رامی ملک، بازیگر شناخته‌شده‌ی هالیوودی که با سریال درخشان Mr. Robot معروف شده بود و بسیار خوش درخشیده بود، حالا با فیلم رازآلود، معمایی و مهیج The Amateur و کاراکتر چارلی هلر برگشته است. کاراکتری که رمزنگار سازمان سیا (CIA) است و با اتفاقی مواجه می‌شود که او را به سمت انتقامی شخصی سوق می‌دهد.

فیلم The Amateur یا به فارسی آماتور، اثری در ژانر اکشن، دلهره‌آور و جاسوسی است؛ این فیلم به کارگردانی جیمز هاوز (James Hawes)، نویسندگی گری اسپینلی (Gary Spinelli) و با بازی رامی ملک (Rami Malek)، لارنس فیشبرن (Laurence Fishburne) و ریچل بروزناهان (Rachel Brosnahan) بر اساس رمانی به همین نام، در سال ۲‌۰۲۵ به اکران رسیده است. رمانی که اثر رابرت لیتل، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است. این رمان پیش‌تر نیز مورد اقتباس قرار گرفته بود و فیلمی با همین نام در سال ۱۹۸۱ ساخته شده بود که جان سوج، شخصیت اصلی اثر یعنی چارلی هلر را ایفا می‌کرد.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

