فیلم Echo Valley به بررسی رابطه‌ای پیچیده و عمیق میان مادر و دختری به نام‌های کیت و کلر با بازی جولین مور و سیدنی سوئینی می‌پردازد. این رابطه، با وجود غیرمعمول بودنش، در فیلمی که در عمل معمولی و سطحی است به تصویر کشیده شده.

داستان فیلم Echo Valley درباره‌ی مادری بیوه و تنها به نام کیت (با بازی جولین مور) است که تنها در مزرعه‌ای در پنسیلوانیا زندگی می‌کند و مشغول به کارهای مزرعه‌اش و آموزش اسب سواری‌ می‌باشد. اما دخترش، کلر (با بازی سیدنی سوئینی) که فردی معتاد، ضعیف و آسیب‌پذیر است پیش او برمی‌گردد و این مادر مجبور می‌شود دوباره زندگی‌اش را وقف ترمیم و جبران خرابکاری‌ها و آسیب‌های دخترش کند. همین ماجرا، درگیری‌ها، خرابکاری‌های کلر و تعامل او با مادرش، روایت اصلی و طرح داستانی قابل پیش‌بینی و تا حدی ناامیدکننده را پیش می‌برد.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

Echo Valley فیلمی دلهره‌آور و تریلر (و در حقیقت اثری درام از نوع سطحی و ضعیف) است. این فیلم که محصول سال ۲‌۰۲‌۵‌ می‌باشد به کارگردانی مایکل پیرس ساخته شده است. جولین مور نقش کیت، سیدنی سوئینی نقش کلر، دامنل گلیسون نقش جکی، کایل مک‌لاکلن نقش ریچارد و فیونا شو نقش جسی را ایفا می‌کند. این اثر که درجه سنی R را دریافت کرده، عمدتاً واکنش‌های متوسط و منفی‌ای دریافت کرده و بیشتر نقدها بر پایه‌ی سطحی و ناامیدکننده بودن این فیلم بوده است. سایت معتبر IMDb امتیاز ۶/۳ از ۱۰ و سایت Rotten Tomatoes امتیاز ۵۱ از ۱۰۰ را به این فیلم سینمایی که در اپل‌تی‌وی منتشر شده داده‌ است؛ که این امتیازها و نقد‌ها نشان می‌دهد که تماشاگر با چه مدل فیلمی سر و کار دارد.
طرح داستان فیلم قابل پیش‌بینی است؛ یعنی از همان اول باید شاهد تزریق گل‌درشت مفاهیمی اخلاقی و اجتماعی به تماشاگر باشیم؛ و اینکه چقدر اعتیاد بد است و چه بلاهایی بر سر خود فرد معتاد و اطرافیانش (در این فیلم بیشتر بر روی کاراکتر مادر) می‌آورد. البته که در بد بودن اعتیاد شکی نیست اما به شکلی ملایم‌تر، طرح داستان و فیلمنامه فیلم نیز بد است. اما همین طرح داستانی و فیلمنامه‌ای که بخش‌های ضعیفی دارد، نکات خوبی نیز دارد؛ این فیلم در برخی موارد توانسته با وجود اغراق‌ها، ما را از پیامدهای منفی اعتیاد بترساند و در کل این فیلمنامه توانسته نقش مهم مادر و فداکاری‌های او در قبال فرزند را به خوبی به ما یادآوری کند که خودش جای تقدیر دارد و نکته‌‌ای مثبت و البته اخلاقی در فیلمنامه‌ای آشفته محسوب می‌شود. فارغ از این مسئله، یکی از مهم‌ترین مواردی که فیلم باید به آن بپردازد، رابطه‌ی دو کاراکتر اصلی فیلم، یعنی رابطه‌ی کیت و کلر است. Echo Valley به خوبی موفق می‌شود به رابطه‌ی این مادر و دختر بپردازد. اگرچه که گاهی اوقات پرداخت به این رابطه خیلی مصنوعی و غیرقابل‌باور می‌شود و گاهی نیز با این رابطه و مسائل احساسی سطحی برخورد می‌شود اما در کل پرداخت به این رابطه نسبتاً قابل‌قبول است. کلر دختری معتاد است که در معرض ضعف و آسیب قرار دارد و رفتارهایی آشفته و گاها متناقض از خود نشان می‌دهد که مادرش را نیز نگران خود می‌کند. او از سر تلافی مقدار قابل توجهی مواد مخدر را بدون اینکه بداند از روی یک پل می‌اندازد و درگیر مخمصه‌ای می‌شود که خط اصلی روایت فیلم را در بر می‌گیرد؛ البته که بعداً چندین شوک، تناقض و پیچش‌ داستانی‌ جالب پیش می‌آید.
شخصیت مادر یعنی کیت در تمام فیلم سعی می‌کند به‌ گونه‌ای با دخترش ارتباط برقرار کند. او همیشه در تلاش است کلر را نجات دهد و او را از خطراتی که در کمینش هست دور کند. البته که در این راه، این مادر چندین بار ضربه‌ی مادی، روحی و احساسی می‌خورد و حتی از او سواستفاده می‌شود و در دام افرادی مثل جکی می‌افتد؛ حتی گرفتار موضوع قتل می‌شود. رابطه‌ی کلر و کیت همواره آشفته و متزلزل است؛ مانند خود کاراکتر معتاد کلر. البته در دیالوگی مادر کلر خسته می‌شود؛ او دیگر نمی‌تواند دخترش را کنترل کند و مجبور می‌شود تنها راه‌حلی برای معضلات خیلی بزرگ به دخترش پیشنهاد دهد. یعنی به دخترش می‌گوید که داروی اوردوز را نیز با خودش ببرد به‌ جای اینکه دوباره بخواهد با تلاشی بیهوده، کلر را از مواد مخدر نجات دهد.

