در این مقاله با نگاهی به نسخه‌های اصلی مجموعه Silent Hill، بررسی می‌کنیم هر بازی چه ویژگی منحصر به‌ فردی داشته است.

در میان بسیاری از فرانچایزهای وحشت دنیای بازی‌های ویدیویی، مجموعه Silent Hill یکی از برجسته‌ترین‌ها است که توانسته در کنار Resident Evil، تأثیر عمیقی بر ژانر وحشت بگذارد. آنچه Silent Hill را متمایز می‌کند، تمرکزش بر ترس روان‌شناختی است. در این بازی، هیولاها بازتابی از ترس‌ها و آسیب‌های روانی شخصیت‌ها هستند.

در مجموعه Silent Hill برخی نسخه‌ها قوی‌تر از بقیه ظاهر شدند، اما هر عنوان ویژگی‌های خاص خود را داشته است. از نسخه‌ی اول Silent Hill تا عناوین جدیدتری مانند Downpour و ریمیک Silent Hill 2، هر بازی ویژگی منحصر به‌ فردی دارد.

۹. Silent Hill 1 استاندارد جدیدی برای بازی‌های ترسناک تعریف کرد

هری میسون (شخصیت اصلی نسخه اول) بازیکنان را با نوعی جدید از حس ترس در بازی‌ها آشنا کرد. نسخه‌ اول Silent Hill حس ناامیدی و ناتوانی شدیدی را با استفاده از زاویه‌ ثابت دوربین، منابع محدود و گم‌ شدن در محیط منتقل می‌کرد. داستان درباره‌ی پدری به نام هری میسون است که به دنبال دختر گمشده‌اش می‌گردد. بازی به شکلی هوشمندانه از محدودیت‌های فنی برای خلق فضایی مرموز و مه‌آلود استفاده می‌کند.

عنصر مهم نسخه اول این بود که شخصیت اصلی هیچگونه آموزش رزمی ندیده و یک فرد عادی است، همین موضوع به حس ترس موجود در مواجه شدن با هیولاها اضافه می‌کند. هرچند برخی عناصر بازی امروزه قدیمی به نظر می‌رسند، اما در مجموع هنوز هم این اثر سطح کیفی بالایی دارد.

۸. بازی Silent Hill 2 یکی از نمادین‌ترین دشمنان را معرفی کرد

بازی Silent Hill 2 یکی از بهترین بازی‌های ترسناک تاریخ به‌ شمار می‌رود، البته دلایل خوبی هم برای این ادعا وجود دارد. داستان جیمز ساندرلند، مردی که همسرش را از دست داده، سرشار از نمادپردازی است. شخصیت کله‌ هرمی نخستین‌ بار در Silent Hill 2 ظاهر شد. کله‌ هرمی (موجود بی‌چهره با شمشیری عظیم) نمادی از احساس گناه عمیق و میل به تنبیه درونی جیمز است.

این بازی نقطه‌ی عطفی در داستان سرایی به شمار می‌آید. موسیقی مینیمال و تاثیرگذار آکیرا یامائوکا نیز فضای وهم‌آلود بازی را تقویت می‌کند. Silent Hill 2 با اصلاح فرمول موفق نسخه‌ی اول، جایگاه خود را به‌ عنوان یکی از برترین بازی‌های ژانر وحشت تثبیت کرد.

۷. بازی Silent Hill 3 دارای طراحی مرحله فوق‌العاده‌ای است

مرحله مرکز خرید Silent Hill 3 به طرز شگفت‌انگیزی ترسناک است. در صحنه آغازین، هدر (شخصیت اصلی) کابوسی هولناک را در یک پارک تفریحی تجربه می‌کند و اوضاع از آنجا به طرز فزاینده‌ای آزاردهنده می‌شود. اگرچه بازیکنان در نهایت خود را درون Silent Hill می‌بینند، بازی همچنین مکان‌های جدید و به یاد ماندنی‌ای از جمله مرحله مرکز خرید را معرفی می‌کند که آن را از نسخه‌های قبلی متمایز کرده است.