هشدار اسپویل

آغاز فیلم The Amateur خوب نیست. (البته فکر نکنید که تنها شروعش خوب نیست ولی خب نقد فیلم و تعریف و توصیف ضعیف بودن فیلم را باید از یک جایی شروع کرد دیگر!) این اثر با ریتمی کند و حتی خسته‌ کننده شروع می‌شود در حالی که باید کوبنده و پر هیجان باشد. تنها تصویری از زندگی چارلی (رفتارش با همسرش و حضورش در محل کار) به نمایش گذاشته می‌شود که نکته‌ی جذابی ندارد و نقش خیلی مهمی هم در پیشبرد داستان ندارد. در واقع نویسنده سعی می‌کند با همان معیارها و فرمول‌های همیشگی‌ و تکراری به معرفی یک شخصیت بپردازد، در این فیلم نیز چارلی هلر (با بازی رامی ملک) به شکلی ضعیف معرفی می‌شود و ما تنها می‌فهمیم که او در سازمانی اطلاعاتی کار می‌کند، یک برنامه‌نویس و رمزنگار است، کارش خوب است و همسرش را دوست دارد. یعنی این معرفی کاراکتر عمیق نیست و اثر می‌خواهد خیلی سریع چارلی و آدم‌های اطرافش را معرفی کند تا زمینه برای قتل سارا فراهم شود و بعد هم ماجراهای ادامه‌ی اثر که مثلاً باید جلوه‌ی هیجان‌‌انگیز و معمایی داشته باشند (که ندارند) اتفاق بیفتد؛ این آشنایی تماشاگر با کاراکترها و معرفی شخصیت‌ها و حتی خود موقعیت دراماتیک مرگ سارا هیچ نکته‌ی جذاب، قوی و تازه‌ای ندارد. حتی شروع این فیلم، ابعاد مختلفی از شخصیت اصلی فیلم را نمایان نمی‌کند. علاوه‌بر این، پرداخت فیلمنامه به رابطه‌ی چارلی با همسرش قوی نیست. از دقایق آغازین The Amateur که دیالوگ‌هایی عاشقانه مطرح می‌شود و بعد چارلی با همسرش خداحافظی می‌کند، ما عمق چندانی در این رابطه نمی‌بینیم؛ تنها به ظاهر می‌بینیم آنها یکدیگر را دوست دارند. در طول فیلم (یعنی در ۱۰ دقیقه ابتدایی فیلم تا پیش از این که سارا کشته شود) چارلی با سارا تماس می‌گیرد اما باز هم تنها دیالوگ‌هایی اضافه و بی‌هدف رد و بدل می‌شود که کمک چندانی برای پیشبرد داستان و شکل‌گیری این رابطه‌ نمی‌کنند. نحوه‌ی آشنایی این دو کاراکتر هم مشخص نیست. اما شاید سوال پیش بیاید چرا باید این رابطه مهم باشد. اگر فیلم را دیده باشید می‌دانید که چه اتفاقی برای همسر چارلی می‌افتد؛ و حتماً می‌دانید که این اتفاق تلخ و تجربه‌‌ی چارلی از این موضوع و تاثیری که بر روی او می‌گذارد، از همان اول پایه و اساس لغزنده و ضعیف فیلمنامه و داستان اثر را تشکیل می‌دهد. سارا گروگان گرفته می‌شود و بعد کشته می‌شود و بعد ما باید شاهد این باشیم که چطور چارلی با این قضیه کنار می‌آید؛ آیا اصلاً می‌تواند کنار بیاید؟ یا می‌رود و تک تک کسانی که باعث مرگ سارا شده‌اند را می‌کشد و به قتل می‌رساند؟ یا آنها را به پلیس تحویل می‌دهد؟ یا اصلاً مشغول زندگی عادی خودش می‌شود و اتفاق تلخ را فراموش می‌کند؟ به همین دلیل است که رابطه‌ی چارلی با همسرش بسیار مهم است (تا جایی که چارلی به خاطر همسرش حاضر است دست به کارهای سخت، خطرناک و مرگباری بزند) و خب درست پرداخته نشده به این رابطه. حتی اگر به رابطه‌ی این دو نفر هم خوب پرداخته می‌شد باز هم داستان مثل الان لنگ می‌زد و هیچ جذابیت و نگاه نو و خلاقیتی نداشت‌. البته که قتل سارا نیز، بی‌مقدمه، خیلی سریع و ضعیف اتفاق می‌افتد. در ۱۰ دقیقه ابتدایی اثر به هیچ عنوان فرصتی برای آشنایی تماشاگر با همسر چارلی و حتی خود کاراکتر اصلی فیلم داده نمی‌شود. وقتی به رابطه‌ی چارلی با همسرش نیز به‌ خوبی پرداخته نمی‌شود، اثرگذاری اتفاق تلخی که در همان دقایق ابتدایی برای سارا اتفاق می‌افتد کمتر خواهد بود. این اتفاق تلخ مقدمه‌ای ضعیف برای ادامه‌ی داستان و مواجهه چارلی با وقایع و ماجراهای دیگر است. زمانی که هنوز مخاطب با چارلی آشنا نشده، شخصیت و رفتارش را نمی‌شناسد و اساساً همسر او را هم نمی‌شناسد، نمی‌تواند وقتی سارا کشته می‌شود با چارلی همذات‌پنداری کند؛ یعنی یک نکته‌ی منفی مهم در همان دقایق ابتدایی؛ به عبارتی دیگر، زمانی که حتی به مخاطب فرصت داده نمی‌شود که کمی با شخصیت‌ها و فضا آشنا شود، فیلمساز یک شوک مهم به بیننده و چارلی می‌دهد و انتظار دارد که مخاطب همراه شود و با کاراکتر اصلی داستان همذات‌پنداری کند. البته واکنش کاراکتر چارلی (در واقع رامی ملک) وقتی که متوجه قتل سارا می‌شود و خبر قتل همسرش به گوشش می‌رسد، خوب است. بازی چشم‌‌های‌ رامی ملک، بازی در سکوتش و شوکی که در چهره‌اش نشان می‌دهد به خوبی توانسته اتفاق تلخی که چارلی تجربه کرده را به تصویر بکشد. همچنین در سکانسی که چارلی زیر دوش حمام است، به وضوح غمی که دارد دیده می‌شود؛ نورپردازی و صدابرداری خوبی هم در این سکانس دیده می‌شود. اما وقتی که سارا کشته می‌شود ادامه‌ی داستان کاملا قابل پیش‌بینی و کلیشه‌ای می‌شود. یعنی دیگر مشخص است که ما باید چارلی را در قامت یک قهرمان (حتی اگر این قهرمان کامل نباشد و ضعف‌هایی هم داشته باشد) ببینیم. تنها کمی متفاوت‌تر یعنی قهرمانی بدون شنل و یک قهرمانِ برنامه‌نویس و هکر. دقیقاً همین اتفاق می‌افتد و چارلی می‌خواهد انتقام همسرش را بگیرد و ادامه‌ی داستان هم به همین شکل کلیشه‌ای و قابل پیش‌بینی حتی در مواقعی تخیلی و غیر قابل‌باور می‌شود. و عملاً داستان اثر هیچ نکته‌ی هیجان‌انگیز یا تازه‌ای ندارد. پایانش نیز شاید برای برخی جالب و خوب باشد اما در حقیقت کلیشه‌ای و تکراری است. به عبارتی دیگر فیلم آماتور، پوچ، بی‌ارزش و خیلی آماتورگونه (از لحاظ فیلمسازی به‌ویژه از لحاظ داستان و فیلمنامه) آغاز می‌شود و به همین شکل ادامه پیدا می‌کند و باید تبریک گفت به نویسنده این اثر که توانسته‌ با فیلمنامه‌اش، The Amateur را تا پایان، ضعیف و پر از ایراد نگه دارد؛ و این ضربه‌ای که فیلم متحمل می‌شود، بیشتر ناشی از همین ضعف در فیلمنامه، داستان و حتی نوع روایت داستان فیلم است؛ و این فیلمنامه و حتی کارگردانی ضعیف، موجب شده بازی خوب (نه خیلی فوق‌العاده یا شاهکار؛ بلکه یک بازی به اندازه در قامت خود کاراکتری که طراحی شده) رامی ملک آن طور که باید دیده نشود و فرصتی هم برای درخشش بازیگران دیگر به‌ویژه لارنس فیشبرن فراهم نشده است. حتی می‌توان گفت The Amateur فیلمنامه و ایده‌ای ندارد و تنها حول محور یک سری تعقیب و گریز، سازمان‌های اطلاعاتی و هک، مقوله‌ی خشم و انتقام می‌گردد که برای مخاطب تازگی ندارد.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

