همه ما با پیشگویی‌های The Simpsons آشنایی داریم اما نوبت آن است تا نگاهی به فیلم‌هایی بیندازیم که توانسته‌اند آینده رو پیش‌بینی کنند.

۱) عنوان The Man توانست لحظه‌ای تاریخی در سیاست آمریکا را پیش‌بینی کند

1 عنوان the man توانست لحظه‌ای تاریخی در سیاست آمریکا را پیشبینی کند

فیلم The Man (1972) به کارگردانی جوزف سارجنت و نویسندگی راد سرلینگ، به شکلی عجیب انتخاب شدن اولین رئیس‌جمهور سیاهپوست آمریکا را پیش‌بینی کرد! آن هم بیش از سه دهه قبل از انتخاب باراک اوباما. این فیلم بر اساس رمان اروینگ والاس ساخته شده و جیمز ارل جونز در نقش داگلاس دیلمن، سناتوری سیاه‌پوست، بازی می‌کند که پس از یک حادثه مرگبار که منجر به کشته شدن رئیس‌جمهور و رئیس مجلس نمایندگان می‌شود و معاون رئیس‌جمهور را نیز از از کار می‌اندازد، به مقام ریاست‌جمهوری می‌رسد. این طرح داستانی در آن زمان انقلابی بود زیرا سناریویی را تصور می‌کرد که در اوایل دهه ۱۹۷۰ غیرممکن به نظر می‌رسید. نه‌تنها موانع نژادی که اوباما شکست بلکه چالش‌های سیاسی او را نیز پیش‌بینی کرد.

دوران ریاست‌جمهوری دیلمن با مخالفت‌های شدیدی مواجه می‌شود؛ از سیاستمداران نژادپرست مانند سناتور واتسون گرفته تا اعضای کابینه‌ای که او را تنها یک جایگزین موقت می‌دانند. این فیلم به موضوعاتی مانند تنش‌های نژادی، دستکاری‌های سیاسی و فشار نمایندگی نمادین می‌پردازد؛ مسائلی که بعدها دوران ریاست‌جمهوری اوباما را تعریف کردند. حتی یک صحنه تأمل‌برانگیز، انتقادات دنیای واقعی را به نمایش می‌گذارد. دیلمن به دختر فعالش می‌گوید:

من نمی‌توانم چیزی باشم که همه از من انتظار دارند.

اگرچه ارزش‌های تولیدی این فیلم تأثیر سینمایی آن را محدود می‌کنند اما دیدگاه پیشگویانه‌اش درباره یک رئیس‌جمهور سیاهپوست که در آمریکایی نامتعادل فعالیت می‌کند، همچنان تکان‌دهنده است. The Man نه‌تنها آینده را پیش‌بینی کرد بلکه پیچیدگی‌های ماندگار نژاد و قدرت در کاخ سفید را نیز ترسیم نمود.

۲) فیلم You’ve Got Mail توانست روابط راه دور را پیشگویی کند

فیلم youve got mail توانست روابط راه دور را پیشگویی کند

عنوان You’ve Got Mail (1998)، کمدی رمانتیک دلنشین نورا افرون با بازی تام هنکس و مگ رایان، به شکلی عجیب تکامل روابط آنلاین را پیش‌بینی کرد؛ آن هم سال‌ها قبل از اینکه دوران PM، دنیای مدرن دوستیابی را تسخیر کنند. این فیلم هیجان اولیه ارتباط‌های ناشناس دیجیتال را به تصویر می‌کشد. کاتلین و جو از طریق ایمیل‌های AOL عاشق یکدیگر می‌شوند، در حالی که از رقابت واقعی‌شان به عنوان مالک یک کتابفروشی کوچک و یک غول فروش کتاب‌های شرکتی بی‌خبرند. این طرح داستانی، با فضای قدیمی دوران Dial-Up، خطوط محو بین صمیمیت مجازی و واقعی را پیش‌بینی کرد.