با وجود اینکه سیدنی سوئینی بازی قوی‌ای ندارد و کارگردان نیز نتوانسته بازی خوبی از این بازیگر بگیرد، یک نکته‌ی مثبت در بازی سوئینی دیده می‌شود. کاراکتر کلر در حالی که ضعیف و آسیب‌پذیر است، رفتاری متناقض نیز دارد و پارادوکس در رفتار این شخصیت دیده می‌شود که به خوبی در بازی سیدنی سوئینی قابل مشاهده است. گاهی کلر با ملایمت، التماس و خواهش از مادرش پول می‌خواهد و گاهی به زور متوسل می‌شود و حتی می‌خواهد موی مادرش را بکشد و یا سگ او را بدزدد تا مادرش حاضر به پرداخت پول به او شود. بنابراین این رفتار پارادوکس‌گونه به خوبی در بازی سوئینی نمایان است.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

در اواخر ۱۸ دقیقه‌ی ابتدایی فیلم دعوا و بحثی بین کیت و کلر شکل می‌گیرد که باری دیگر با دیالوگ‌ها و بازی‌ مناسب جولین مور رابطه‌ی این دو شخصیت به تصویر کشیده می‌شود. جایی که کلر باز هم از مادرش پول می‌خواهد اما کیت این درخواست را به دلیل اینکه دخترش را می‌شناسد قبول نمی‌کند و حتی کلر شروع می‌کند به ناسزا گفتن به مادرش. در همین آشفتگی‌ (که فیلمنامه هم دچار آن است) مادر کلر می‌گوید که همه‌ی پول‌هایش را خرج بهتر کردن دخترش کرده و معتقد است که فایده‌ای نداشته؛ یعنی این مسئله به رابطه‌ی این مادر و دختر، فضای فیلم و روایت اصلی اثر کمک می‌کند. ما متوجه می‌شویم کیت مادری است که تمام تلاشش را برای بهبود وضعیت دخترش به کار گرفته اما راه‌گشا نبوده و او نیز دچار بحران است. حتی نشان می‌دهد که چقدر داشتن چنین فرزندانی بد است. این مادر به خاطر دخترش پول‌هایش را از دست داده و حتی به خاطر نگه‌داشتن مزرعه‌اش مجبور شده از پدر کلر، یعنی همسر قبلی‌اش با التماس و خواهش درخواست پول کند؛ اما باز هم کلر به دنبال پول برای خرید مواد مخدر است و نمی‌خواهد متوجه فداکاری‌های مادرش بشود.
در مورد شخصیت‌پردازی کلر، اساساً با دختری مواجه می‌شویم که آنقدر در بحران و ضعف دست و پا می‌زند که حتی می‌خواهد مادرش را کتک بزند و موهای او را بکشد. بحران و فروپاشی روانی این کاراکتر به شکل سطحی در فیلمنامه پرداخته شده یعنی نمی‌تواند از منظر روانشناسی که فیلم ادعایش را دارد به کاراکتر بپردازد. جیغ‌ها، فریادها و میمیک صورت سیدنی سوئینی به خوبی احساسات کاراکتر کلر را به نمایش می‌گذارد اما این بازیگر خیلی سطحی با این نقش رفتار کرده، یعنی سعی کرده احساسات پیچیده‌ و عمیق این شخصیت را خیلی کلیشه‌ای و سطحی به نمایش بگذارد، در حالی که این پتانسیل وجود داشت که کاراکتر کلر برای این بازیگر نقشی متفاوت، غیرمتعارف و مهمی در کارنامه‌اش باشد و نشان