ژانرهای فیلم The Amateur اکشن، جنایی، دلهره‌آور، جاسوسی و درام می‌باشد؛ و طبعاً تماشاگر انتظار دارد هیجان بیشتری را به ویژه در ابتدای فیلم تجربه کند اما در دقایق آغازین اثر، درام‌ترین بخش داستان را شاهد هستیم؛ آن هم درامی از نوع ضعیف، کلیشه‌ای و شکننده. نه اینکه فیلم جنایی‌ای که بخش درام دارد بد باشد اما قطعاً انتظار تماشاگران به ویژه در ابتدای فیلم این است که هیجان و یا حتی شکل معماگونه‌ و درگیر کننده‌ی فیلم را تجربه کنند که این تجربه میسر نمی‌شود. یعنی بخش ابتدایی فیلم که بسیار مهم است، خلاصه می‌شود به خسته‌‌کننده‌ترین و بدترین بخش‌های اثر؛ و ممکن است برخی تماشاگران از این بخش‌های دراماتیک (که خود بخش دراماتیک داستان مشکل دارد) خسته شوند و حوصله‌‌شان سر برود. ضمن اینکه اصلاً The Amateur نمی‌تواند یک فیلم اکشن و معمایی باشد؛ اصلا سکانس‌های اکشن قوی ندارد که بخواهد فیلمی اکشن باشد. یک سری درگیری‌ها و زد و خوردهای جزئی دارد که اصلاً اکشن به حساب نمی‌آیند. گاهاً حتی این سکانس‌های مثلاً اکشن دور از منطق و غیرقابل‌باور می‌شوند. حتی The Amateur معمایی و رازآلود هم نیست؛ چرا؟ چون که اصلاً معما و رازی در داستان وجود ندارد که مخاطب بخواهد با اشتیاق آن را کشف کند. معمای فیلم که باید مخاطب را درگیر خود کند، چیست؟ این که ببینیم نتیجه‌ی انتقام چارلی چه می‌شود؟ یا این که چگونه چارلی این انتقام را می‌گیرد؟ یا این که چه افرادی پشت مرگ سارا هستند، معما است؟ و وقایع دیگر فیلم که هیچ کدام یک معما و راز قوی نیستند تا بتوانند فیلم را به سمت معمایی و جنایی بکشانند. حتی The Amateur در استفاده از عناصر رایج (اما غیر کلیشه‌ای و موثر) فیلم‌های جنایی و درام ناتوان است و بیشتر سعی می‌کند داستان و خط داستانی را بر پایه‌ی غمی که کاراکتر اصلی فیلمش دارد استوار نگه دارد و داستان ضعیفش را ضعیف پیش ببرد. در حالی که ماجرای گروگانگیری می‌توانست جلوه‌‌ی اکشن و هیجان‌‌انگیزی به فیلم بدهد و حتی مهم‌ترین بخش دلهره‌آور، هیجان‌انگیز و رازآلود فیلم باشد. یعنی این که تنها تصاویر ضبط شده از گروگانگیری را ببینیم، هیچ جلوه‌ی مهیج و جذابی ندارد. شاید The Amateur بیشتر می‌خواهد اثری درام با موقعیت‌های دراماتیک باشد که منجر به معماها و ماجراهای جذابی می‌شود تا این که یک فیلم جنایی، رازآلود، هیجان‌انگیز و معمایی قوی و جان‌دار مثلاً از نوع مظنونین همیشگی باشد. اما در بخش درام و احساسی‌اش نیز ضعف دارد. حتی این که کاراکتر اصلی، در محل کارش چه می‌کند، رفتارش با همکارانش و ماجراهایش با رئیس و محل کارش نمی‌تواند به شکلی قوی، فضایی درگیر کننده و جنایی برای مخاطب پدید آورد. یعنی آن فضای سازمان اطلاعاتی و جنبه‌ی تروریستی فیلم نیز نمی‌تواند به شکل‌گیری یک اثر جنایی و رازآلود خیلی قوی منجر شود. به طور کلی، فیلمنامه آشفته است و شخصیت‌ها هم آشفته و پخش هستند. برای نمونه، همکاران چارلی یک لحظه می‌آیند و بعد می‌روند و انگار هیچ هدفی پشت حضور این کاراکترها در فیلم نیست. در ضمن در بخش میانی (پرده‌ی دوم فیلم) شاهد یک درگیری و مبارزه هستیم که هم دیر اتفاق می‌افتد و هم سطحی بالایی در اجرا و طراحی سکانس‌های اکشن و مبارزه‌‌ای ندارد.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