تصویر این فیلم از شخصیت‌های آنلاین بازتابی از ماهیت نمایشی پروفایل‌های دوستیابی مدرن است؛ جایی که کاربران نسخه‌های ایده‌آل‌شده خود را می‌سازند. افرون پارادوکس نزدیکی دیجیتال را پیش‌بینی کرد: کاتلین و جو در فضای آنلاین آسیب‌پذیری عاطفی عمیقی را به اشتراک می‌گذارند، در حالی که در زندگی واقعی با هم درگیر هستند. امروزه ارتباطات عمیق از طریق صفحه‌های نمایش شکل می‌گیرند اما در مواجهه رودررو از هم می‌پاشند. تنش مرکزی فیلم «اینکه آیا ارتباط آنلاین به زندگی واقعی منتقل می‌شود یا نه» هنوز هم یکی از پایه‌های بحث‌های معاصر درباره دوستیابی است؛ به‌ویژه زمانی که اپ‌هایی مانند Tinder بر این دنیا تسلط دارند.

حتی نقد این فیلم از مونوپلی شرکتی (Fox Books در مقابل فروشگاه‌های مستقل) نیز چشم‌انداز اقتصادی امروز را که تحت سلطه Amazon قراردارد، پیشبینی کرد.

۳) عنوان The Cable Guy پیشگویی آینده صنعت گیم در دهه ۹۰

عنوان the cable guy پیشگویی آینده صنعت گیم در دهه 90

فیلم The Cable Guy (1996)، طنز سیاه و کمدی بن استیلر با بازی جیم کری، به شکلی عجیب ادغام تلویزیون، کامپیوترها و تلفن‌ها را در اکوسیستم دیجیتالی که امروز می‌شناسیم، پیش‌بینی کرد. در یکی از صحنه‌های این فیلم، چیپ داگلاس، تکنسین کابلی روانی، روی یک دیش ماهواره‌ای مونولوگی این دیالوگ را به مخاطب ارائه می‌دهد:

به‌زودی هر خانه آمریکایی تلویزیون، تلفن و کامپیوترش را یکی خواهد کرد. شما می‌توانید در یک کانال لوور یا در کانالی دیگر کشتی را تماشا کنید. می‌توانید خریدهایتان را در خانه انجام دهید یا با دوستتان در ویتنام Mortal Kombat بازی کنید.

در آن زمان، این صحنه مضحک به نظر می‌رسید؛ اینترنت Dial-Up هنوز محدود بود و بازی‌های آنلاین در مراحل ابتدایی خود قرار داشتند. با این حال، پیشگویی چیپ دقیقاً تلویزیون‌های هوشمند، سرویس‌های استریم و بازی‌های چندنفره آنلاین را پیش‌بینی کرد. توصیف او از یک سیستم سرگرمی خانگی یکپارچه، بازتاب واقعیت امروز است! دستگاه‌هایی مانند Apple TV، اینترنت گسترده و تماس‌های ویدیویی را در یک رابط واحد ترکیب کرده‌اند. این فیلم حتی سقوط سیستم کابلی سنتی را نیز پیش‌بینی کرد.

فرای فناوری، این فیلم انزوای اجتماعی و روابط پاراسوسیالی ناشی از غرق‌شدن در فضای دیجیتال را پیش‌بینی کرد؛ رفتار وسواسی و تحریف‌شده چیپ تحت تأثیر تلویزیون، حقیقت اعتیاد اینترنتی مدرن است. اگرچه در سال ۱۹۹۶ به عنوان یک اثر کمدی افتضاح کنار گذاشته شد اما The Cable Guy امروز به عنوان پیشگوی دقیق زندگی‌های اینترنتی و وابسته به صفحه‌های نمایش شناخته می‌شود.

۴) فیلم Forbidden Planet ظهور تلفن‌های همراه را به نمایش گذاشت

فیلم forbidden planet ظهور تلفن‌های همراه را به نمایش گذاشت

عنوان Forbidden Planet (1956)، اثری علمی‌تخیلی و پیشگام به کارگردانی فرد ام. ویلکاکس، به شکلی عجیب فرا رسیدن فناوری تلفن همراه را دهه‌ها قبل از محبوبیت آنها در Star Trek پیش‌بینی کرد. این فیلم که در قرن ۲۳ اتفاق می‌‎افتد، خدمه‌ای از کاوشگران فضایی را نشان می‌دهد که از دستگاه‌های ارتباطی کوچک و قابل حمل برای ارسال پیام در فواصل دور استفاده می‌کنند؛ چنین دستگاهی در دهه ۱۹۵۰ تخیلی به نظر می‌رسید اما امروز یادآور گوشی‌های هوشمند ماست. اگرچه Star Trek (1966) بعدها این ایده را با گیرنده‌های ارتباطی معروف خود تکمیل کرد، Forbidden Planet یکی از اولین آثار سینمایی بود که ارتباط بی‌سیم دستی را به تصویر کشید!