دهد که او تنها به خاطر زیبایی به سینما راه پیدا نکرده است؛ چیزی که در این فیلم دیده نمی‌شود و بازی او در مقابل بازی قوی جولین مور ضعیف تلقی می‌شود. جدا از این مسئله، در فیلمنامه به درستی به شخصیت کیت پرداخته می‌شود و جنبه‌های مختلف این شخصیت به خوبی در فیلم نمایان می‌شود. این کاراکتر سعی می‌کند خرابکاری‌های دخترش را جمع کند حتی به خاطر مسئله‌ی مواد مخدر و اشتباه کلر، پولی که برای تعمیر مزرعه‌اش به دست آورده بود را به خاطر دخترش خرج می‌کند و خودش نیز قربانی اشتباهات دخترش می‌شود.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

فیلم‌های سینمایی همواره به‌ عنوان یک هنر چندبعدی شناخته می‌شوند که در آن داستان، بازیگری، موسیقی و جلوه‌های بصری به‌طور همزمان برای ایجاد تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای تماشاگران به کار می‌روند. در این میان، جلوه‌های بصری به‌عنوان یکی از ارکان کلیدی هر فیلم، می‌توانند تأثیر عمیق و ماندگاری بر مخاطب بگذارند. در فیلم Echo Valley، جلوه‌های بصری به‌ وضوح یکی از نقاط قوت اصلی آن محسوب می‌شود. طراحی هنری، استفاده خلاقانه از رنگ‌ها و نورپردازی دقیق که از منظر روانشناسی نیز درست است، همگی دست به دست هم داده‌اند تا دنیایی جذاب و فضایی در خدمت فیلم و داستانش برای تماشاگران خلق کنند. این جلوه‌ها نه‌تنها زیبایی بصری و حتی زیبایی‌شناسیِ خشن را به فیلم افزوده‌اند، بلکه به‌طور مؤثری در انتقال احساسات و حالات شخصیت‌ها نیز نقش‌آفرینی می‌کنند. یکی از ویژگی‌های بارز جلوه‌های بصری در این فیلم، طراحی هنری دقیق و متناسب با فضای داستان است. رنگ‌ها به‌ خوبی انتخاب شده‌اند تا با حال و هوای صحنه‌ها هماهنگی داشته باشند. به‌عنوان مثال، در صحنه‌های دراماتیک، رنگ‌های تیره و سرد به‌ کار رفته که احساس تنش و اضطراب را به تماشاگر منتقل می‌کند. نورپردازی در این فیلم به‌ طرز خلاقانه‌ای طراحی شده است. استفاده از نور طبیعی و مصنوعی در کنار هم، عمق و ابعاد جدیدی به تصاویر می‌بخشد. سایه‌ها به‌ طور ماهرانه‌ای در صحنه‌ها به‌ کار رفته‌اند تا احساسات پیچیده‌تری را به تصویر بکشند. این تکنیک به‌ویژه در صحنه‌های کلیدی داستان، تأثیر عمیقی بر درک تماشاگر از شخصیت‌ها و احساسات آنها دارد. در نهایت، می‌توان گفت که جلوه‌های بصری این فیلم به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های آن، نه‌تنها زیبایی بصری را به ارمغان آورده، بلکه به‌طور قابل توجهی در انتقال احساسات و پیام‌های داستان نقش‌آفرینی کرده است.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

