بحران انرژی و آب در ایران و لزوم بازنگری در سیاست‌ها

رویداد۲۴| عبدالرضا خزایی؛ بحران انرژی و آب در ایران، این روز‌ها دیگر صرفاً یک چالش فنی یا پیامد طبیعی نیست، بلکه به یکی از جدی‌ترین گره‌های حکمرانی در کشور تبدیل شده است. در حالی که مسئولان با وعده‌های موقت و طرح‌های غیرعملی سعی در آرام‌کردن افکار عمومی دارند، تابستان ۱۴۰۴ با قطعی‌های بی‌وقفه برق و آب، زندگی میلیون‌ها ایرانی را مختل کرده است. این وضعیت بیش از آنکه بازتاب خشکسالی یا گرمای هوا باشد، آیینه‌ای از ضعف‌های انباشته مدیریتی و نبود نگاه راهبردی به زیرساخت‌های حیاتی کشور است.

خاموشی‌های گسترده در آستانه گرمای تابستان

در روز‌هایی که دمای بسیاری از شهر‌های ایران از ۴۰ درجه فراتر رفته، قطعی‌های روزانه و چندنوبته برق به روالی معمول تبدیل شده است. برخی مناطق با سه نوبت خاموشی در روز مواجه‌اند. این در حالی است که وزیر نیرو در بهمن‌ماه ۱۴۰۳ وعده داده بود تابستان امسال بدون خاموشی خواهد بود. طبق اعلام رسمی وزارت نیرو، ظرفیت‌های جدید نیروگاهی کشور حدود ۶ هزار مگاوات افزایش یافته، اما در عمل، شبکه برق تاب تحمل بار مصرفی را ندارد.

بر اساس آمار‌های رسمی، مصرف برق در تابستان گذشته به ۷۲ هزار مگاوات رسید، در حالی که ظرفیت عملی تولید برق کشور حدود ۶۰ هزار مگاوات بود. این شکاف ۱۲ هزار مگاواتی، نه‌تنها نشان‌دهنده کمبود تولید است، بلکه ریشه در نبود سرمایه‌گذاری بلندمدت، فرسودگی شبکه توزیع و عدم توسعه متوازن زیرساخت‌ها دارد. واقعیتی که سال‌ها هشدار کارشناسان را پشت گوش انداخته و اکنون هزینه آن مستقیماً به زندگی مردم تحمیل می‌شود.

بحران آب؛ خشکسالی یا بی‌تدبیری؟

در کنار خاموشی‌ها، بحران آب نیز همچنان پابرجاست. در استان‌هایی، چون خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمان و فارس، مردم با کمبود شدید آب شرب روبه‌رو هستند. در برخی مناطق، ذخیره آب در بطری‌ها و ظروف پلاستیکی به عادت روزمره تبدیل شده است. هرچند خشکسالی‌های متوالی نقش مهمی در کاهش منابع دارد، اما مدیریت ناکارآمد و تخصیص‌های ناعادلانه، سهم انکارناپذیری در تعمیق بحران ایفا کرده‌اند.

بنا بر گزارش‌های رسمی، حدود ۵۰ درصد از شبکه آبرسانی کشور فرسوده و نیازمند بازسازی است. با اینکه در قانون بودجه سال ۱۴۰۳ بیش از ۹ هزار میلیارد تومان برای بهسازی این شبکه‌ها اختصاص یافته، اما بسیاری از پروژه‌ها همچنان نیمه‌کاره باقی مانده‌اند. به نظر می‌رسد فقدان اراده اجرایی، بیشتر از کمبود منابع مالی، مانع اصلی در حل بحران آب است.

شکاف میان مسئولان و واقعیت‌های میدانی

آنچه بیش از همه در این بحران‌ها آزاردهنده است، نه فقط قطعی‌ها، بلکه نحوه مواجهه مسئولان با آنهاست. وعده‌های تکراری، تأکید‌های شعاری بر صرفه‌جویی و گاه تهدید‌های غیرمنصفانه به جای برنامه‌ریزی روشن و پاسخ‌گویی مسئولانه، باعث بی‌اعتمادی مردم شده است.

کارشناسان حوزه انرژی بار‌ها هشدار داده‌اند که بحران‌های کنونی محصول بی‌برنامگی و عدم مدیریت صحیح منابع طی سالیان گذشته است. با وجود دسترسی به دانش فنی، تجربه‌های منطقه‌ای و فرصت‌های سرمایه‌گذاری، زیرساخت‌های ایران نتوانسته‌اند خود را با نیاز‌های روزافزون جامعه تطبیق دهند. این ناهماهنگی، کشور را در برابر هر موج گرما یا خشکسالی، آسیب‌پذیرتر کرده است.

ضربه به اقتصاد مردم

خاموشی‌های مکرر نه‌تنها زندگی روزمره را مختل کرده‌اند، بلکه بر فعالیت‌های اقتصادی نیز سایه افکنده‌اند. طبق برخی برآوردها، در زمان قطعی برق، حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد کسب‌وکار‌های خدماتی عملاً از فعالیت بازمی‌مانند. از نانوایی‌ها تا مطب‌ها، این تعطیلی‌های ناخواسته هزینه‌های قابل‌توجهی را بر دوش صاحبان کسب‌وکار‌های کوچک و متوسط گذاشته است.

در چنین شرایطی، انتظار می‌رود دولت با شفاف‌سازی وضعیت، ارائه جدول‌های منظم خاموشی، تسهیل سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، و تسریع در نوسازی شبکه‌های برق و آب، به‌صورت عملی وارد میدان شود؛ نه صرفاً با مصاحبه‌ها و وعده‌ها.

نیاز به بازنگری در سیاست‌های زیرساختی

در نهایت، بحران انرژی و آب را باید به‌عنوان نشانه‌ای از یک بحران ساختاری در حکمرانی و برنامه‌ریزی ملی در نظر گرفت. کشور نیازمند بازتعریف اولویت‌ها، تقویت رویکرد‌های علمی و شفاف‌سازی عملکرد دستگاه‌های اجرایی در این زمینه است.

اگر دولت چهاردهم بخواهد مسیر متفاوتی از دولت‌های پیشین در پیش گیرد، باید با صداقت، پاسخ‌گویی و اقدام عملی، برای عبور از این بحران‌ها گام بردارد.

source

توسط wisna.ir