گروه بین‌الملل- عربستان سعودی در سال‌های اخیر گام‌های بلندپروازانه‌ای در جهت تبدیل شدن به یکی از قدرت‌های پیشرو در حوزه هوش مصنوعی برداشته است. این کشور با تکیه بر منابع مالی سرشار ناشی از درآمدهای نفتی و با حمایت مستقیم ولیعهد محمد بن سلمان، برنامه‌ای جامع برای سرمایه‌گذاری در این فناوری استراتژیک طراحی کرده است.



پروژه هوش مصنوعی عربستان چند رکن اساسی دارد: واردات ده‌ها هزار تراشه پردازشی پیشرفته از انویدیا، ساخت مراکز داده عظیم‌الجثه، همکاری با غول‌های فناوری مانند آمازون و سیسکو و حمایت مالی صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) به عنوان بازوی اقتصادی دولت. این پروژه به لطف لغو محدودیت‌های صادرات تراشه توسط دولت ترامپ شتاب بیشتری گرفته است.
عربستان برای اجرای این برنامه از چند مزیت نسبی برخوردار است. اولین و مهم‌ترین مزیت، توان مالی فوق‌العاده این کشور است که ناشی از درآمدهای نفتی و دارایی‌های کلان صندوق PIF است. مزیت دوم دسترسی به انرژی ارزان است که برای راه‌اندازی و نگهداری مراکز داده پر مصرف، عاملی حیاتی محسوب می‌شود. مزیت سوم حمایت سیاسی بی‌چون و چرای دولت و شخص ولیعهد از این برنامه است. مزیت چهارم موقعیت جغرافیایی مناسب عربستان در مرکز خاورمیانه است که می‌تواند آن را به‌هاب منطقه‌ای هوش مصنوعی تبدیل کند.
چالش‌های بلندپروازی سعودی‌ها
به گزارش بلومبرگ با وجود این مزیت‌ها، عربستان با چالش‌های ساختاری عمده‌ای روبرو است. اولین و جدی‌ترین چالش، کمبود شدید نیروی متخصص در حوزه هوش مصنوعی است. سیستم آموزشی عربستان هنوز نتوانسته است نیروی کار متخصص مورد نیاز این صنعت را تربیت کند. از سوی دیگر، شرایط اجتماعی و فرهنگی این کشور جذب استعدادهای جهانی را با دشواری مواجه ساخته است. چالش دوم ضعف مفرط در نوآوری نرم‌افزاری است. عربستان فاقد شرکت‌های نرم‌افزاری بزرگ داخلی است و در توسعه الگوریتم‌های پیشرفته کاملاً وابسته به فناوری خارجی باقی‌مانده است. چالش سوم موانع ساختاری شامل محدودیت‌های فرهنگی، بوروکراسی اداری پیچیده و چالش‌های حقوقی در انتقال فناوری است.
مزیت اقتصادی
البته از منظر اقتصادی، این برنامه می‌تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم قابل توجهی داشته باشد. در بخش اثرات مستقیم، ایجاد اشتغال در بخش‌های فناوری، انتقال دانش فنی و توسعه صنایع جانبی قابل ذکر است. در بخش اثرات غیرمستقیم نیز می‌توان به افزایش تقاضا برای خدمات پشتیبانی، رشد کسب‌وکارهای مرتبط و ارتقای سطح فناوری در سایر بخش‌های اقتصادی اشاره کرد.
در این میان مقایسه عربستان با سایر کشورهای منطقه نشان می‌دهد که اگرچه این کشور از نظر حجم سرمایه‌گذاری پیشتاز است، اما از نظر نیروی متخصص و توان نوآوری از رقبای منطقه‌ای خود مانند اسرائیل و حتی امارات عقب‌تر است. در واقع رژیم صهیونیستی با وجود سرمایه‌گذاری‌های کمتر به دلیل برخورداری از نیروی متخصص کارآزموده و اکوسیستم نوآوری پویا، موقعیت بهتری در این حوزه دارد.
لذا برای موفقیت این برنامه، عربستان نیازمند اجرای چند راهکار اساسی است. در بخش توسعه نیروی انسانی، ایجاد دانشگاه‌های تخصصی هوش مصنوعی، طراحی برنامه‌های جذب استعدادهای جهانی و همکاری با مراکز علمی بین‌المللی ضروری است. در بخش توسعه اکوسیستم نوآوری، ایجاد مراکز رشد تخصصی، حمایت از استارتاپ‌ها و تسهیل قوانین کار برای متخصصان خارجی مورد نیاز است. در بخش زیرساخت‌ها نیز توسعه شبکه‌های ارتباطی، سیستم‌های خنک‌کننده و مراکز تحقیق و توسعه اهمیت حیاتی دارد.

دورنمای آینده
در همین رابطه دو سناریوی محتمل برای آینده این برنامه وجود دارد. در سناریوی خوشبینانه، عربستان با جذب استعدادهای جهانی و توسعه نوآوری داخلی می‌تواند به قطب منطقه‌ای هوش مصنوعی تبدیل شود. در سناریوی محافظه‌کارانه، این کشور ممکن است به مرکزی برای داده‌پردازی شرکت‌های خارجی محدود شود بدون آنکه توان نوآوری بومی قابل توجهی کسب کند.
در جمع‌بندی نهایی باید گفت برنامه هوش مصنوعی عربستان اگرچه بلندپروازانه و پرچالش است، اما در صورت مدیریت صحیح و اجرای اصلاحات ساختاری می‌تواند این کشور را به جایگاه مناسبی در صنعت هوش مصنوعی منطقه برساند. با این حال، تبدیل شدن به یک قطب جهانی هوش مصنوعی نیازمند گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش‌بنیان و ایجاد تحولات عمیق در نظام آموزشی و فرهنگی این کشور است که فرآیندی زمان‌بر و پیچیده خواهد بود.

source

توسط wisna.ir