در همان اوایل فیلم آماتور، چارلی برای جلسات روان درمانی پیش دکتر گریسون می‌رود. آنقدر زیاد در فیلم‌های جنایی، درام و معمایی، روان‌شناس و تراپیست دیده‌ایم که دیگر وجود چنین سکانس‌هایی، یعنی مواجهه‌ی شخصیت اصلی با روان‌شناس، تکراری و تا حد زیادی کلیشه‌ای شده است. به عنوان بخش درام نیز کارکرد خود را از دست داده است. حتی کمکی نیز به شخصیت‌پردازی درست چارلی نمی‌کند. عناصر کلیشه‌ای نیز، باز هم وجود دارند؛ مثل اینکه دکتر گریسون می‌خواهد به چارلی این اطمینان را بدهد که می‌تواند به او اعتماد کند. یا این که دکتر درک می‌کند که چارلی چه فقدان بزرگی را تجربه کرده و برای بازگشت به کار و حالت عادی زندگی‌اش باید این دوره‌ی درمانی را بگذارند و با روان‌شناس صحبت کند. و مثل همیشه، کاراکتر اصلی حرف دلش را می‌گوید؛ از عدم توانش در پذیرش واقعیت تلخ و از تجربه‌ی احساسات انکار و خشم خود می‌گوید؛ و مثلا و به ظاهر فضایی دراماتیک و احساسی فراهم می‌شود که به شکلی کلیشه‌ای اجرا می‌شود و کارایی چندانی برای پیشبرد داستان به شکلی تازه و خلاقانه ندارد.