دیدگاه این فیلم از اتصال بی‌درنگ و بی‌وقفه، برای زمان خود انقلابی بود و جهانی را پیش‌بینی می‌کرد که در آن مردم می‌توانستند به راحتی در فواصل دور با یکدیگر صحبت کنند! این فیلم در پیش‌بینی مفاهیم دیگر آینده مانند هوش مصنوعی نیز پیشگام بود و جایگاه خود را به عنوان اثری پیشگویانه در ژانر علمی‌تخیلی به دست می‌آورد. اگرچه پیش‌بینی‌های آن همیشه دقیق نبودند اما ایده اصلی ارتباط بی‌سیم قابل حمل به طرز چشمگیری آینده‌نگرانه بود.

دهه‌ها قبل از ظهور آیفون، Forbidden Planet جهانی را تصور کرد که در آن فناوری فاصله‌ها را از بین می‌برد! تأثیر این فیلم هم در داستان‌سرایی علمی‌تخیلی و هم در نوآوری‌های دنیای واقعی مشهود است و ثابت می‌کند که حتی فیلمسازان قرن بیستم نیز می‌توانستند نگاهی به آینده داشته باشند.

۵) عنوان Airplane II: The Sequel توانست امنیت فرودگاه‌ها را قبل از وقوع به نمایش بگذارد

عنوان airplane ii the sequel توانست امنیت فرودگاه‌ها را قبل از وقوع به نمایش بگذارد

فیلم Airplane II: The Sequel (1982)، اگرچه به عنوان دنباله‌ای ضعیف برای اثر محبوب اولش مورد انتقاد قرار گرفت، به شکلی عجیب ظهور اقدامات امنیتی فرودگاه‌ها، به ویژه اسکنرهای بدن، را دهه‌ها قبل از تبدیل شدن به واقعیتی جنجالی پیش‌بینی کرد. تصویر کمدی این فیلم از امنیت فرودگاه شامل صحنه‌ای است که مسافران تحت اسکن بدنی قرار می‌گیرند و مأموران امنیتی تصاویر آنها را روی مانیتورها تماشا می‌کنند. در آن زمان، این صحنه یک هجو محض به نظر می‌رسید اما تا دهه ۲۰۱۰، اسکنرهای پیشرفته تصویربرداری (AIT) به استانداردی در فرودگاه‌های سراسر جهان تبدیل شدند و تصاویری دقیق از بدن مسافران برای شناسایی تهدیدات پنهان تولید ارائه می‌دادند.

فرای اسکنرهای بدن، تصویر هجوآمیز فیلم از امنیت سست (مثلاً تروریست‌هایی که با راکت‌انداز از گیت‌های بازرسی عبور می‌کنند) به شکلی طعنه‌آمیز آسیب‌پذیری‌های پیش از ۱۱ سپتامبر را برجسته کرد که بعدها منجر به اصلاحات گسترده شدند. اگرچه طرح داستانی این دنباله کاملاً تخیلی بود، اما دیدگاه آن درباره تئاتر امنیتی، نقض حریم خصوصی و بی‌کفایتی نهادی به شکلی ناراحت‌کننده پیشگویانه از آب درآمد.

همانطور که یک منتقد اشاره کرد، «حالت مسخره» فیلم نمی‌توانست پیش‌بینی ناخواسته آن درباره آینده‌ای را پنهان کند که در آن مسافران شرافت خود را با امنیت معامله می‌کنند. Airplane II شاید در گیشه شکست خورده باشد اما پیش‌بینی‌های آن درباره فرهنگ نظارت با دقتی ناراحت‌کننده درست از آب درآمند…

۶) فیلم Minority Report پیشگویی استیون اسپیلبرگ درباره آینده را به ارمغان آورد

فیلم minority report پیشگویی استیون اسپیلبرگ درباره آینده را به ارمغان آورد

عنوان Minority Report (2002) ساخته استیون اسپیلبرگ به شکلی عجیب فناوری تشخیص چهره و تبلیغات فوق‌شخصی‌سازی شده امروز را پیش‌بینی کرد و آینده‌ای را به تصویر کشید که اکنون به طرز ناراحت‌کننده‌ای آشنا به نظر می‌رسد. در این فیلم، جان اندرتون در دنیایی زندگی می‌کند که اسکنرهای شبکه‌ای هر حرکت او را ردیابی و بیلبوردها او را با نام خطاب می‌کنند. در حالی که فضای دیستوپیایی فیلم در سال ۲۰۵۴ در زمان اکران دور از ذهن به نظر می‌رسید، متاسفانه دیدگاه آن درباره نظارت بیومتریک و تبلیغات هدفمند دهه‌ها زودتر محقق شدند…

