.
ساعت 24 – سخن این است که ملت بزرگ ایران که آزادیخواهی و استقلال طلبی و فسادستیزی و ضدیّت با تبعیض هدف مهم و آرمان تاریخیاو بخصوص در یکصد و پنجاه سال گذشته از جمله در انقلاب اسلامی بوده است اینک در چه موقعیتی است؟
جا دارد که ما و همه کسانی که به برکت فداکاری این ملت روی کار آمدهاند از خود بپرسیم که آیا رویکردها و رویههای اتخاذ شده پساز انقلاب چه در داخل با مردم و چه در روابط خارجی درست بوده است و نتیجه مطلوب برای ملت داشته است؟
به عبارت دیگر بعد ازمرحله اول انقلاب که ویران کردن سازمان و سامان قبلی اصل کار بوده است در مرحله دوم و ایجابیِ انقلاب که ساختن، آبادکردن و ایجادنظم و نظام مردمی و مترقی در آن هدف است، راه درست را پیموده ایم؟ و اگر نه آیا نباید رویکردها را به نفع مردم و بنیاد آرمانهائی که در انقلاب بوده است اصلاح کرد؟
آیا انقلاب برای این بوده است که ما جهان را تغییر بدهیم ( تازه با چه الگوئی) یا اینکه هدف این بوده است که از فرصت ها وامکانات فراوانی که این کشور دارد و مردم بزرگواری که در تاریخ افتخارات بزرگی داشتهاند برای ساختن، آبادکردن، استحکام حقحاکمیت مردم بر سرنوشت و عدالت و معنویت بهره گرفت.
یعنی در عین هوشیاری نسبت به توطئهها و خطرات بیرونی و نیز بی آنکه تسلیم فزون خواهی بیگانگان شویم. برای محکم کردن پایههای استقلال و نهادینه کردن آزادیهای اساسی و عدالت و بالا بردن ضریباقتدار میهن و ملت میبایست و میباید از همه ظرفیت ها و امکانات از جمله امکانات بین المللی استفاده کرد و اگر چنین نبوده است؟نباید از همین حالا رویهها و رویکردها را اصلاح کرد و تغییر داد؟
البته مطمئناً جهان و بشریت به سوی بهبود راهبردی زندگی مطلوب و راهکارهای انسانیتر کردن شرایط و روابط پیش میرود و تردیدی نیست که سویه حرکت تاریخ و جهان، عدالت، آزادی، و بهره گیری همه انسانها از موهبتهای مادی و معنوی است و به خصوص براساس باور ما که جهان و عالمیان که اکثراً هم محرومند بر زندگیشان به جای رذیلت و بیداد، بالمآل دادگری و فضیلت حاکم خواهد شد.
این مشیّت پروردگار بزرگ است ولی ما چه حکومت و چه مردم چه گروهها باید حدّ و اندازهی خود را بشناسیم و کلام زیبای مولایمان امیرمومنان علیه السلام که: ” رحمت خداوند بر کسانی باد که قدر خود را می شناسند (و اندازه را نگاه میدارند) و از حدّ خود تجاوز نمیکنند” علاوه بر افراد متوجه گروهها، ملت ها و حکومت ها هم هست. حدّ هر کشور و ملتی اینست که با حفظ آرمانها آنچه در توان دارد دربهبود زندگی مردم و امنیت و آبادانی و اقتدار ملی و… اقدام کند.
هدف اصلی (که در دسترس است) ساختن ایران قوی و برخوردار کردن میهن از اقتصاد نیرومند و رفع فقر و فسادی که متاسفانه روزافزون میشود و افزایش و بهبود وضع تولید و گسترش عدالت بخصوص در رابطه حکومت با مردم و فراهم آوردن زمینه استیفای حق حاکمیت بر سرنوشت برای ملت و روزافزون کردن اقتدار و عزّت ملی و احترام بین المللی و توان ظرفیت بهره گیری از همهی امکاناتداخلی و خارجی برای توانمند کردن کشور و جامعه است از جمله در دنیای کنونی، روابط خارجی معقول و توانمند با اهداف روشن وروشهای منطقی بسیار مهم است.