به طور کلی، بازی رامی ملک قابل توجه و درست است. او به خوبی توانسته‌ غم کاراکتر چارلی از قتل همسرش را به تصویر بکشد. ملک به خوبی در بخش‌هایی از فیلم از عنصر سکوت استفاده کرده و تنها به بازی‌ها و اجرای دیالوگ‌هایی تکراری و کلیشه‌ای بسنده نکرده است. او به خوبی احساسات مختلف کاراکتر چارلی هلر را با میمیک صورت و بازی زیر پوستی، بازی در سکوت و واکنش‌هایی که در برابر وقایع و در برابر افراد مقابلش دارد، به تصویر کشیده است و به راستی بازی او یکی از نقاط قوت فیلم محسوب می‌شود. با وجود اینکه در برخی موارد، بازی‌اش الگو گرفته یا تاثیر گرفته و یا شکل کلیشه‌ای از بازیگرانی است که چنین کاراکترهای مشابهی را بازی کرده‌اند اما به خوبی با شخصیت چارلی هلر خو گرفته است. طبعاً از آن جایی که سارا هلر، همسر چارلی، تنها چند دقیقه حضور دارد و در همان ۱۰ دقیقه‌ی ابتدایی اثر کشته می‌شود، فرصتی برای بازی بهتر ریچل بروزناهان و شناخت بهتر مخاطب از شخصیت سارا در بازی او وجود ندارد. ضمن اینکه شخصیت‌پردازی خود این شخصیت نیز دچار مشکل است و خیلی سریع معرفی و خیلی سریع از فیلم کنار می‌رود. در ضمن، کاراکتر چارلی نیز از لحاظ شخصیت‌پردازی ایراداتی دارد که نویسنده گاهی نخواسته ابعاد مختلف این شخصیت را نمایان کند و در بعضی مواقع خیلی سطحی به این کاراکتر و احساسات و رفتارش پرداخته است.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

هولت مک‌کالانی در نقش رئیس چارلی حضور موثری ندارد؛ نه فرصتی برای درخشش و بازی بهتر به او داده می‌شود و نه شخصیت‌پردازی این نقش درست انجام می‌شود و نه برخی از مخاطبان می‌توانند با این کاراکتر ارتباط بگیرند. اما لارنس فیشبرن به خوبی نقشش را ایفا کرده است و آن جدیت و اُبهتی که باید این شخصیت داشته باشد را دارد و واکنش‌ها و برخوردهای مناسب و خوبی در مواجهه و رویارویی با چارلی دارد؛ حتی با وجود این که آن‌طور که باید از فیشبرن استفاده نشده و کاراکترش نیز در فیلمنامه درست طراحی نشده ولی خود فیشبرن حضور خوبی دارد. عملکرد بازیگران دیگر نیز نکته‌ی قابل توجهی ندارد و عملکرد بیشتر آنها در سطح معمولی، ضعیف و در حد همان فیلمنامه‌ و شخصیت‌پردازی‌های پر ایراد است.

نورپردازی The Amateur جز نکات مثبت فیلم تلقی می‌شود. نورپردازی به خوبی توانسته فضای جنایی و رازآلود فیلم (که در فیلمنامه شکل نمی‌گیرد) را به تصویر بکشد. برای نمونه، نورپردازی در صحنه‌‌های داخلی و صحنه‌های هنگام شب به خوبی با فیلمبرداری درست و پالت رنگی تیره، مشکی و آبی، جو و اتمسفر لازم فیلم را تشکیل می‌دهد. در مجموع، جلوه‌‌های بصری فیلم قوی هستند و از معدود نکات مثبت اثر به شمار می‌روند. اما موسیقی کارکرد چندانی در فیلم The Amateur ندارد. قسمت‌های خیلی کمی از فیلم آماتور، دارای موسیقی متن می‌باشند و سازندگان بیشتر ترجیح داده‌اند که صدای صحنه، محیط و صحبت کاراکترها شنیده شود که البته نمی‌تواند نکته‌ی خیلی منفی‌ای باشد چرا که از صدابرداری و صداگذاری خوبی بهره برده‌اند و سعی کرده‌اند آماتور بیشتر جلوه‌ای واقع‌گرایانه داشته باشد.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

