1
برای کسانی که عاشق دنیاهای فانتزی و قهرمانان شگفتانگیز هستند، چنین چیزهایی را در Red Sonja پیدا نخواهید کرد. در این فیلم ماتیلدا لوتز در نقش سونیای اصلی ظاهر میشود، شخصیتی فرعی از دنیای Conan the Barbarian. فیلم تلاش میکند پیشزمینهای تازه و کاملتر برای قهرمان ما، سونیا، بسازد. در حالی که ژانر فانتزی فضای فراوانی برای شخصیتهای زن قدرتمند و هیجانانگیز دارد، Red Sonja چنین چیزی یا هر نوع روایت معناداری ارائه نمیدهد. فیلم در تقاطعی عجیب میان Gladiator و فانتزیهای کمپ دهه 1980 قرار میگیرد که بهخوبی دوام نیاوردهاند.
پس از شکست سنگین نسخه 1985 برای زنده کردن این شخصیت کمیک، این برداشت تازه از Red Sonja باید احیای یک فرنچایز در حال مرگ را توجیه میکرد. اما متأسفانه فیلم در تمام زمینهها شکست میخورد. در حال حاضر، فیلمهای فانتزی اصیل کمیاب شدهاند و فیلم Red Sonja میتوانست جای خالی بزرگی را پر کند. اما بهجای آن، به بهانهای توخالی و دردناک تبدیل شده تا چند دلار بیشتر از فرنچایزی فرسوده بیرون کشیده شود. حتی حضور رابرت شیهن، ستاره محبوب ژانر فانتزی، هم نتوانست من را به این فیلم علاقهمند کند.
سخت است نکتهای مثبت در Red Sonja پیدا کرد
از شخصیتها گرفته تا طراحی صحنه، چیز زیادی برای دوست داشتن در فیلم وجود ندارد. وقتی فیلمی با روایت صوتی آغاز میشود، باید حداقل اطلاعات ضروری و جهانسازی را منتقل کند. این اتفاق در Red Sonja رخ نمیدهد. دانستن بیشتر درباره گذشته شخصیت اصلی میتوانست ما را به او و داستانش علاقهمند کند، اما اطلاعات لازم به شکل پراکنده و عجیب در طول زمان فیلم پخش میشود و تأثیرش کاهش مییابد. در نهایت، ما چیزی بیش از نام او و این واقعیت که مردم او را صرفاً ابژه جنسی میبینند (مشابه کمیک اصلی) نمیفهمیم.
در جستوجوی ویژگیهای مثبت، تماشاگران بهسرعت دست خالی میمانند. من تحمل بالایی برای داستانهای تخیلی دارم و در بیشتر مواقع با تعلیق آگاهانه مشکلی ندارم، به شرط آنکه جهان داستان دستکم منطقی نسبی داشته باشد. در این فیلم نشانههایی از یک سیستم جادویی و جهانی فرازمینی وجود دارد که هرگز شکل نمیگیرد. بهجای صرف زمان طولانی فیلم برای نشان دادن اهمیت مأموریت سونیا برای شکست دادن دریگان (شیهن)، فقط دیالوگهای ضعیفی درباره اتفاقاتی دریافت میکنیم که هرگز نمیبینیم.
ریتم فیلم پراکنده است، نه قواعد داستانهای آغازین را رعایت میکند و نه به اوج یک ماجراجویی کلاسیک میرسد. ای کاش شخصیتها یا روابطی وجود داشت که بخشی از ضعفهای روایی را جبران میکرد، اما حتی زمانی که سونیا به یاد از دست دادن خانواده و فرهنگش میافتد، این درد کوتاه و سطحی است. هر تضادی که معرفی میشود، هیچگاه باعث نمیشود تماشاگر به مقاومت زره داستانی او شک کند.
فیلم نه آنقدر بیکیفیت است که جنبه کمپ پیدا کند، و نه CGI آن قابل تحمل است. فیلم Red Sonja بیش از حد مصنوعی و پلاستیکی بهنظر میرسد و فاقد گرما و نوستالژی فیلمهایی است که به آنها ادای احترام میکند. چند صحنه اکشن تقریباً قابل قبول از کار درمیآید، اما نبود پیشزمینه عاطفی و خطرات مشخص، آنها را بیمعنا میسازد. همانطور که دقایق میگذرد، همزمان همه چیز و هیچچیز رخ میدهد، و در پایان با این پرسش میمانید که دو ساعت گذشته را صرف چه کردهاید، چون قطعاً غرق در دنیای فانتزی نشدهاید.
فیلم Red Sonja در تلاش برای احیای فرنچایز شکست میخورد
اگرچه Red Sonja درهای ماجراجویی بعدی را باز میگذارد، اما بهجرأت میتوان گفت هیچکس شاهد دنبالهای نخواهد بود. تصمیم ناگهانی سونیا برای سفر به جهان بهجای ماندن در کنار خانوادهای که ظاهراً تمام عمر در جستوجوی آن بوده، همان ترفند کلیشهای فرنچایزی است که از این ژانر انتظار داریم. اما فیلم Red Sonja حتی در مقایسه با سادهترین اقتباسهای کمیک در سالهای اخیر نیز ضعیفتر است.
مرز میان ژانر فانتزی و ابرقهرمانی مبهم است و فیلم Red Sonja میتوانست این شکاف را پر کند و قدردانی تازهای از فانتزی به وجود آورد. اما فیلم کاری میکند که طرفدار بودن خجالتآور به نظر برسد. شاید اشتباه از من است که در این فیلم به دنبال منطق بودم، اما روایت تنبل باعث شد شخصیتها را حتی با تحقیر بیشتری ببینم؛ زیرا نه چیزی از آنها میدانم و نه انتخابهایشان معنا دارد. فیلم Red Sonja از ابتدا تا انتها از انتظارات پایینتر است و تنها در دنبال کردن ردپای شکست 1985 موفق عمل میکند.
منبع screenrantsource