یکی از نقاط قوت انیمه Solo Leveling به جز اکشن هیجان‌انگیز و دیدنی، تمرکز آن برروی شخصیت‌پردازی و سیر شخصیتی جین وو، شخصیت اصلی انیمه، از پسری ضعیف با اعتماد به نفس پایین به قهرمانی کاریزماتیک است. با پیشروی داستان، شخصیت جین وو رشد می‌کند می‌بینید که قدرت چگونه رفته‌رفته او را تغییر می‌دهد. درست است که ما بیشتر شاهد مبارزات جین وو هستیم، اما لحظاتی وجود دارد که او جنبه‌های عمیق‌تری از تفکراتش را نشان می‌دهد.

حرف‌های جین وو معمولا بار احساسی زیادی دارند؛ او از قدرت واقعی‌اش و دلایلش برای قوی بودن می‌گوید و بینندگان را تشویق می‌کند تا شجاع باشند و هیچوقت تسلیم نشوند. شخصیت‌های فرعی این انیمه نیز ویژگی‌های جذابی دارند و هر کدام گاهی دیالوگ‌های می‌گویند که بینندگان را جذب می‌کند. در ادامه با بهترین دیالوگ‌های این انیمه آشنا خواهید شد.

۱۰- «فرمانروای یخ، با این قدرت کم خودت را پادشاه فرض نکن.» – ایگریس در چپتر ۱۶۴ مانهوا

ایگریس در ابتدا از تخت خالی محافظت می‌کرد، اما بعدها به نیرومندترین سرباز سایه‌ی جین وو تبدیل شد. درست است که او حرفی نمی‌زد، اما وفاداری‌اش را با کارهای دیگری نشان می‌داد؛ مانند آوردن سر دشمنانی که شکست داده بود برای جین‌وو.

اما بالاخره ایگریس سخن گفت، آن هم برای دفاع و احترام به اربابش جین وو. او به فرمانروای یخ گفت که قدرتش قابل مقایسه با جین وو نیست و در واقع انسانی که او دست کم گرفته، پادشاه حقیقی است.

۹- «چطور بهش بگم که دلم می‌خواد تا آخرین نفس کنارم باشی.» – چا هه-این در چپتر ۱۱۲ مانهوا

تمام انیمه Solo Leveling صرفا صحنه‌های اکشن نیست و روابط عاطفی را نیز می‌توان در آن دید. چا هه-این به جین‌وو علاقه‌مند می‌شود؛ نه فقط به خاطر رایحه‌ی دل‌نشین و هاله‌ی آرامش‌بخشی که او را از دیگر شکارچیان متمایز می‌کند، بلکه به خاطر قدرت فوق‌العاده و اراده‌ی شکست‌ناپذیرش. این علاقه، پیش از آنکه خود او متوجهش شود، کم‌کم به عشقی واقعی تبدیل می‌گردد.

پس از اولین دیدارشان، چا هه-این تلاش می‌کند تا به جین وو نزدیک‌تر شود، اما هروقت با او صحبت می‌کند، خجالت‌زده می‌شود. او هنوز شجاعت اعتراف احساساتش به جین وو را ندارد، اما افکار درونی او نشان می‌دهد که احساس او تا چه اندازه عمیق است.

۸- «اگر درد من رو نکشه، قطعا من رو قوی‌تر می‌کنه.» – جین وو در قسمت دوازده انیمه

انیمه Solo Leveling داستان جین وو از ضعف تا قدرت را روایت می‌کند. بعد از بیداری دوم، جین وو قوی و قوی‌تر می‌شود، اما این قوی‌تر شدن تنها با پشت‌کار او ممکن بود. او کارهای روزانه‌ی سیستم را انجام می‌داد و خودش را قوی‌تر می‌کرد.