تشخیص چهره که زمانی یک عنصر علمی‌تخیلی بود، اکنون در گوشی‌های هوشمند، سیستم‌های امنیتی فروشگاه‌ها و حتی پایگاه‌های داده اجرای قانون اجرا شده‌اند؛ جایی که میلیون‌ها تصویر چهره ذخیره شده‌اند. به همین ترتیب، تبلیغات مزاحم شخصی‌سازی شده فیلم که احساسات و سابقه خرید مصرف‌کنندگان را تحلیل می‌کند، تبلیغات آزاردهنده امروز را به ما نشان دادند… الگوریتم‌ها از کوکی‌ها و داده‌های مرور برای تعقیب کاربران با پیشنهادهای محصولات به طرز عجیبی دقیق استفاده می‌کنند.

اگرچه هنوز به سطح تبلیغات هولوگرافیک پرزرق‌وبرق فیلم نرسیده‌ایم اما پلتفرم‌هایی مانند Amazon و شبکه‌های اجتماعی از متودهای مختلف استفاده می‌کنند تا در لحظه با رفتار کاربران سازگارشوند. بزرگترین پیش‌بینی Minority Report در هشدار آن نهفته است: هرچه این فناوری‌ها پیشرفت می‌کنند، مرز بین راحتی و حریم خصوصی نازک‌تر می‌شود… متاسفانه امروزه با این معضل دست و پنجه نرم می‌کنیم. آینده‌ای که اسپیلبرگ نشان داد دیگر در راه نیست، بلکه بخشی از زندگی ما شده است.

۷) عنوان Total Recall توانست ماشین‌های بدون راننده را معرفی کند

عنوان total recall توانست ماشین‌های بدون راننده را معرفی کند

فیلم Total Recall (1990)، اثر علمی‌تخیلی کلاسیک پاول ورهوون با بازی آرنولد دوست‌داشتنی ما، به شکلی عجیب ظهور خودروهای بدون راننده را دهه‌ها قبل از تبدیل شدن این طرح به واقعیت توسط شرکت‌هایی مانند Waymo و Tesla پیش‌بینی کرد. «جانی‌کب» این فیلم، یک تاکسی اتوماتیک با راننده رباتیک پرحرف، سرویس‌های بدون راننده امروزی را نشان داد. این تاکسی که صداپیشگی آن را رابرت پیکاردو بر عهده دارد، در خیابان‌های آشوب‌زده سال ۲۰۸۴ بدون دخالت انسان رانندگی کرده، به فرمان‌های صوتی پاسخ می‌دهد و حتی شوخی می‌کند! دقیقاً مانند دستیارهای مجازی امروزی که با هوش مصنوعی کار می‌کنند.

اگرچه راننده انیماترونیک فیلم امروز قدیمی به نظر می‌رسد اما پیش‌بینی اصلی آن، تاکسی‌های بدون راننده که بر حمل‌ونقل شهری تسلط دارند، به طرز چشمگیری دقیق از آب درآمده است. نمونه‌های واقعی مانند تاکسی‌های رباتیک Motional در لاس‌وگاس که بر پایه Hyundai Ioniq 5 ساخته شده‌اند، خدمات مشابهی را با مسیریابی مبتنی بر اپ و هدایت حسگرمحور ارائه می‌دهند. این فیلم به معضلات اخلاقی فناوری خودروهای بدون راننده پرداخته است: وقتی کوئید با عدم پرداخت کرایه، تاکسی را ترک می‌کند، جانی‌کب منفجر می‌شود!

جالب توجه است که تصویر فیلم از کنترل‌های دستی قابل‌هک (وقتی کوئید ربات را بیرون می‌کشد و با جوی‌استیک تاکسی را می‌دزدد) بازتاب نگرانی‌های امروزی درباره امنیت سایبری نرم‌افزارهای خودرو است. اگرچه طراحی جانی‌کب به سبک دهه ۹۰ گرایش دارد اما پایه مفهومی آن پیشگویانه بود.

