بازیهای انحصاری میتوانند دلیل محکمی برای خرید یک کنسول باشند، اما این روزها کمتر شاهد عرضهی این بازیها هستیم. در این مقاله میخواهیم بررسی کنیم که آیا دورهی این بازیها به پایان رسیده یا خیر؟
سال ۲۰۲۲، سونی در اقدامی بیسابقه، یکی از اصلیترین بازیهای انحصاریاش را روی پلتفرم PC منتشر کرد. این بازی God of War نام داشت و وقتی نسخهی PC آن معرفی شد، بسیاری تعجب کردند که چطور ممکن است سونی عنوانی را که روزی دلیلی محکم برای خرید کنسول پلیاستیشن بود، اکنون بر روی PC منتشر کند. اما God of War تنها عنوانی نبود که بر روی PC منتشر شد. سری کامل Uncharted با نام Thieves Collection نیز برای PC به بازار آمد و سپس نوبت The Last of Us، Ghost of Tsushima و مجموعه بازیهای دیوید کیج بود که در دسترس طرفداران PC قرار بگیرند. (ترتیب عرضهی این بازیها را میتوانید جستجو کنید).
از سوی دیگر چند سالی میشود که چیزی به نام بازی انحصاری Xbox نداریم و این بازیها اکنون به شکل «انحصاری مایکروسافت» عرضه میشوند، به این معنی که در کنار نسخهی اکسباکس، بدون شک نسخهی ویندوز بازی نیز به شکل همزمان عرضه میشود. علاوه بر این، مایکروسافت در اقدامی عجیب، بزرگترین بازی انحصاری این روزهای خود، یعنی Forza Horizon را این ماه بر روی کنسول PS5 عرضه میکند تا طرفداران سونی نیز از این عنوان لذت ببرند.
این قضیه باعث میشود سوالی مهم در ذهن ما ایجاد شود؛ اینکه آیا دورهی ساخت و عرضهی بازیهای انحصاری به پایان رسیده است؟ آیا سیاست کمپانیهای بزرگ در نسل نهم به کلی تغییر کرده و دیگر به دنبال فروش کنسول از طریق بازیهای انحصاری نیستند؟
در این مقاله به اهمیت بازیهای انحصاری، چراییِ وجود آنها تا به حال و آیندهی این بازیها خواهیم پرداخت.

اهمیت بازیهای انحصاری
سالهای سال برای خیلی از ماها سوال بوده که چرا برخی از بازیها فقط برای یک کنسول خاص عرضه میشوند؟ چرا کمپانیها زحمت پورت کردن آن به پلتفرمهای دیگر را به خود نمیدهند که همه بتوانند از آن بازی لذت ببرند؟
دلیل این قضیه بعدها برایمان واضحتر شد. دلیل اصلی عرضهی انحصاری بازیها، در واقع رقابت شدید میان سازندگان کنسولهاست. کمپانیهایی مثل سونی، نینتندو و مایکروسافت برای اینکه کاربران بیشتری را به سمت پلتفرم خود جذب کنند، نیاز به محتوای خاص و منحصربهفرد دارند؛ چیزی که فقط روی کنسول آنها تجربه شود. وقتی یک بازی فوقالعاده مثل The Last of Us یا Zelda فقط روی یک کنسول قابل بازی باشد، طبیعتاً خیلیها ترغیب میشوند که همان کنسول را بخرند. این بازیها به نوعی تبدیل به ویترین قدرت سختافزاری، خلاقیت تیمهای داخلی و هویت برند میشوند.
از طرف دیگر، ساخت بازیهای انحصاری باعث میشود که سازندگان بتوانند از تمام ظرفیتها و قابلیتهای سختافزاری آن پلتفرم بهره ببرند. برخلاف بازیهای چندپلتفرمی که باید روی چند سیستم مختلف با مشخصات گوناگون بهینهسازی شوند، بازیهای انحصاری معمولاً روانتر، زیباتر و از نظر فنی یکپارچهتر هستند. این تمرکز روی یک کنسول خاص، به توسعهدهندگان اجازه میدهد تجربهای دقیقتر و پختهتر خلق کنند، چیزی که شاید روی بقیهی پلتفرمها امکانپذیر نباشد.