فیلم Echo Valley با فیلمبرداری‌ای که قوی است و از نقاط قوتش محسوب می‌شود، توانسته توجه تماشاگران را جلب کند. اگرچه این فیلم در برخی جنبه‌ها موفق عمل کرده، اما نقاط ضعفی نیز دارد که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. ولی فیلمبرداری Echo Valley به‌طور کلی از زیبایی‌شناسی بصری خوبی برخوردار است و به خوبی توانسته‌ به تشکیل جو و اتمسفر مناسب فیلم کمک کند. حتی در حرکاتی هوشمندانه برخی از صحنه‌ها با هدفی مشخص تکرار می‌شوند که باز هم درست است. کارگردان و فیلمبردار فیلم با استفاده از مناظر طبیعی و طراحی صحنه‌های جذاب، توانسته‌اند است فضایی مناسب برای داستان ایجاد کنند. نورپردازی در این فیلم به‌طور کلی مناسب است، اما در برخی صحنه‌ها، انتخاب‌های نادرست رنگ و نور می‌تواند احساسات شخصیت‌ها را به طور دقیق منتقل نکند. در صحنه‌های تنش‌زا، نورپردازی می‌توانست بیشتر بر روی ایجاد حس اضطراب متمرکز شود، اما گاهی اوقات این حس به خوبی منتقل نمی‌شود. رنگ‌ها نیز در برخی صحنه‌ها می‌توانستند متنوع‌تر باشند تا احساسات عمیق‌تری را به تصویر بکشند. حرکت دوربین در Echo Valley به طور کلی خوب است اما این فیلمبرداری پتانسیل این را داشت که هیجان بیشتری را به فیلم منتقل کند و جلوه‌ای روانشناسی، مهیج و پرتعلیق نیز به فیلم بدهد که در این اثر کمتر دیده می‌شود. به‌ طور کلی، فیلمبرداری Echo Valley یک تجربه بصری قابل قبول را ارائه می‌دهد و غیر از بازی خوب جولین مور از معدود نقاط قوت اثر است. یک مسئله‌‌ی مهم در مورد Echo Valley وجود دارد و آن هم این است که اثر، فیلمی تریلر نیست، در حالی که می‌توانست مهیج‌تر باشد در بهترین حالت درامی متوسط است که تماشاگر را از خیلی جهات ناامید می‌کند.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