۸) فیلم Metropolis قدیمی‌ترین پیشگویی تاریخ سینما را برایمان به ارمغان آورد

فیلم metropolis قدیمی‌ترین پیشگویی تاریخ سینما را برایمان به ارمغان آورد

عنوان Metropolis (1927)، شاهکار فریتز لنگ، تنها یک فیلم علمی‌تخیلی پیشگام نبود؛ این اثر اولین عنوانی بود که ظهور اندرویدهای انسان‌نما را دهه‌ها قبل از محبوبیت ربات‌های قاتل در The Terminator (1984) به تصویر کشید. Maschinenmensch این فیلم، یک جینوئید ساخته دانشمند دیوانه راتونگ، همچنان یکی از تأثیرگذارترین تصاویر سینمایی از اندرویدها محسوب می‌شود. این ربات که برای نفوذ و دستکاری جامعه با تقلید از مریم مقدس طراحی شده بود، اضطراب‌های مدرن درباره فریب هوش مصنوعی، دیپ‌فیک‌ها و محو شدن مرز بین انسان و ماشین را پیش‌بینی کرد.

در حالی که T-800 در The Terminator به نماد هوش مصنوعی یاغی تبدیل شد، خلق‌وخوی لنگ طرح اولیه را ارائه داد: ماشینی انسان‌نما که می‌تواند رفتار انسان را آنقدر کامل تقلید کند که باعث هرج‌ومرج می‌شود! بعدها در Blade Runner و Westworld شاهد تکرار آن بودیم. صحنه اوج فیلم، جایی که ربات در حالی که گوشتش آب می‌شود و داربست فلزی زیرینش آشکار می‌شود، در آتش سوزانده می‌شود، مستقیماً الهام‌بخش صحنه معروف آشکار شدن اسکلت فلزی در Terminator بود. Metropolis مباحث ماندگار درباره اخلاق هوش مصنوعی را مطرح کرد و این پرسش را پیش کشید که آیا موجودات مصنوعی می‌توانند هرگز انسانیت داشته باشند یا فقط از آن سوءاستفاده کنند.

همانطور که بازی دوگانه بریجت هلم (هم ماریای واقعی و هم همتای رباتیکش) نشان داد، پیش‌بینی واقعی فیلم نه فقط اندرویدها، بلکه حس اضطرابی بود که ایجاد می‌کردند. امروز که شرکت‌هایی مانند Boston Dynamics در حال پیشبرد صنعت رباتیک انسان‌نما هستند، دیدگاه صدساله لنگ به شکلی عجیب پیشگویانه به نظر می‌رسد: جهانی که در آن ماشین‌ها چهره انسانی به خود می‌گیرند و اعتماد انسانی اولین قربانی است.

۹) فیلم Woman in the Moon سفر به فضا را پیشبینی کرد

فیلم woman in the moon سفر به فضا را پیشبینی کرد

عنوان Woman in the Moon (1929)، حماسه علمی‌تخیلی صامت فریتز لنگ، به شکلی عجیب سفرهای فضایی واقعی را دهه‌ها قبل از مأموریت‌های Apollo ناسا پیش‌بینی کرد. این فیلم که با همکاری دانشمند موشکی هرمن اوبرث نوشته شده بود، مفاهیمی را معرفی کرد که آنقدر دقیق بودند که نازی‌ها بعدها آن را ممنوع کردند! آن هم از ترس اینکه طراحی‌های دقیق موشکی آن شبیه برنامه مخفی V-2 آنها باشد. مشهورتر از همه، لنگ «شمارش معکوس تا صفر» قبل از پرتاب را ابداع کرد؛ تکنیکی که بعدها توسط ناسا مورد اقتباس قرار گرفت و امروز با پروازهای فضایی یکی شده است.

موشک فرید که به صورت عمودی مونتاژ و به نقطه پرتاب منتقل می‌شد، رویه‌های مدرن را نشان می‌داد و تصویر آن از فضانوردانی که برای تحمل فشار جی به پشت دراز می‌کشند و از بندهای پا در شرایط بی‌وزنی استفاده می‌کنند، تمرینات واقعی فضانوردان را پیش‌بینی می‌کرد. لنگ حتی مانورهای گرانشی با استفاده از جاذبه ماه را پیش‌بینی کرد؛ تکنیکی که در مأموریت‌های Apollo به کار رفت. اگرچه جو قابل تنفس ماه و غارهای پر از طلای فیلم خیالی بودند اما تصویر آن از چالش‌های لجستیکی سفر فضایی مانند کمبود اکسیژن، تنش‌های خدمه و جنبه نمایشی عمومی، به طرز چشمگیری آینده‌نگرانه بود.