اما اینجا سوال دیگری نیز مطرح میشود، اینکه آیا عرضهی یک بازی بر روی چند پلتفرم، میزان درآمد حاصل از فروش آن بازی را افزایش نمیدهد؟ پاسخ در بیشتر مواقع بله است. عرضهی چندپلتفرمی طبیعتاً بازار وسیعتری را در اختیار سازنده قرار میدهد و فروش بازی را افزایش میدهد. مثلاً اگر یک بازی همزمان روی پلیاستیشن، ایکسباکس و کامپیوتر عرضه شود، طیف وسیعتری از مخاطبان میتوانند آن را بخرند و این یعنی سود بیشتر. اما با وجود این واقعیت اقتصادی، چرا بعضی از بازیها انحصاری باقی میمانند؟
در اینجا نقش شرکتهای بزرگ ناشر یا سازندهی کنسولها پررنگ میشود. آنها معمولاً برای ساخت بازیهای انحصاری، قراردادهای مالی بزرگی با استودیوها امضا میکنند. این قراردادها شامل حمایت مالی در طول توسعه، پوشش هزینههای تبلیغاتی و حتی پاداشهای قابلتوجه پس از عرضهی بازی هستند. به عبارت دیگر، سازنده شاید بخشی از سود مستقیم فروش چندپلتفرمی را از دست بدهد، اما در عوض از پشتیبانی مطمئن، بودجهی کافی و امنیت شغلی بهرهمند میشود؛ چیزی که در فرآیند پرهزینه و پرریسک ساخت بازیها اهمیت زیادی دارد.

همچنین، بعضی از استودیوها متعلق به شرکتهای تولیدکنندهی کنسولها هستند؛ مثلاً ناتیداگ برای سونی یا ۳۴۳ Industries برای مایکروسافت. در این موارد، بحث انحصار دیگر انتخاب نیست، بلکه بخشی از استراتژی کلان شرکت مادر است. حتی در مواردی که استودیو مستقل باشد، اگر ناشر به آن وعدهی سود مطمئن، تبلیغات گسترده و جایگاه ویژه در رویدادهای بزرگ را بدهد، انگیزه برای ساخت یک بازی انحصاری بالا میرود. بنابراین، انحصاری بودن یک بازی همیشه به معنای از دست دادن پول نیست؛ گاهی یک سرمایهگذاری هوشمندانه در مسیر دیدهشدن، رشد و امنیت آیندهی استودیو است.
حالا که میزان اهمیت یک بازی انحصاری خوب برای یک پلتفرم را مرور کردیم، سوال اینجاست که چرا تعداد این بازیها رو به کاهش است؟ چرا سونی و مایکروسافت جدیداً بازیهای انحصاریشان را (حتی با وجود تاخیر چندساله) روی پلتفرم کمپانی رقیب عرضه میکنند؟

نسل نهم و کمرنگ شدن نقش بازیهای انحصاری
در نسلهای گذشته، تصمیم برای خرید یک کنسول پیچیدگیهای خاص خودش را داشت. این موضوع به خصوص در نسل هفتم که Xbox 360 و PS3 رقابت بسیار سنگینی داشتند بیشتر به چشم میخورد. در واقع شما باید تصمیم میگرفتید که آیا میخواهم Gears of War، Halo و Forza را تجربه کنم یا God of War، Uncharted و Heavy Rain را؟ حالا در این میان بازیهای نینتندو نیز برای برخی جذابیتهای زیادی داشتند و به سمت این کنسول میرفتند. اکنون این قضیه کمرنگتر شده و با داشتن یک PC نسبتاً خوب میتوانید اکثر بازیهای موجود در بازار را تجربه کنید.
این قضیه تا حدی پیش رفته که مدیر عامل اکسباکس، فیل اسپنسر (Phil Spencer) اعلام کرده برایش اهمیت چندانی ندارد که اکسباکس بیش از پلیاستیشن یا نینتندو سوییچ بفروشد، بلکه در حال حاضر هدف این است که بتوانند سرویسها و بازیهای خوبی ارائه دهند. شنیدن این سخن از زبان مدیرعامل یکی از غولهای سختافزاری دنیا طبیعتاً جای فکر دارد که آیندهی بازیهای انحصاری به کدام سمت و سو خواهد رفت.