البته گفتنی است که در روابط منطقهای اخیراً پیشرفت ها و رویههای قابل قبولی بوده است، ولی کافی نیست و این بهبود باید با همهعالم با حفظ استقلال و عزت ملی و از سوی همه ارکان حاکمیت باشد.
وقتی از اقتدار سخن میگوئیم طبیعی است که قدرت نظامی جایگاه خاص خود را دارد. آن هم برای دفاع از تمامیّت ارضی و استقلال وتامین منافع ملی. چنانکه در جنگ 12 روزه دیدیم که با وجود محرومیتهای فراوان که بر ما تحمیل شده بود یا بعضاً ناشی از عملکردهاینادرست خودمان بود و حمایت همه جانبهای که رژیم صهیونیستی از قدرتها داشت، توان موشکی ما که حاصل دانش و کارآمدی ملی وبومی بود تاثیر زیادی در ناکام گذاشتند دشمن از اهداف پلیدش داشت.
ولی همین قدرت و توان نیز در صورتی پایدار خواهد بود که اولاً متکی بر اقتصاد نیرومند و دانش قوی باشد و ثانیاً رضایت مردم وامیدواری آنان به آینده بهتر، پشتوانه نظام حکمرانی و نیروهای مسلح باشد و با محوریت یک دیپلماسی هوشمند و ملی و واقع نگر و محکم ولی انعطاف پذیر، امور اداره شود.
اینهمه در صورتی قابل دسترسی است که عملاً خط قرمز اصلی، منافع کشور و مصالح ملی و رضایت مردم و البته با مشارکت همه جانبه ملت بخصوص دانشمندان و کارشناسان و آزادی و امنیت برای همه باشد. و مردم بزرگوار (همه مردم) که صاحب کشور و ولی نعمت مسوولان و پشتوانه اقتدار و عزّت میهن و حتی نظاماند باید بیش از پیش مورد قدردانی قرار گیرند.
پس از جنگ تجاوزکارانه علیه ایران و شهامت و پایداری و انسجامی که همه نیروهای خیرخواه میهن و ملت از خود نشان دادند انتظار میرفت که برای قدردانی از این مردم شریف گشایشهای بیشتر و امیدبخش تری در کار مردم ایجاد شود. البته تنگناهای اقتصادی ومعیشتی جامعه که ریشههای سخت و علتهای مزمنی دارد یک شبه قابل حل نیست ولی مطمئناً با رویکردهای عدالت محور و واقعنگری بخصوص با بهبود روابط خارجی اولاً امید مردم به بهبود امور بیشتر میشود و ثانیاً در میانمدت هم آثار خوب این رویه آشکار خواهدشد.
انصاف باید داد که دولت محترم در هنگامه جنگ (و پس از آن) سعی خود را در راضی نگاه داشتن مردم کرد و میکند ولی اینکار اولاً باید با برنامه ریزی معقول و عملی و ثانیاً از سوی همه ارکان حکومت باشد ولی انتظار بوده و هست که در گام اول شاهد آزادی بخش مهمی از زندانیان باشیم و نیز موانع و مشکلات ذهنی و عینی از سر راه هموطنان عزیز ما در خارج که دوستدار ایران و دارای امکانات معنوی، فکری و مادی برای خدمت به این مردم و کشورند برداشته شود و بالاخره در جهت تحقق وعدههای رئیس جمهور محترم به مردم از جمله اصلاح وضع ناگوار اینترنت که بخش قابل توجهی از زندگی روزمره و اقتصادی و اجتماعی مردم به آن وابسته است گامهای محکمتر و ثمربخشتری برداشته شود.
احضار و فراخواندن و حتی محاکمه بسیاری از سیاسیون و اصحاب رسانه و فکر و حتی شخصیتهای معتبر و امتحان داده زیادترشده است.
سخنهای تهدید آمیز و تحریک کننده (و در واقع کمک کننده به دشمن برای گسترش توطئههایش) بخصوص از تریبونهای رسمی وتکیه روی شعارهای نابجا (که در جای خود در پدید آمدن وضع ناگوار کنونی موثر بوده است) روزنههای امید را مسدود میکند.