۱۰) عنوان Back to the Future Part II تلویزیون‌های فلت اسکرین و تماس‌های ویدیویی آینده را پیشبینی کرد

عنوان back to the future part ii تلویزیون‌های فلت اسکرین و تماس‌های ویدویی آینده را پیشبینی کرد

فیلم Back to the Future Part II (1989) دو عنصر اصلی زندگی مدرن را به شکلی عجیب پیش‌بینی کرد: تلویزیون‌های فلت اسکرین و تماس‌های ویدیویی شبیه به Skype، دهه‌ها قبل از همه‌گیر شدن آنها. در سال ۲۰۱۵ این فیلم، مارتی مک‌فلای یک صفحه نمایش دیواری را می‌بیند که اخبار را پخش می‌کند و حتی از طریق یک تماس ویدیویی با رقیب خود روبرو می‌شود؛ پیش‌بینی دقیق اپلیکیشن‌های کنفرانس ویدیویی امروزی مانند Zoom و Skype! رابرت زمکیس و باب گیل بعدها اعتراف کردند که از درستی این پیش‌بینی‌ها مطمئن بودند!

تلویزیون‌های فلت اسکرین و مینیمال فیلم، که در یک صحنه مانند پوستر جمع می‌شوند، نمایشگرهای امروزی را پیشگویی کردند! حتی به صفحه‌های انعطاف‌پذیر OLED که هم‌اکنون در حال توسعه هستند، اشاره داشتند. از طرف دیگر، تماس‌های ویدیویی فیلم که شامل نمای نزدیک چهره به صورت زنده و اطلاعات شخصی روی صفحه می‌شد، یکپارچه‌سازی شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای کنفرانس شرکتی امروز را نشان می‌داد. اگرچه فیلم در پیش‌بینی‌های دیگر (مانند ماشین‌های پرنده) اشتباه کرد اما دقت آن در مورد این فناوری‌ها نشان می‌دهد که چگونه ژانر علمی‌تخیلی می‌تواند الهام‌بخش نوآوری‌های دنیای واقعی باشد.

۱۱) فیلم WarGames توانست فرهنگ هک و تهدیدهای سایبری را قبل از وقوع به ما نشان دهد

فیلم wargames توانست فرهنگ هک و تهدیدهای سایبری را قبل از وقوع به ما نشان دهد

عنوان WarGames (1983)، اثر هیجانی دوران جنگ سرد با بازی متیو برادریک، ظهور فرهنگ هک و تهدیدهای امنیت سایبری را دهه‌ها قبل از تبدیل شدن به واقعیت جهانی پیش‌بینی کرد. شخصیت اصلی فیلم، دیوید لایتمن، یک هکر نوجوان است که هنگام جستجوی بازی‌های ویدیویی به طور تصادفی به ابررایانه NORAD (با نام WOPR) نفوذ می‌کند! این خط داستانی بعدها به نماد نسلی از متخصصان امنیت سایبری و هکرهای اخلاقی تبدیل شد.

تصویر فیلم از تکنیک‌هایی مانند «وار دیالینگ» (اسکن خودکار خطوط تلفن برای یافتن مودم) و آسیب‌پذیری‌های پسورد روش‌های هک واقعی امروزی را نشان می‌دهد! این اثر حتی الهام‌بخش نام کنفرانس معروف هکرها DEF CON شد. پیش‌بینی نگران‌کننده‌تر فیلم، خط محو بین شبیه‌سازی و واقعیت در جنگ‌های سایبری بود: ناتوانی WOPR در تشخیص تفاوت بین بازی و جنگ هسته‌ای واقعی، پیش‌درآمدی بر نگرانی‌های امروزی درباره جنگ‌افزارهای خودمختار و جنگ سایبری بود.

تأثیر فیلم فراتر از دنیای تخیل رفت! گزارش شده که رونالد ریگان پس از تماشای خصوصی فیلم، در مورد امکانپذیری چنین نفوذهایی تحقیق کرد که منجر به صدور دستورالعمل امنیت ملی ۱۹۸۴ به عنوان چارچوب اولیه سیاست‌های امنیت سایبری آمریکا شد. اگرچه فیلم در جزئیات فنی اغراق کرده بود (WOPR در واقع یک پروپ بود که با Apple II کنترل می‌شد)، اما هشدار اصلی آن، درباره بهره‌برداری از سیستم‌های بهم پیوسته با عواقب فاجعه‌بار، پیشگویانه بود.

