو مسیر قابل‌جمع‌اند: هم می‌توان مصرف را کاهش داد و هم از مردم آسیب‌پذیر حمایت کرد.

به تجربه‌های جهانی اشاره کردید. کدام کشور‌ها الگوی موفقی در زمینه اصلاح مصرف دارند؟

ژاپن یکی از برجسته‌ترین نمونه‌هاست. بعد از بحران نفتی دهه ۱۹۷۰، این کشور سیاست‌های بسیار سخت‌گیرانه‌ای در صرفه‌جویی اجرا کرد. یا آلمان که با وجود صنعتی بودن، یکی از کم‌مصرف‌ترین کشور‌ها در حوزه انرژی است. همه این کشور‌ها با ترکیبی از آموزش، فناوری و قیمت‌گذاری منطقی توانسته‌اند مصرف را کنترل کنند.

وضعیت ایران با آن کشور‌ها قابل‌مقایسه است؟

از نظر امکانات بله، اما از نظر اراده و انسجام مدیریتی، نه هنوز. ایران ظرفیت‌های زیادی دارد، از منابع طبیعی گرفته تا نیروی انسانی. اما باید هماهنگی بین دولت، مجلس، بخش خصوصی و جامعه مدنی وجود داشته باشد تا این ظرفیت‌ها بالفعل شوند. اصلاح الگوی مصرف، یک پروژه ملی است، نه صرفاً اقتصادی.

نقش مردم در این فرایند چقدر مهم است؟

بسیار مهم‌تر از آن‌چیزی است که تصور می‌شود. هیچ اصلاحی بدون همراهی مردم دوام نمی‌آورد. مردم باید بدانند، خاموش کردن یک چراغ اضافی، فقط صرفه‌جویی در قبض نیست، بلکه کمک به اقتصاد کشور و حتی کاهش نابرابری است. رسانه‌ها و نظام آموزشی نقش کلیدی در شکل‌دادن به این فرهنگ دارند.

آیا صرفه‌جویی به معنی محرومیت است؟

ابداً. صرفه‌جویی یعنی مصرف آگاهانه. یعنی به‌جای باز گذاشتن پنجره و بالا بردن شعله بخاری، از عایق استفاده کنیم. یا به‌جای دو ساعت ترافیک تک‌سرنشین، از حمل‌ونقل عمومی یا هم‌سفری استفاده کنیم. هیچ‌کدام از اینها به معنی فقر یا عقب‌ماندگی نیست، بلکه نشانه رشد و آگاهی است.

نقش فناوری در اصلاح مصرف را چطور می‌بینید؟

بسیار حیاتی است. فناوری‌هایی مثل کنتور‌های هوشمند، تجهیزات کم‌مصرف، سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی مدرن و حتی اپلیکیشن‌های پایش مصرف می‌توانند کمک زیادی کنند. اما مهم‌تر از آن، سیاست‌های تشویقی برای استفاده از این فناوری‌هاست. اگر تسهیلات و مشوق داده شود، مردم سریع‌تر به این ابزار‌ها رو می‌آورند.

در بخش صنعت چطور؟ چقدر امکان صرفه‌جویی داریم؟

بخش صنعت یکی از پرظرفیت‌ترین حوزه‌ها برای صرفه‌جویی است. بسیاری از صنایع کشور، به‌ویژه صنایع سنگین، با فناوری‌های قدیمی و بازده پایین فعالیت می‌کنند. اگر فقط ۲۰درصد بهره‌وری انرژی در این بخش افزایش یابد، میلیارد‌ها تومان صرفه‌جویی خواهد شد. البته نوسازی صنعتی نیازمند سرمایه‌گذاری است و دولت باید زیرساخت آن را فراهم کند.

به نظر شما اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، چه آینده‌ای در انتظار اقتصاد کشور است؟

آینده‌ای بسیار دشوار. هم منابع ته می‌کشد، هم شبکه انرژی فرسوده می‌شود، هم مردم نارضایتی بیشتری پیدا می‌کنند و از همه مهم‌تر، کشور فرصت جهش اقتصادی را از دست می‌دهد. اگر انرژی نباشد یا قابل‌توزیع نباشد، هیچ صنعتی کار نمی‌کند. اصلاح مصرف مثل تنفس برای اقتصاد است، حیاتی و اجتناب‌ناپذیر؛

و اگر اصلاح کنیم، چه چیزی به دست می‌آوریم؟

یک اقتصاد مقاوم، متعادل و آینده‌دار. با صرفه‌جویی، منابع آزاد می‌شود، کسری بودجه کاهش می‌یابد، نابرابری کمتر می‌شود، محیط‌زیست حفظ می‌شود و رشد اقتصادی واقعی ممکن می‌شود. این مسیر البته زمان‌بر است، ولی شروعش باید از امروز باشد.

source

توسط wisna.ir