اشراف و دخالتهای بیش از حدّ دستگاههای امنیتی (و احیاناً نظامی) نه تنها بر همه ارکان حکومت که بر مردم و نهادهای عادی و غیردولتی بر دامنه مشکلات میافزاید. و حتی راه را بر خدمات مورد انتظار دولت میبندد.
همه دشمنیها و دشمنها را در داخل دیدن و به این بهانه مردم و نهادها را از حقوق مسلم خود محروم کردن و غفلت از تهدیدهای بیرونی که امنیّت و آرامش را از حکومت و مردم گرفته است اساس نادرستی است که اگر اصلاح نشود بیش از پیش کشور و مردم و حتی حکومت زیان خواهد دید.
آیا دردآور نیست که دولت نتواند مدیران مورد خواست خود را به کار گیرد و با مانع بزرگ (و نابجائی) به نام تایید به اصطلاح صلاحیتها روبرو شود و این امر ناروا متاسفانه برای بسیاری از مشاغل و خدمات غیر دولتی و عملی و مدنی هم وجود دارد.
و شگرف اینکه بیشتر مانع از سوی دستگاههایی است که وابسته به دولتند. میدانم که نظر رئیس جمهور و مواضع درست ایشان چیست، ولی در عمل مشکل نه تنها حل نمیشود که روزبروز بیشتر میشود و با این احوال نمیشود انتظار داشت که دولت خدمات خود را به درستی ارائه دهد و بیش و پیش از هر جا و هر کس انتظار از رئیس جمهور محترم است که در این امر چارهاندیشی و از اختیارات محدودی که دارند استفاده کنند.
و دوستان اگر انتقادی دارند اولاً با رعایت همه جوانب و نه طلبکارانه بیان شود و به جای گلایههای بیجا روی مطالبات واقعی مردم و نیزوعدههائی که به مردم داده شده است تکیه کنند و ثانیاً در کنار آن راهکارهای مناسب نیز بررسی و عرضه شود.
دولت محترم هم تلاش خود را در جهت دفاع از انتقاد سالم و آزادی اندیشه بیشتر کند و بخصوص در جهت جلوگیری از برخوردهای ناروایی که با منتقدان و تشکلهای سیاسی و مدنی میشود.
در ابتدای این دیدار اساتید نکاتی را مطرح کردند و از نگرانیهای خود از شدت گرفتن سقوط فرهنگی جامعه ایرانی گفتند و مقصر این امر را شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور دانستند.
همچنین به مشکلاتی که در راه وفاق دولت آقای پزشکیان است اشاره کردند و از جناب آقای خاتمی خواستند تا راه حلی برای خروج ازبحران کشور ارائه کنند و در بیانیهای مسیر عبور از بحران و اصلاح کشور را مشخص نمایند تا با میدانداری جناب آقای خاتمی، همه گروههای اصلاح طلب در حمایت از بیانیه ایشان و برای نجات کشور با یکدیگر متحد شوند.
موضوع توسعه و توسعه سیاسی در ایران، نکته دیگری بود که مطرح و اشاره شد که ویژگی اصلی توسعه این است که تدریجی است و یکباره اتفاق نمی افتد و در مقابل عدم توسعه یا توسعه نیافتگی است. اگر این مورد را به عنوان اصل راهنما در نظر بگیریم جنابعالی فرمودید رویکرد ما با نظام تعاملی است، با حفظ ارزشهای اصلاح طلبانه. اما اکنون رویکرد توسعه، به رویکرد دوگانه آزادی و استبداد وتعامل نیز به مبارزه سیاسی تبدیل شدهاند.
با توجه به شرایط فعلی سیاسی در داخل و خارج از کشور پیشنهاد شد که از مدارا کردن و مفهوم مدارا -که سابقه طولانی در ایراندارد- در سیاست خارجی بهره برده شود.
در ادامه یکی از بانوان حاضر در جلسه از نقش زنان در جامعه و محدودیت هایی که برای آنان ایجاد شده است گفتند و به این موضوعاشاره کردند که کنش گری زنان در ایران هزینه بدون فایده است
source