۱۲) عنوان Blade Runner بیلبوردهای دیجیتال آینده را پیشبینی کرد

عنوان blade runner بیلبوردهای دیجیتال آینده را پیشبینی کرد

فیلم Blade Runner (1982) شاهکار علمی‌تخیلی ریدلی اسکات، ظهور بیلبوردهای دیجیتال را دهه‌ها قبل از تبدیل شدن به عنصری همیشگی از مناظر شهری آمریکایی و اروپایی پیش‌بینی کرد. صحنه‌های نئونی فیلم در لس‌آنجلس سال ۲۰۱۹، مملو از تبلیغات عظیم و متحرک برای برندهایی مانند کوکاکولا بودند؛ تصویری که در زمان ساخت فیلم کاملاً تخیلی به نظر می‌رسید، امروز در مکان‌هایی مانند تایمز اسکوئر نیویورک به واقعیت پیوسته است.

تبلیغات فیلم به عنوان نیروهایی همه‌گیر و غرق‌کننده به تصویر کشیده شده‌اند؛ گییشاهایی که سیگار می‌کشند یا قرص مصرف می‌کنند! تمامی اینها پیش‌درآمدی بود بر هجوم حسی تبلیغات مدرن؛ جایی که بیلبوردها از داده‌های لحظه‌ای، عناصر تعاملی و حتی تشخیص چهره برای شخصی‌سازی محتوا استفاده می‌کنند. جالب اینکه فیلم نبردهای حقوقی سر این صفحه‌نمایش‌ها را پیش‌بینی کرده بود: دعواهای امروز لس‌آنجلس سر «سوپرگرافیک»ها، بازتاب نقد فیلم از آینده‌ای تجاری‌شده و مملو از برند است.

۱۳) فیلم The Truman Show توانست درباره سریال‌های واقع‌نما به ما هشدار دهد

فیلم the truman show توانست درباره سریال‌های واقع‌نما به ما هشدار دهد

عنوان The Truman Show (1998) ساخته پیتر ویر با بازی جیم کری، ظهور سریال‌های واقع‌نما (Reality Show) و فرسایش حریم خصوصی در عصر دیجیتال را پیش‌بینی کرد؛ آن هم سال‌ها قبل از سلطه برنامه‌هایی مانند Big Brother یا کارداشیان‌ها بر صفحه‌نمایش‌ها. طرح داستانی فیلم، مردی که ناخواسته تمام زندگی‌اش به یک سریال تلویزیونی ۲۴ ساعته تبدیل شده است، پیش‌درآمدی بود بر وسواس امروزی نسبت به درام «واقعی» انسانی.

کریستاف با جمله تکان‌دهنده‌اش «ما واقعیتی از جهان را می‌پذیریم که به ما ارائه می‌شود» به خوبی «واقعیت» ساختگی برنامه‌های امروزی را توصیف می‌کند؛ جایی که درگیری‌ها تنظیم و احساسات برای بینندگان به کالا تبدیل می‌شود. دوربین‌های مخفی فیلم که در اشیاء روزمره جاسازی شده‌اند، امروز در فرهنگ استریمینگ زنده شبکه‌های اجتماعی و اینفلوئنسرها به واقعیت پیوسته‌اند.

۱۴) عنوان Star Trek: The Motion Picture هدفون‌های بلوتوثی را سال‌ها قبل از اختراع آنها نشانمان داد

 عنوان star trek the motion picture هدفون‌های بلوتوثی را سال‌ها قبل از اختراع آنها نشانمان داد

فیلم Star Trek: The Motion Picture (1979) اولین قسمت از این فرنچایز، ظهور هدفون‌های بلوتوثی را به شکلی ظریف پیش‌بینی کرد؛ فناوری که دهه‌ها طول کشید تا همه‌گیر شود. اگرچه سریال اصلی Star Trek (1966) دستگاه ارتباطی بی‌سیم Uhura را معرفی کرده بود اما این فیلم مفهوم را کامل کرد و دستگاه‌های ارتباطی آینده‌گرایانه‌ای نشان داد که کاملاً بدون سیم بودند.