هرچند این روند در باتدا برای او دشوار بود، اما ادامه دادن تلاش‌ها باعث شد مهارت‌هایش را ارتقا دهد و به اعتمادبه‌نفس و شجاعتی برسد که بتواند با وجود خطر، با چالش‌ها روبه‌رو شود و همزمان با چندین دشمن مبارزه کند. همین طرز فکر به جین وو اجازه داد تا پیشرفت کند و دیگران را شکست دهد.

۷- «من از خانواده‌ام محافظت می‌کنم، حتی اگر به معنی این باشه همه‌ی شکارچی‌ها علیه من بشن.» – جین وو در چپتر ۱۴۸ مانهوا

جین وو شخصیتی خانواده‌دوست با مسئولیت‌پذیری بالا است. او بار مراقبت از مادر بیمار و خواهر کوچکش را پس از ناپدید شدن پدرش در یکی از دروازه‌ها به دوش می‌کشید و همین باعث شد که شخصیتی قوی داشته باشد.

محافظت از خانواده اولین انگیزه‌ی جین وو برای به دست آوردن قدرت بود و حتی بی‌وقفه تلاش می‌کرد تا درمانی برای مادرش پیدا کند. اما بعدها، او آنقدر قدرت پیدا می‌کند که بتواند از آن‌ها در برابر هر تهدیدی محافظت کند. او از هیچ‌کس ترسی ندارد و حتی اگر پای خانواده‌اش در میان باشد، در برابر تمام دنیا خواهد ایستاد.

۶- «هرچه ضعیف‌تر باشی، زودتر کنار گذاشته می‌شوی؛ اما اگر قوی باشی، همه به دنبال قدرتت خواهند بود.» – یک شکارچی در چپتر ۲۱ مانهوا

جین وو در ابتدا به عنوان ضعیف‌ترین شکارچی دنیا شناخته می‌شد؛ درک نمی‌کند. او از قدرت بدنی کافی برخوردار نبود، اما همیشه آماده بود تا جان خود را در هر پاکسازی که برای نجات خانواده‌اش در آن شرکت می‌کرد به خطر بیندازد، با این‌که همواره مورد تحقیر قرار می‌گرفت.

این دیالوگ به خوبی تحول جین وو را خلاصه می‌کند. او کسی بود که به حال خود رها شد تا بمیرد و بعدها به شکارچی‌ای تبدیل شد که همه را به خود جذب می‌کرد.

۵- «برای کسی که قرار بود بمیره حرف‌های زیادی برای گفتن داشتی.» – بِرو در چپتر ۱۲۰ مانهوا

بِرو یکی از سخت‌ترین و قدرتمند‌ترین دشمن‌های جین وو بود که البته بعد به نیروی سایه‌ی او پیوست. بِرو برای اربابش هرکاری می‌کند، در آرک Ahjin Guild او به جای جین وو به پاکسازی یک دروازه رده A کمک کرد. او با جدیت تمام این کار را به اتمام رساند اما به این معنا نبود که نتواند دشمنش را کمی دست بیندازد.

رئیس سیاه‌چال یک آرچ لیچ بود که وقتی ارتش فرمانروای سایه را در حال حمله دید، تعجب کرد، چون آن‌ها هم موجوداتی بی‌جان بودند. برو برای نشان دادن قدرتش گفت که آن‌ها توسط فرمانورا برگزیده شده‌اند و او نه. رئیس سیاه‌چال درخواست کرد که با فرمانروا صحبت کند، اما بِرو او را به یک ضربه شکست داد.

۴- «اگر شما شکارچی هستید، پس باید بگم که برای شکار شدن آماده شید.» – جین وو در قسمت ۶ انیمه

در یکی از پاکسازی‌ها، به جین وو و جینهو خیانت می‌شود و رها می‌شوند تا کشته شوند. گروه پاکسازی آن‌ها شکارچیانی بودند که تنها به جمع‌آوری بلورهای مانا برای خودشان اهمیت می‌دادند. این اتفاق باعث می‌شود جین‌وو به ماهیت ترسناک سیاه‌چال‌ها پی ببرد؛ جایی که برخی از شکارچیان نیز می‌توانند مانند هیولاها رفتار کنند.