فیلم‌سازان همواره تلاش می‌کنند تا با ایجاد فضایی مناسب، احساسات و تنش‌های درونی شخصیت‌ها را به‌ خوبی منعکس کنند. فضاسازی درست از نکات مثبت Echo Valley به شمار می‌رود. در این فیلم، فضای پرتنش زندگی کیت، شخصیت اصلی داستان، به‌ طرز ماهرانه‌ای به تصویر کشیده شده است. این فضا نه‌‌تنها به‌عنوان پس‌زمینه‌ای برای داستان عمل می‌کند، بلکه به‌عنوان یک شخصیت زنده و تأثیرگذار در روایت فیلم نیز ایفای نقش می‌کند. کیت، به‌ عنوان یک مادر و شخصیت اصلی داستان، در دنیایی پر از تنش و چالش‌های روزمره و مربوط به دخترش زندگی می‌کند. فضاسازی فیلم به‌گونه‌ای است که تماشاگران به‌ وضوح می‌توانند فشارهای روانی و اجتماعی را که بر دوش او قرار دارد، حس کنند. این فضا نه‌تنها ناشی از شرایط اقتصادی یا اجتماعی، بلکه به‌طور خاص ناشی از روابط پیچیده‌اش با دخترش است. یکی از نکات کلیدی در این فیلم، تنش‌های عمیق و پیچیده‌ای است که بین کیت و دخترش وجود دارد. این روابط نه‌تنها به‌عنوان یک منبع درام و کشمکش در داستان عمل می‌کند، بلکه به تماشاگران این امکان را می‌دهد که احساسات و چالش‌های درونی هر دو شخصیت را بهتر درک کنند. فیلم به‌ خوبی نشان می‌دهد که چگونه عشق و تنش می‌تواند در یک رابطه مادر و دختری همزمان وجود داشته باشد و این احساسات متضاد را با دقت و ظرافت به تصویر می‌کشد. یکی از عوامل کلیدی در موفقیت فضاسازی فیلم، انتخاب لوکیشن‌های مناسب است. مکان‌هایی که برای فیلمبرداری انتخاب شده‌اند، به‌ طرز هوشمندانه‌ای با حال و هوای داستان و روابط شخصیت‌ها همخوانی دارند. این لوکیشن‌ها، که معمولاً دارای جزئیات خاص و جوی جالب و مناسب هستند، به‌ شکل مؤثری به تقویت احساسات و تنش‌های موجود در داستان کمک می‌کنند. به‌ عنوان مثال، مکان‌های تاریک و محدود (یعنی فضای بسته، تاریک و محدود خانه‌ی کیت) که کیت و دخترش در آن به تعامل و بحث می‌پردازند، به‌ خوبی حس ناامیدی و فشار را منتقل می‌کند. انتخاب لوکیشن‌های خاص نه‌تنها به جذابیت بصری فیلم افزوده، بلکه به‌ طور مستقیم بر روند داستان و توسعه شخصیت‌ها تأثیر گذاشته است. این مکان‌ها به‌ عنوان بسترهایی برای بروز تنش‌ها و درگیری‌های عاطفی عمل می‌کنند و به‌ نوعی به تماشاگران این امکان را می‌دهند که با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنند. فضای سرد و بی‌روح برخی از لوکیشن‌ها، به‌ویژه در صحنه‌های کلیدی، به‌ خوبی احساس تنهایی و ناامیدی کیت را به تصویر می‌کشد. از طرفی انتخاب لوکیشن دریاچه و فیلمبرداری‌ این سکانس به درستی انجام شده است. به عبارتی دیگر می‌توان گفت که این فیلم با فضاسازی دقیق و انتخاب هوشمندانه لوکیشن‌ها، به‌ طرز مؤثری فضای پرتنش زندگی کیت و روابط پیچیده‌اش با دخترش را به تصویر کشیده است. این فضا نه‌تنها به‌ عنوان یک پس‌زمینه و بیش‌تر از آن یک خط داستانی اصلی برای روایت فیلم عمل می‌کند، بلکه به‌ عنوان یک عامل کلیدی در پیشبرد روایت و ایجاد احساسات عمیق در تماشاگران ایفای نقش می‌کند. با این رویکرد، فیلم موفق شده است تا از این جهت (فضاسازی درست) تجربه‌ای تأثیرگذار و در عین حال واقع‌گرایانه را برای مخاطبان خود خلق کند.
در ضمن شخصیت‌پردازی‌ها به درستی انجام شده است. ما به خوبی می‌توانیم شخصیت‌ها را بشناسیم؛ البته که باز در این شخصیت‌پردازی‌ها گاهی غافل‌گیر هم می‌شویم و برخی پیچش‌های داستانی بی‌مقدمه و غیرمنطقی می‌بینیم. ولی به ‌طور کلی شخصیت کلر، شخصیتی منفور است و ما از این کاراکتر بدمان می‌آید و سعی می‌کنیم با کاراکتر مادر، یعنی کیت ارتباط برقرار کنیم و حتی با او همذات‌پنداری کنیم. او را درک کنیم و بفهمیم که چقدر سعی می‌کند به دخترش کمک کند اما هر بار دخترش گندی بالا می‌آورد و حتی مادرش را ناامید و اذیت می‌کند.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