هدر، اولین شخصیت اصلی زن در سری Silent Hill بود که دیدگاهی تازه از ترس را ارائه می‌داد، در حالی که همچنان ارتباطی قوی با گذشته داشت. اگرچه Silent Hill 3 مدت زمان گیم‌پلی نسبتا کوتاهی دارد و معمولا حدود شش ساعت طول می‌کشد تا تمام شود، هر لحظه آن مهم و حیاتی است. مانند دیگر نسخه‌های سری، این بازی دارای چندین پایان است که به بازیکنان دلیلی می‌دهد تا دوباره بازی را به اتمام برسانند و دنیای ترسناکش را بیشتر کاوش کنند.

۶. بازی Silent Hill 4: The Room مجموعه را به جهتی جسورانه هدایت کرد

Silent Hill 4 ثابت کرد این سری از ایجاد تغییرات ترسی ندارد. بازی Silent Hill 4 سری را از محیط‌های همیشگی‌اش دور کرد و بازیکنان را در یک آپارتمان در شهر اشفیلد قرار داد. این نسخه داستان هنری تاونشند را دنبال می‌کند. او متوجه می‌شود در آپارتمانش حبس شده و تنها یک محفظه مرموز به عنوان راه فرار وجود دارد. این بازی به صورت ویژه‌ای ترس از گیر کردن در یک مکان تنگ و راه گریز نداشتن را به تصویر می‌کشد.

اگرچه بازی Silent Hill 4 در ابتدا کمی متفاوت به نظر می‌رسید، اما برای ریسک‌هایی که انجام داده بود مورد تحسین قرار گرفت. این بازی احساس ترس را نه از طریق خشونت مداوم، بلکه از طریق زوال آهسته و سورئال ایجاد کرد. بازی به طرز هوشمندانه‌ای مکانیزم‌های آشنای نسخه‌های قبلی را علیه بازیکن به کار برد و انزوا را به خوبی به تصویر کشید.

۵. بازی Silent Hill: Origins بیشتر به اکشن متمایل بود

بازی Silent Hill: Origins این مجموعه ترسناک کلاسیک را به کنسول‌های دستی آورد. این بار، سیستم مبارزه بسیار تهاجمی‌تر از نسخه‌های قبلی بود، به طوری که شخصیت اصلی بازی، تراویس گریدی، مستقیماً با هیولاها مبارزه می‌کرد. در حالی که این تغییر با بازخوردهای متفاوتی از طرف طرفداران روبه‌رو شد، از نظر موضوعی با توجه به فیزیک تراویس و سابقه او به عنوان یک راننده کامیون، توجیه داشت.

جالب اینجاست که Origins همچنین به دلیل پایبندی بیش از حد به فرمول تثبیت‌ شده‌ Silent Hill، مورد انتقاد قرار گرفت، اگرچه به طور کلی نقدهای خوبی دریافت کرد. پورت بازی برای پلی‌ استیشن ۲ درست چند ماه پس از عرضه، به بازیکنان اجازه داد بازی را روی یک کنسول خانگی نیز تجربه کنند. Silent Hill: Origins همچنین اولین عنوان Silent Hill نوشته شده توسط سم بارلو بود. او چند سال بعد داستان عنوان Shattered Memories را نوشت.

۴. بازی Silent Hill: Homecoming اکشن را در اولویت قرار داد

بازی Silent Hill: Homecoming روند آغاز شده با Origins را ادامه داد و حتی بیشتر به گیم‌پلی اکشن‌ محور متمایل شد. برخلاف شخصیت‌ نسخه‌های قبل، الکس شپرد به عنوان یک سرباز آموزش‌ دیده به تصویر کشیده شد و تجربه جنگی او در مکانیک‌های نبرد تن به تن و جاخالی دادن، منعکس شد. برخی از بازیکنان تغییر گیم‌پلی را موضوعی مثبت دیدند که باعث می‌شد مبارزات سریع‌تر و وحشیانه‌تر شوند، در حالی که برخی دیگر احساس می‌کردند این تغییر مجموعه را از ریشه‌هایش و پرداختن به سبک وحشت روان‌شناختی دور می‌کند.