البته با در نظر گرفتن چند نکته، میبینیم اظهارات آقای اسپنسر خیلی هم بیراه نیست. اول اینکه که سونی و مایکروسافت، همواره کنسولهای خود را با ضرر فروختهاند. در سالهای اخیر سونی موفق شده هزینهها را سربهسر کند و حتی سود بسیار مختصری هم از فروش کنسول داشته باشد، اما این واقعیت که سود اصلی این شرکتها از فروش کنسول نیست ثابت باقی میماند. قبلاً این ضرر، توسط فروش بازیها، ابزار جانبی مانند دسته، هدفون، سنسورهای حرکتی و چیزهای دیگر جبران میشد و به سوددهی میرسید. اما از اوایل نسل هشتم، علاوه بر همهی اینها، شاهد رقابت جدی کمپانیها بر سر ارائهی سرویسهای بهتر نیز بودهایم که به نظر میرسد این روزها تمرکز اصلی آنها به شمار میرود.
از طرف دیگر، قابلیت آنلاین بازی کردن به شکل کراس-پلتفرم در نسل نهم یک ضرورت به حساب میآید. حتی سونی نیز به عنوان یکی از مهمترین بازیکنان صنعت بازی نتوانست در مقابل این قضیه مقاومت کند و مجبور شد به اعمال این قابلیت تن دهد. این موضوع باعث میشود که در مورد بازیهای مولتی پلتفرم مانند Call of Duty، EA Sports FC و بسیاری از بازیهای رقابتی دیگر که در واقع پرمخاطبترین بازیها هستند، دیگر فرقی نداشته باشد که روی چه پلتفرمی بازی میکنید، زیرا به هر حال جامعهی آنلاین تمام این بازیها یکسان است.

واقعیت این است که این روزها بیشترین سود سونی و مایکروسافت از ارائهی سرویسهای باکیفیتتر است. همهی ما شاهد این هستیم که در چند سال گذشته، آنها بر روی قابلیتهایی چون Cloud Gaming و Remote Play نیز تمرکز ویژهای داشتهاند. در واقع کنسولها کمکم دارند به وسیلهای تبدیل میشوند که به خودیِخود ارزش خاصی ندارند، بلکه ارزش آنها به این است که باارائهی سرویسهای بهتر، این امکان را برای شما فراهم کنند تا هرجایی که بخواهید بتوانید بازی کنید و لذت ببرید. جنگ کنسولی که بازارش در نسل ششم، هفتم و حتی هشتم داغ بود، دیگر معنای خاصی ندارد و مزیت خرید یک کنسول به جای کنسول دیگر فقط این است که برخی از بازیها را میتوانید زودتر از بقیهی جهان تجربه کنید.
اما آیا تمام اینها به معنی این است که دیگر شاهد بازیهای انحصاری نخواهیم بود؟