در حالی که با وجود برخی مسائل افراطی و اغراق آمیز به طور کلی در این فیلم به رابطه‌ی کلر و مادرش به درستی پرداخته می‌شود؛ فیلم از پرداخت به رابطه‌ی کلر و دوستش بازمی‌ماند. یک نکته‌ی دیگر در پرداخت به رابطه‌ی کلر و کیت این است که این دو در آخر فیلم رها می‌شوند؛ یعنی خیلی آشفته نقش سیدنی سوئینی از فیلم حذف می‌شود و پایان‌بندی رابطه‌ی این کاراکتر با کیت هیچ منطقی ندارد و از همین جهت پایان‌بندی‌ با وجود شوکی که به مخاطب وارد می‌کند با عجله و کمی غیرمنطقی است. در کل پایان فیلم پایانی بی‌مقدمه و آشفته است؛ این پایان باعث یک نتیجه‌گیری درست از روابط احساسی کاراکترها نمی‌شود و تنها یک سرهم‌بندی است که مخاطب آن را پس می‌زند.
همچنین فیلمنامه‌ی Echo Valley، فیلمنامه‌ای قابل پیش‌بینی است. با اینکه پیچش‌های داستانی جذابی هم وجود دارد و دیالوگ‌ها نیز به خوبی طراحی شده‌اند؛ برخی مواقع فیلمنامه به سمت تکراری بودن و نمایش کلیشه‌ای پیامدهای منفی اعتیاد می‌رود. این بسیار خوب است که اثری سینمایی به پیامدهای منفی اعتیاد بپردازد اما نوع روایت مهم است که باید همراه با نگاهی جدید، جذاب و قابل باور باشد و داستان نیز برای فیلمی که اعتقاد دارد تریلر است، باید هیجان انگیز و پرتعلیق‌تر باشد که مخاطب عام را همراه خود کند. اساساً Echo Valley فیلمی دیالوگ‌محور است. یعنی تلاش شده تا بیشتر مفاهیم و مضامین اجتماعی و رابطه‌ی شخصیت‌ها با دیالوگ‌ها بیان شود؛ در حالی که فیلمی هیجان انگیز و تریلر باید علاوه‌بر پرداخت به مفاهیم از منظر روانشناسی و گفت‌و‌گوهای کاراکترها، سکانس‌هایی مهیج‌تر داشته باشد. البته که چندین درگیری برای نمونه درگیری جکی با کیت و کلر نیز وجود دارد ولی سطح قابل توجهی از سکانس‌های اکشن، هیجانی و مبارزه‌ای را که معمولا از آثار تریلر انتظار می‌رود به نمایش نمی‌گذارد.
نکته‌ای که لازم است در نظر داشته باشیم این است که گاهی فیلم اغراق آمیز می‌شود؛ بازی سیدنی سوئینی هم در خیلی از موارد خیلی غلو آمیز می‌شود و تماماً سعی می‌کند جیغ و داد بزند. برخی از پیچش‌های داستانی و شوک‌هایی که به مخاطب وارد می‌شود نیز شاید غیرمنطقی و کلیشه‌ای نیز باشند. اغراق بیش از حد در برخی اتفاقات فیلمنامه بسیار به اثر ضربه می‌زند و پایان آن نیز کمی دور از منطق است. و اینکه گاهی فیلمنامه در پرداخت به شخصیت‌ها خیلی صفر و صد برخورد می‌کند. یعنی یک زمانی خیلی کاراکتر مادر را بالا می‌برد و او را مثل یک فرشته‌ی بی‌گناه نشان می‌دهد و بعد هم دخترش را یک شیطان مطلق نشان می‌دهد؛ آن هم به شکلی اغراق شده. و این هم نکته‌ی منفی اثر است. امکان این وجود داشت که در پرداخت به شخصیت‌ها، کاراکترها کمی طبیعی‌تر می‌بودند و آنقدر اغراق نمی‌شد در تعریف و پرداخت به آنها. علاوه بر این در حالی که به رابطه‌ی کلر با مادرش به خوبی پرداخته می‌شود هیچ نشانی از کاراکتر پدر نیست؛ این شخصیت تنها در سکانسی کوتاه آن هم در مقابل کیت حضور دارد. در حالی که این شخصیت می‌توانست نقش پررنگ‌تری در داستان داشته باشد و به رابطه‌ی کلر و پدرش نیز پرداخته می‌شد.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