عنوان Homecoming که توسط استودیوی آمریکایی Double Helix Games توسعه یافته بود، هرگز در ژاپن منتشر نشد. همچنین با مشکلات سانسور در استرالیا و آلمان مواجه شد، اما در نهایت پس از یک تاخیر در هر دو منطقه در دسترس قرار گرفت. اگرچه برخی از مکانیک‌های مبارزاتی بازی بهبود پیدا کردند، اما بازی نقدهای چندان مثبتی دریافت نکرد. انتقادهایی نیز به رویکرد غربی‌ شده آن و فاصله گرفتن از لحن نسخه‌های قبلی این مجموعه وجود داشت.

۳. بازی Silent Hill: Shattered Memories از Wiimote به خوبی استفاده کرد

Shattered Memories به ریشه‌های این مجموعه نزدیک‌تر بود و از شخصیت اصلی Silent Hill: Shattered Memories، یعنی هری میسون، استفاده می‌کرد. این بازی کاملاً مکانیک مبارزه را کنار گذاشت و از Wii Remote به عنوان چراغ قوه و تلفن هوشمند استفاده کرد. در حالی که بازی پر از هیولا است، بازیکن باید به جای مبارزه، فرار کند و پنهان شود.

یکی از متمایزترین ویژگی‌های Shattered Memories، استفاده از ویژگی‌های روانشناختی بازیکنان برای بهبود تجربه بود. در ابتدای بازی، بازیکنان یک آزمون روانشناختی می‌دهند و پاسخ‌های آنها بر جنبه‌های مختلف بازی تأثیر می‌گذارد. این موضوع باعث ایجاد یک روایت شخصی‌سازی شده می‌شد که منعکس‌کننده طرز فکر بازیکن بود و حس آسیب‌پذیری و ناراحتی در بازی را افزایش می‌داد.

۲. Silent Hill: Downpour این فرنچایز را به ریشه‌های ژانر وحشت بقاء بازگرداند

Downpour بر کاوش محیطی تأکید داشت. رویکرد متفاوت Silent Hill: Downpour در استفاده از سکوت، داستان‌سرایی محیطی و حس ترس، باعث غوطه‌وری بازیکنان در فضای بازی می‌شود. این بازی که یادآور نسخه‌های اولیه این مجموعه بود، در خیابان‌های مه‌آلود و فضاهای داخلی روایت می‌شد.

در نسخه‌های اصلی، صدای آژیر رفتن به بُعدی تاریک‌تر و پر از هیولا را نشان می‌داد. در Downpour، بارش باران بازیکنان را از خطری قریب‌ الوقوع آگاه می‌کند. در حالی که بسیاری از طرفداران از تمرکز مجدد بازی بر ژانر وحشت بقا و داستان‌سرایی مبتنی بر حس و حال قدردانی کردند، اما به دلیل طراحی هیولاها و عملکرد فنی نامناسب، بازی مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت.

۱. ریمیک Silent Hill 2 بازیابی فوق‌العاده یک شاهکار بود

در حالی که قبل از انتشار، در مورد ساخت ریمیک Silent Hill 2 توسط Bloober Team شک و تردیدهایی وجود داشت، آنها اثری ساختند که به نسخه اصلی احترام می‌گذاشت و در عین حال به مخاطبان مدرن نیز توجه می‌کرد. هویت Silent Hill 2 حفظ شد، اما به‌روزرسانی‌هایی از جمله بهبود جلوه‌های بصری، مدل‌ شخصیت‌ها و جزئیات محیطی ایجاد شد تا سطح کیفی تجربه بازیکنان را افزایش دهد.

سیستم مبارزه بازی اصلی که اغلب مورد انتقاد قرار می‌گرفت، در این نسخه با دقت دوباره طراحی شد. همچنین مکانیک استفاده از سلاح سرد تغییر یافت و مدیریت هوشمندانه‌ منابع و مهمات اهمیت پیدا کرد. در مجموع، ریمیک Silent Hill 2 به نسخه کلاسیک عرضه شده در سال ۲۰۰۱ وفادار ماند و در عین حال تجربه‌ای منحصر به فرد ایجاد کرد.

source

توسط wisna.ir