أ) نسبیت اخلاقی: در غیاب دین و وحی، معیار ثابت و جهان‌شمولی برای تعریف «خوب» و «بد» وجود ندارد و «انسانیت» به سلیقه افراد، جوامع و حکومت‌ها تبدیل می‌شود. آنچه امروز «انسانیت» خوانده می‌شود، ممکن است فردا به نام «پیشرفت» نقض شود.

 

ب) ریشه‌های الحادی: این اندیشه به‌طور مستقیم متأثر از «اومانیسم» است که محوریت جهان را از خدا سلب کرده و آن را به انسان می‌دهد. در این مکتب، انسان معیار و مدار همه چیز است.

 

پ) تعارض با خدامحوری: اسلام بر محوریت خدا در همه عرصه‌ها (اخلاق، قانونگذاری، حاکمیت) تأکید دارد، در حالی که اومانیسم انسان را جایگزین خدا می‌کند. پذیرش «انسانیتِ مستقل از دین»، نرم‌ترین راه برای ترویج سکولاریسم و جداکردن دین از زندگی است.

 

در نهایت، آنچه به نام «انسانیت» مستقل از دین عرضه می‌شود، نه‌تنها کمکی به تعالی اخلاقی جامعه نمی‌کند، بلکه با ترویج نسبی‌گرایی اخلاقی و مبانی سکولار، به تدریج بنیان‌های ارزشی جامعه را سست می‌کند.

 

در مقابل، مفهوم «احسان» در اسلام، با حفظ اصالت الهی و قراردادن اخلاق در چارچوب عبادت آگاهانه پروردگار، تضمینی پایدار برای فضیلت‌های انسانی است. وظیفه دعوتگران دینی است که به جای تکرار مفاهیم مبهم و وارداتی، این گوهر اصیل اسلامی را تبیین و به جامعه معرفی نمایند. 

 

 

source

توسط wisna.ir