سکوت عنصری بسیار مهمی است که با وجود ارزش و جایگاه مهمش در بسیاری از فیلم‌ها به خوبی به کار گرفته نمی‌شود و خیلی از سازندگان آثار سینمایی‌ (کارگردان‌ها و حتی بازیگران) هم از اهمیت سکوت ناآگاه و بی‌خبر هستند. اما در فیلم آماتور در بعضی مواقع که کم نیز می‌باشد، عنصر سکوت به خوبی استفاده شده‌؛ قطعاً قرار نیست وقتی که چارلی غم بزرگی را پشت سر می‌گذارد مثل تمام فیلم‌های تکراری و کلیشه‌ای بسیار حرف بزند یا حتی اشک در چشمانش جمع شود و رفتارهایی تکراری و کلیشه‌ای داشته باشد. ولی هم کارگردان آماتور و هم رامی ملک از این عنصر به خوبی استفاده کرده‌اند و در همان سکانس زیر دوش حمام، غم چارلی بیشتر و به شکل بهتری منتقل می‌شود. اما به طور کلی، در فیلم آماتور با یک فیلمنامه‌ی غالباً کلیشه‌ای و قابل پیش‌بینی روبه‌رو هستیم. خط داستانی فیلم بسیار قابل پیش‌بینی و بعضاً غیرقابل‌باور است و جذابیت‌ها و خلاقیت‌های زیادی ندارد. ماجرای مردی که می‌خواهد انتقام کشته‌شدن زنش را بگیرد و یا حتی به خاطر این انتقام، می‌خواهد آموزش ببیند و به یک آدم‌کش حرفه‌ای تبدیل شود و یا مواردی از این دست و تغییر اخلاقی و رفتاری خود شخصیت اصلی، چیز تازه‌ای نیست. نوع نگاه فیلمساز به ماجرا، به غم چارلی و به رفتارهای او و داستان نیز نگاهی تازه و جذاب ‌نیست. حتی پرداخت فیلم آماتور به مسائل دراماتیک و غم چارلی، خیلی عمیق نیست و بسیار سطحی و ضعیف است. دیالوگ‌ها اغلب قوی نیستند و کلیشه‌ای هستند یا کارکرد دراماتیک زیادی ندارند. شخصیت‌پردازی کاراکترها نیز جزء مشکلات اصلی فیلم به شمار می‌رود و بیشتر کاراکترهای فرعی نیز بسیار سطحی و ضعیف معرفی و پرداخته می‌شوند. چرا که بعضی از کاراکترها حضور مفید و تاثیرگذاری در اثر ندارند؛ یعنی بعضی از شخصیت‌ها مثل همکار چارلی، یک دفعه بدون هیچ پیشینه و معرفی درستی حضور پیدا می‌کنند و بعد به طور ناگهانی از فیلم محو می‌شوند؛ بدون اینکه تماشاگر با کاراکترها (مثلاً سارا یا کارلوس، همکار چارلی) ارتباط برقرار کند و به خوبی به این شخصیت‌ها پرداخته شود و به تصویر کشیده شوند. حتی مثلاً کاراکتری که جان برنثال بازی می‌کند، اصلا جایی در داستان و فیلمنامه ندارد و حضور این شخصیت در فیلم، اضافه و بیهوده می‌باشد. ضمن اینکه همان‌طور که پیش‌تر نیز مطرح شد در برخی موارد، پرداخت به شخصیت اصلی داستان هم دچار ایراد می‌شود ولی به طور کلی شخصیت اصلی تا حد قابل قبولی آن هم بیشتر به واسطه‌ی بازی خوب رامی ملک ساخته شده است. این موضوع که خود چارلی می‌خواهد عدالت را برقرار کند، انتقام بگیرد و بعد رفتارهای او و تغییرات شخصیتی‌اش، نیز پیش‌تر و خیلی قوی‌تر در فیلم‌های متعددی دیده شده است. البته تنها این موضوع که چارلی به‌جای این که یک قهرمان اکشن و آدم‌کش حرفه‌ای باشد (مثلاً کاراکتری از نوع جان ویک باشد که به دنبال گرفتن انتقام است) یک هکر و برنامه‌نویس است، می‌تواند داستان فیلم را کمی از کلیشه دور کند‌. رامی ملک نیز پیش‌تر تجربه‌ی ایفای چنین نقشی را در سریال Mr. Robot داشته است.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

