به گزارش خبرنگار پرشین خودرو، با افزایش فشارهای زیستمحیطی و هزینههای بیثبات انرژی، توسعه خودروهای هیبریدی در ایران از منظر اقتصادی و محیطزیستی به یک ضرورت تبدیل شده است. در این یادداشت به بررسی ضرورت ارائه مشوقهای مالی به خریداران خودروهای هیبریدی مشروط به عمق ساخت داخل، تجربه موفق چین و ترکیه و پیشنهاد مجموعه سیاستهای اجرایی میپردازیم.
چرایی حمایت مالی: از صرفهجویی ارزی تا کاهش آلودگی
خودروهای هیبریدی بهواسطه مصرف کمتر سوخت و انتشار پایینتر آلایندهها، میتوانند بهسرعت هزینههای ارزی ناشی از واردات سوخت و هزینههای بهداشتی مرتبط با آلودگی هوا را کاهش دهند. در عمل، هزینههای اولیه خرید برای مصرفکننده بالاتر از خودروهای بنزینی است؛ بنابراین مشوقهای مالی هدفمند—نظیر یارانه خرید، معافیتهای مالیاتی و تسهیلات کمبهره—نقش محوری در تحریک تقاضا ایفا میکنند.
درسآموزی از چین و ترکیه
چین طی یک دهه گذشته از طریق بستههای یارانهای، معافیتهای مالیاتی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی، بازار خودروهای پاک را رشد داده است. یارانههای دولتی برای خرید خودروهای هیبریدی و برقی و تسهیلات در توسعه زیرساخت شارژ، منجر به افزایش مقیاس تولید و کاهش هزینهها شده است. ترکیه نیز با ترکیب کاهش تعرفه و مشوقهای صادراتی، بهویژه شرطگذاری بر سهم ساخت داخل، در مسیر تقویت زنجیره تامین قرار گرفته است.
مشوقها باید مشروط به عمق ساخت داخل باشند
تنها توزیع یارانه بدون شرط داخلیسازی، به واردات و مونتاژ محدود خواهد ماند و ارزش افزوده صنعتی را ایجاد نمیکند. پیشنهاد این است که دولت ایران مشوقهای خرید را به تولیدات هیبریدی با حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد عمق ساخت داخل مشروط نماید. این شرط موجب رشد قطعهسازی، انتقال فناوری و اشتغالزایی خواهد شد و در عین حال از هدررفت منابع جلوگیری میکند.
الگوی پیشنهادی مشوقها
- یارانه مستقیم به خریدار برای خودروهای هیبریدی تولید داخل با عمق ساخت داخل برابر یا بیش از ۴۰ درصد
- معافیت یا کاهش مالیات بر ارزش افزوده و عوارض شمارهگذاری برای دوره پنجساله.
- تسهیلات کمبهره و بازپرداخت طولانیمدت از طریق شبکه بانکی برای خرید.
- کاهش تعرفه واردات قطعات کلیدی(مثل باتری و ماژولهای الکترونیکی) مشروط به انتقال فناوری و قرارداد با قطعهسازان داخلی.

پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی
اجرای سیاست مشوقهای مشروط میتواند در کوتاهمدت بازار را تحرک دهد و در بلندمدت هزینه تولید را بهواسطه افزایش تیراژ کاهش دهد. از منظر زیستمحیطی، جایگزینی بخشی از ناوگان بنزینی با خودروهای هیبریدی میتواند بهطور ملموسی آلودگی هوا را کم کند و بار درمانی و اقتصادی آلودگی را کاهش دهد.
موانع و راهکارهای سیاستی
موانعی مانند بیثباتی سیاستی، ناهماهنگی بین وزارتخانهها، کمبود زیرساختهای مالی و فقدان نقشه راه مشخص، توسعه بازار هیبریدی را کند کرده است.
برای رفع این موانع لازم است شاهد تدوین نقشه راه ملی، ایجاد پنجره واحد برای هماهنگی وزارت صمت، سازمان محیطزیست و بانک مرکزی، و تعریف شاخصهای شفاف برای احراز عمق ساخت داخل باشیم.
حمایت مالی از خریداران خودروهای هیبریدی، در صورتی که مشروط به عمق ساخت داخل باشد، میتواند همزمان اهداف اقتصادی، صنعتی و زیستمحیطی را پیش ببرد. تجربههای چین و ترکیه نشان میدهد که ترکیب مشوقهای مالی و الزاماتی برای داخلیسازی، موتور رشد این بازار است.
ایران در صورت اتخاذ سیاستهای هدفمند و هماهنگ، این فرصت را دارد که ناوگان خود را نوسازی و همزمان زنجیره تامین داخلی را تقویت کند؛ اقدامی که در بلندمدت صرفهجویی ارزی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به دنبال خواهد داشت.