تدوین Echo Valley تا حدی قابل قبول است؛ هر چند که این تدوین نتوانسته در برخی بخش‌های فیلم، اثر را پرتعلیق نگه دارد و مشکل عدم توازن ریتم نیز در فیلم وجود دارد. اما موسیقی کارکرد زیادی در فیلم ندارد. غیر از این استفاده‌ی اثر از صدای محیط با صداگذاری درست به خوبی در سکانس‌های کلیدی احساس اضطراب و ترس را به تماشاگران منتقل می‌کند. گریم کاراکتر کلر به خوبی انجام شده و سعی شده که این کاراکتر، فردی آسیب‌پذیر باشد.
بازی جولین مور در نقش کیت از نقاط قوت فیلم محسوب می‌شود. مور به خوبی توانسته احساسات شخصیت کیت را به تصویر بکشد؛ او از بازی با چشم‌ها و بازی در سکوت به خوبی بهره برده و و واکنش‌های درستی نیز در برخورد با کاراکتر کلر و دیگر شخصیت‌ها دارد. بازی سیدنی سوئینی در نقش کلر بازی‌ای قوی نیست، این بازی سطحی است و همان‌طور که پیش‌تر نیز مطرح شد گاهی این بازی دچار اغراق‌ می‌شود. سوئینی برای اینکه شخصیت را فردی آسیب‌پذیر و دارای مشکلات روحی و روانی نشان دهد تنها سعی می‌کند خیلی کلیشه‌ای و افراطی چشمانش را پر اشک کند یا خیلی داد و فریاد بزند. بازیگر جکی، دامنل گلیسون می‌توانست بازی خیلی قوی‌تری ارائه دهد؛ در حالی کاراکتر جکی پتانسیل این را داشت که شخصیتی شرور باشد اما این شرارت به خوبی توسط بازیگر این نقش به تصویر کشیده نشده و خیلی مصنوعی و غیرقابل‌باور است. بازیگران دیگر نیز که حضور کمتری در اثر دارند، هر کدام یک بازی خیلی سطحی و کوتاه در حد نقش‌شان و آنچه در فیلمنامه هست، ارائه داده‌اند.

نقد و بررسی فیلم Echo Valley | باز هم ضعیف! - گیمفا

در مجموع، نقاط قوت فیلم Echo Valley فیلمبرداری، فضاسازی، بازی جولین مور، انتخاب لوکیشن و جلوه‌های بصری قوی و خوب است. با این وجود مشکلاتی نیز در فیلمنامه و روایت داستان وجود دارد. با اینکه اثر به رابطه‌ی پیچیده و افسارگسیخته‌ی کیت و کلر می‌پردازد، گاهی اوقات فیلم به سمت اتفاقاتی افراطی، اغراق‌ آمیز و غیرمنطقی می‌رود. بازی سیدنی سوئینی نیز گرفتار همین اغراق می‌شود و این بازیگر که بیش‌تر به خاطر چهره‌اش جایگاهی در سینما کسب کرده، در این فیلم برای به تصویر کشیدن احساسات پیچیده کاراکتر کلر به جیغ و داد و گریه‌هایی مصنوعی و پشت‌سرهم بسنده می‌کند؛ یعنی بازی‌ای سطحی و اغراق آمیز ارائه می‌دهد در حالی که بازی جولین مور قوی و درست است. پیچش‌های داستانی فیلم نیز بی‌مقدمه و غیرمنطقی هستند و عدم توازن ریتم و سکانس‌هایی خسته‌کننده نیز در فیلم دیده می‌شود. اما در شخصیت‌پردازی، شخصیت‌های کیت و کلر صفر و صد و یا خیلی سیاه و سفید هستند. یعنی در فیلمنامه کاراکتر مادر خیلی خیلی خوب و قهرمان به تصویر کشیده شده (یعنی ضعف‌های این کاراکتر کمتر نمایان شده) و به همین شکل افراطی کاراکتر کلر خیلی سطحی و اغراق آمیز بسیار منفی شده است؛ در حالی که چنین رابطه‌ی مادر و دختری‌ای کمتر در واقعیت پیش می‌آید و شاید کمی دور از منطق باشد. با وجود تمام ایرادات و همچنین نقاط قوت، Echo Valley فراتر از اثری معمولی نیست. این فیلم، در بهترین حالت و با ارفاق‌ زیاد اثری متوسط است که بی‌شک ماندگار نیست اما شاید برای برخی مخاطبان کمی سرگرم‌کننده و جذاب باشد.

امتیاز نویسنده به فیلم: ۵/۵ از ۱۰‌

source

توسط wisna.ir