فیلمبرداری The Amateur درست و قابل توجه است. فیلمبرداری به ویژه در پرده‌ی میانی اثر (بخش دوم فیلم) به خوبی می‌تواند با نورپردازی مناسب، هیجان و دلهره را به تماشاگر منتقل کند و در پرده‌ی اول نیز به خوبی با غم و رفتارهای چارلی هماهنگ می‌شود. قاب‌ها و حرکات هوشمندانه‌ای که دوربین می‌گیرد به خوبی به ایجاد جو و فضای مناسب فیلم کمک می‌کند و مناسب هر صحنه و هر اتفاقی است که در داستان اثر رخ می‌دهد. همچنین تدوین و به طور کلی جلوه‌های بصری و عوامل فنی از نقاط مثبت آماتور محسوب می‌شوند. همان‌طور پیش‌تر نیز گفته شد یکی از مهم‌ترین مشکلات اثر در عدم توازن ریتم و خسته‌کننده‌بودن اثر محسوب می‌شود. در دقایق ابتدایی فیلم شاهد ریتم کند اثر و بخش‌های خسته‌کننده‌ی زیادی برای مخاطب عام هستیم. این مسئله بخش زیادی از فیلم را درگیر خود می‌کند. عناصر اکشن، مهیج و دلهره‌آور، تازه در پرده‌ی دوم نمایان می‌شوند که باز هم سکانس‌های خسته‌کننده‌ای وجود دارد و حتی خود درگیری‌ها و تعقیب و گریزها هم جذاب نیستند. همان‌طور که معرفی کاراکتر چارلی در ابتدا درست نبوده، شاید برخی از مخاطبان نتوانند با این کاراکتر ارتباط برقرار کنند، با او همذات‌پنداری کنند و حتی ممکن است بعد از دقایق آغازین آماتور، میلی به تماشای ادامه‌ی فیلم و پی بردن به نتیجه و سرانجام انتقام چارلی نداشته باشند. به همین دلیل و دلایل دیگری که گفته شد The Amateur نمی‌تواند یک تجربه ماندگار باشد.

نقد و بررسی فیلم The Amateur‌ | غیر از رامی ملک چه در چنته داری؟ - گیمفا

در مجموع، فیلم The Amateur با بازی رامی ملک در تلاش است تا داستانی مهیج، جاسوسی و اکشن با بهره‌گیری از عناصر جذاب و سرگرم‌کننده را روایت کند، اما به دلیل ضعف‌های مهم ساختاری، ایرادات داستان، عدم توان در پرداخت درست موقعیت‌های احساسی و دراماتیک، فیلمنامه و شخصیت‌پردازی‌های ضعیف و مشکل در قصه‌گویی، نتوانسته انتظارات تماشاگران را برآورده کند. اما بازی رامی ملک به خوبی احساسات عمیق کاراکتر اصلی The Amateur را منتقل می‌کند و نورپردازی، تدوین، فیلمبرداری و جلوه‌های بصری فیلم قابل دفاع و قوی هستند. با این حال، بیشتر شخصیت‌ها به‌طور سطحی معرفی می‌شوند و عدم عمق در روابط و احساسات آن‌ها تأثیرگذاری داستان را کاهش می‌دهد. همچنین، ریتم کند و خسته‌کننده بخش‌های ابتدایی فیلم می‌تواند تماشاگران را از تماشای ادامه‌ی اثر، دلسرد کند. فیلمنامه‌‌ی کلیشه‌ای و تکراری نیز باعث می‌شود که آماتور نتواند تجربه‌ای تازه و ماندگار ارائه دهد. اگر چه که پتانسیل‌هایی نیز در این فیلم وجود دارد، اما مشکلاتش این فیلم را بیشتر به یک اثر ضعیف و کلیشه‌ای تبدیل کرده و بعید است که به‌یاد ماندنی باشد.

در نهایت، The Amateur به دلیل ایرادات مهم ساختاری، بیشتر به یک اثر متوسط و بیشتر از آن ضعیف و تکراری تبدیل شده است. اگر چه بازی رامی ملک و جنبه‌های بصری و فنی فیلم قابل توجه هستند، اما نکات منفی بسیار مهم و متعددی که پیش‌تر نیز مطرح شد، این فیلم را از دستیابی به موفقیت‌های بزرگ دور می‌کند. البته ممکن است برای برخی از تماشاگران، The Amateur تجربه‌ای سرگرم‌کننده باشد، اما به هیچ عنوان یک تجربه‌ی به‌یاد ماندنی و فیلمی ماندگار نیست.

امتیاز نویسنده به فیلم: ۶ از ۱۰

آرتین توکلی

source

توسط wisna.ir