طراحی این دستگاه‌ها، اگرچه حجیم‌تر از AirPodهای مدرن، ذات انتقال بی‌سیم صدا را در خود داشت! این ایده انقلابی در دوره‌ای که با سیم‌های درهم‌پیچیده هدفون و واکی‌تاکی‌های سنگین غالب بودند شبیه یک رویا بود. جالب اینجاست که تصویر فیلم از ارتباطات بی‌سیم همه‌جاگیر حتی به فناوری‌های پوشیدنی امروزی مانند عینک‌های هوشمند نیز گسترش یافته است.

اگرچه Star Trek: The Motion Picture به صراحت نامی از «بلوتوث» نبرد، اما تصویر آن از دستگاه‌های صوتی بدون سیم و کنترل‌شونده با صدا، پایه‌ای برای جهانی شد که در آن هدفون‌های بی‌سیم به اندازه گوشی‌های تاشوی قدیمی رایج هستند!

۱۵) فیلم .Super Mario Bros نشان داد حتی افتضاح‌ترین آثار هم می‌توانند آینده را پیشبینی کنند

فیلم super mario bros که نشان داد حتی افتضاح‌ترین آثار هم می‌توانند آینده را پیشبینی کنند

عنوان Super Mario Bros. (1993) اقتباس فاجعه‌بار لایو-اکشن از بازی معروف Nintendo، به شکلی عجیب تخریب برج‌های تجارت جهانی (همان برج‌های دوقلو) را سال‌ها قبل از حملات ۱۱ سپتامبر پیشگویی کرد. در جهان موازی دیستوپیایی فیلم به نام Dinohattan، برج‌های دوقلو به عنوان «برج‌های کوپا» بازسازی شده‌اند؛ نسخه‌های تحریف‌شده از این نمادهای واقعی، یکی با سقفی ناتمام و دندانه‌دار و دیگری تیز مانند سلاح، هر دو با نشان King Koopa.

انتشار فیلم در مه ۱۹۹۳ تنها چند ماه پس از بمب‌گذاری واقعی برج‌های تجارت جهانی در فوریه همان سال اتفاق افتاد، که بر شگفتی این تصادف می‌افزاید. در صحنه‌ای تکان‌دهنده، King Koopa مواد منفجره‌ای را منفجر می‌کند که به یکی از برج‌ها آسیب می‌زند؛ صحنه‌ای که به طرز عجیبی با حملات ۲۰۰۱ یک شکل به نظر می‌رسد. اگرچه بعید به نظر می‌رسد فیلم‌سازان قصد پیشگویی داشته‌اند اما این تشابهات، چه تصادفی و چه شگفت‌انگیز، Super Mario Bros. را به یک اثر فرهنگی عجیب در گفتمان پس از ۱۱ سپتامبر تبدیل کرده است.

۱۶) عنوان Face/Off قبل از اولین پیوند صورت ساخته شده بود

عنوان faceoff قبل از اولین پیوند صورت ساخته شده بود

فیلم Face/Off (1997) اثر جان وو با بازی جان تراوولتا و نیکولاس کیج، واقعیت پزشکی پیوند صورت را سال‌ها قبل از امکان‌پذیر شدن پیش‌بینی کرد. طرح داستانی فیلم در زمان خود کاملاً علمی‌تخیلی به نظر می‌رسید. اما تنها ۸ سال بعد، در ۲۰۰۵، اولین پیوند جزئی صورت در فرانسه انجام شد و اولین پیوند کامل صورت در ۲۰۱۰ صورت گرفت.

فیلم حتی به بحث‌های اخلاقی این روش پرداخت؛ زمانی که شخصیت تراوولتا با اختلال هویت پس از جراحی دست و پنجه نرم می‌کند، چالش‌های روانی حقیقی بیماران واقعی پس از پیوند صورت است. فناوری خیالی «بیومغناطیسی» تعویض صورت در فیلم، پیش‌درآمدی بود بر پیشرفت‌های واقعی مانند داربست‌های چاپ سه‌بعدی صورت و داروهای سرکوب‌کننده ایمنی.

آنچه زمانی پوچ‌پنداری هالیوودی تلقی می‌شد، امروز به عنوان نگاهی پیشگویانه و اغراق‌آمیز به آینده پزشکی ترمیمی شناخته می‌شود.

source

توسط wisna.ir