آیندهی بازیهای انحصاری
با وجود تمام این تغییرات در نسل اخیر، به نظر میرسد سونی و نینتندو هنوز هم تمرکز ویژهای بر تولید بازیهای انحصاری دارند. نینتندو که کلاً در لیگی دیگر بازی میکند و با وجود عرضهی بازیهای محبوب و سنگینی مانند The Witcher 3 و Doom Eternal بر روی کنسول دستی سوییچ، هنوز هم هدف اصلی خود را توسعهی بازیهای فرست-پارتی مانند The Legend of Zelda و سری Mario میداند. سونی نیز از سوی دیگر توانسته بیش از دو برابر مایکروسافت در نسل نهم کنسول بفروشد و طبیعتاً دوست ندارد مانند مایکروسافت بیخیال فروش کنسول شود و فقط روی ارائهی بازیها و سرویسهایش تمرکز کند.
در سالهای باقیمانده از نسل نهم، شاهد عرضهی برخی بازیهای انحصاری روی PS5 خواهیم بود. بازیهایی مانند Ghost of Yotei، Death Stranding 2 و حتی Intergalactic: The Heretic Prophet روی کاغذ میتوانند ارزش خرید این کنسول را بالا ببرند. بازی Astro Bot نیز که به عنوان بهترین بازی سال قبل انتخاب شد، باز هم یک انحصاری سونی بود. لذا نمیتوان ادعا کرد که در حالت فعلی، بازیهای انحصاری به کلی از بین رفتهاند، اما دیگر همه این را میدانند که احتمالاً در چند سال آینده، شاهد عرضهی نسخهی ریمسترشدهی تمامی این عناوین بر روی PC خواهیم بود.

از طرف دیگر بعید است که در این نسل و حتی نسل آینده، پدیدهای به نام انحصاری اکسباکس را تجربه کنیم. به نظر میرسد مایکروسافت تکلیف خودش را پس از بالا و پایینهای بسیار در دو نسل اخیر تعیین کرده و به جای رقابت برای فروش بیشتر سختافزار، اکسباکس را به بهترین مکان برای تجربهی بازیهای Third-Party تبدیل کرده است. این موضوع مخصوصاً در مورد Series S به چشم میخورد که شما با هزینهای حداقلی میتوانید از بازیهای نسل نهم لذت ببرید. با اینکه انتقاداتی دربارهی ضعف عملکرد این کنسول شنیده میشود، اما برای کسی که صرفاً میخواهد بعضی وقتها کنسول را روشن کنند و اندکی وقت بگذارند، این کنسول به هیچوجه انتخاب بدی نیست.
این تصمیم اکسباکس به نظر من واقعاً منطقی و بهجا بود و باعث شد طرفداران اکسباکس نیز دیگر منتظر یک معجزه یا یک بازی انحصاری ویژه برای این کنسول نباشند.

جمعبندی
با کمرنگتر شدن بازیهای انحصاری، شاهد وقوع دو اتفاق خاص هستیم. اول اینکه هر کسی میتواند با توجه به بودجه و نیازهایش پلتفرم موردعلاقهاش را انتخاب کند، و دوم اینکه تجربهی مشترک گیمرها در حال افزایش است. شخصاً ترجیح میدهم بتوانم در مورد بازی موردعلاقهام با سایر گیمرها حرف بزنم و تبادل نظر کنم، فارغ از اینکه روی چه پلتفرمی بازی را تجربه کردهایم. این قضیه نه تنها لذت بازی را برای همه بیشتر میکند، بلکه باعث میشود کمتر شاهد جنگهای بیهودهی طرفداران متعصب کنسولها باشیم. نهایتاً بازیها برای سرگرم کردن و لذت بردن ما ساخته میشوند و این پلتفرمها صرفاً دستگاههایی برای تجربهی این بازیها هستند، نه بیشتر.
اگرچه دورهی بازیهای انحصاری هنوز به اتمام نرسیده، اما به نظر میرسد در نسل نهم، استارت این جریان زده شده و هر روز شاهد عرضهی بازیهای انحصاری سونی و مایکروسافت بر روی پلتفرمهای دیگر هستیم. بازیهایی که روزی هیچکس فکرش را نمیکرد که بتواند روی کنسول رقیب تجربه کند و این برای ما گیمرها یک بُرد است، نه یک باخت.
نظر شما چیست؟ به نظرتان روند ساخت بازیهای انحصاری در آینده متوقف خواهد شد؟ به نظرتان کمرنگ شدن نقش این بازیها مفید بوده؟ منتظر نظرات شما هستیم!
source