این دیالوگ تهدیدآمیز جین وو پیام مهمی دارد؛ کسانی که با جان دیگران بازی می‌کنند و آن‌ها را بدون پشیمانی می‌کشند، باید آماده باشند که با عواقب اعمالشان روبرو شوند، زیرا یک شکارچی همیشه می‌تواند طعمه باشد.

۳- «اگر به ژرف خیره شوی، ژرف نیز به تو خیره می‌شود.» – کانگ تائشیک در چپتر ۳۴ مانهوا

جمله معروف نیچه که با این عبارت آغاز می‌شود: کسی که با هیولاها می‌جنگد باید مراقب باشد که خود به هیولا تبدیل نشود. این سخن را می‌توان به جین وو و وضعیت او ارتباط داد، هرچه او قدرت بیشتری می‌گیرد، تغییراتی در درون او ایجاد می‌شود که قابل بازگشت نیستند و هویت او را تغییر می‌دهند.

اما تنها با لمس اعماق تاریکی جین وو می‌تواند خودش را پیدا کند و قدم بعدی را بردارد. مهارت‌های سونگ جین‌وو بر پایه‌ی تاریکی استوار است؛ با این حال، او اجازه نمی‌دهد که توسط آن احاطه شود و همیشه در حال بهبود خود است تا دیگران را محافظت کند.

۲- «سیستم از من استفاده می‌کنه و من هم از سیستم استفاده می‌کنم.» – جین وو در قسمت ۶ انیمه

جین وو پس از مرگ، به عنوان بازیکن سیستم انتخاب شد، سیستمی که به او اجازه‌ی استفاده از مهارت‌های قدرتمندی را می‌داد. اما خیلی زود در یک دوراهی اخلاقی قرار گرفت؛ او برای پیروی از دستورات سیستم باید دشمنان را شکست می‌داد و این یعنی برای اولین بار باید انسانی را می‌کشت. در ادامه جین وو به این نتیجه می‌رسد که سیستم به‌دلیلی به او نیاز دارد؛ پس تصمیم می‌گیرد از این موقعیت به نفع خود استفاده کند.

در نهایت جین وو تصمیم می‌گیرد تا از سیستم به نفع خودش استفاده کند و دیگر مهره‌ی کوچک سیستم نباشد. این دیالوگ نمایانگر بار احساسی و تأثیر لحظه‌ی سرنوشت‌سازی در زندگی سونگ جین‌وو است، زمانی که او به عنوان یک شکارچی به عزم و اراده‌ی نهایی خود می‌رسد.

۱- «هر بار که قوی‌تر می‌شوم، حس می‌کنم چیزی درونم گم می‌شود.» – جین وو در قسمت ۹ انیمه

قدرت زیاد می‌تواند تاثیر زیادی روی افراد بگذارد. این چیزی است که جین وو حین بیشتر شدن قدرتش حس کرد و انگار چیزی درون او گم می‌شد. او ابتدا هنگام روبه‌رو شدن با دوراهی اخلاقیِ گرفتن جان یک انسان، دچار تلاطم درونی می‌شود؛ اما در نهایت تصمیم به انجام این کار می‌گیرد، چرا که زنده ماندن خودش را مهم‌تر از هر چیز دیگر می‌داند.

همچنین با وجود این که در ابتدا رفتاری مهربانانه داشت، اما پس از تجربه‌ی سیاه‌چال دوگانه تغییر کرد و رفتارش سرد شد. با این حال، چیزی که جین وو را متمایز می‌کند، آگاهی او از ضعف‌های خودش است و همیشه تلاش می‌کند تا بهترین تصمیم را بگیرد. به همین دلیل این دیالوگ او درباره‌ی ضعف خودش، بهترین دیالوگ Solo Leveling است.

منبع: Screenrant