سری Silent Hill همواره تمرکز ویژهای بر ترس روانشناختی داشته است. این رویکرد باعث میشود وحشت واقعی از درون ذهن و شخصیت اصلی سرچشمه بگیرد. به همین دلیل، هر چه قهرمان بازی قویتر و پیچیدهتر باشد، تجربه ترسناکتر و تأثیرگذارتری رقم میخورد. البته این مسئله نتیجه معکوس نیز دارد. هرگاه شخصیت اصلی ضعیفتر باشد، تأثیر روانی و وحشت بازی نیز به همان میزان کاهش مییابد.
مجموعه Silent Hill بهویژه در نسخههای اول، حس وحشت را به خوبی انتقال میداد و به عنوان یکی از مهمترین فرنچایزها در ژانر وحشت بقاء جای گرفت. در این مطلب، میخواهیم سری را نه صرفاً بر اساس کیفیت، بلکه مطابق با درجه وحشتی که در خود جای دادهاند رتبهبندی کنیم.
۹. Silent Hill: Homecoming

الکس شپرد، شخصیت اصلی بازی، پس از انجام مأموریت نظامیاش به خانه بازمیگردد. نخستین واکنش او زمانی که صدایی مشکوک از طبقهی پایین خانه میشنود، بیرون آوردن چاقو برای حذف تهدید احتمالی است.
بازی چند جامپ اسکر و صحنهی دلهرهآور دارد، اما مواردی که واقعاً بتوان آنها را به معنای واقعی ترسناک دانست، بسیار اندک هستند. از آنجا که بازی به بازیکن اجازه میدهد با هر دشمن مستقیم وارد نبرد شود، به همان اندازه که الکس دشمنانش را از بین میبرد، تنش و حس اضطراب بازی را هم کنار میزند. همچنین، دشمنان تکراری نسخههای پیشین سری بدون هیچ پیوند معنایی یا شخصی به داستان الکس بازگردانده شدهاند و همین موضوع باعث میشود Silent Hill: Homecoming نتواند ترس روانی خاصی که مجموعه به آن شهرت دارد را بازآفرینی کند.
۸. Silent Hill: Downpour

در بازی Silent Hill: Downpour کنترل شخصیتی به نام مورفی پندلتون را در دست میگیرید. او یک زندانی فراری است که در راه انتقال به زندانی دیگر موفق به فرار میشود. مورفی برخلاف بسیاری از قهرمانان این سری که گذشتهای تاریک یا ناشناخته دارند، از ابتدا شخصیی نسبتاً اخلاقمدار است و نیازی به حدس زدن ابعاد پنهان گذشتهاش نداریم.
اگرچه Downpour بهشکل منحصربهفردی ترسناک نیست، اما نسبت به نسخه Homecoming جهش قابل ملاحظهای در حس تعلیق و تنش دارد. این بازی بیشتر بر وضعیتهای پرتنش و هیجانی تکیه میکند و گاهی شبیه یک اثر روانشناختی هیجانی به نظر میرسد تا تجربهای مبتنی بر ترس واقعی. نکته مثبت دیگر این است که بازی دشمنان جدیدی معرفی میکند که برخلاف نسخههای قبلی، حاصل ذهن همه کسانی است که با اتوبوس زندان وارد شهر شدهاند و تنها محدود به مورفی نیستند.
۷. Silent Hill: Shattered Memories

Silent Hill: Shattered Memories صرفاً یک بازسازی از نسخه اول Silent Hill نیست، بلکه تفسیر دوباره کاملی از بازی به شمار میآید. این عنوان با در نظر گرفتن رویدادهای Silent Hill 3، داستان را به شکلهای جالبی بازآفرینی میکند.
این نسخه بخش مبارزه را بهطور کامل کنار گذاشته است. در طول بازی تنها یک هیولا وجود دارد که ظهور آن کاملاً بر اساس انتخابهای بازیکن در بخشهای رواندرمانی تعیین میشود. بازی تمرکز کامل خود را بر جنبهی روانشناختی سری میگذارد و نمیتوان انکار کرد که این رویکرد اثربخش بوده و متفاوت از هر آن چیزی است که پیشتر در این سری دیدهایم. با این حال، تجربهی بازی چندان ترسناک نیست.
۶. Silent Hill: Origins

در مجموعهای مانند Silent Hill، که تمرکز اصلی بر شخصیتها و مبارزههای درونی آنها است، میتوان استدلال کرد که پیشدرامدی مثل Silent Hill: Origins انتخاب چندان مناسبی نیست. با این حال، بازی یکی از معدود عناوین سری محسوب میشود که حس و حال نسخه اول را به خوبی زنده نگه میدارد.
Origins با بازگشت به فضای سه گانه اصلی، حس ناآرامی و دلهره بیشتری نسبت به دیگر نسخهها ایجاد میکند؛ اگرچه این تأثیر به دلیل این که Travis، شخصیت اصلی بازی، فرصت کافی برای پردازش ندارد، کمی کاهش مییابد. این بازی بیش از حد درگیر کاوش در تاریخچه و جهان Silent Hill میشود و کمتر به عمق عناصر روانشناختی و ترس درونی میپردازد.
۵. Silent Hill 2

نسخه اول Silent Hill موفقیتی بزرگی را رقم زد و همین امر منجر به افزایش چشمگیر بودجه ساخت Silent Hill 2 شد. این عنوان از همان روزهای ابتدایی مورد استقبال قرار گرفت و نقش بزرگی در شکلدهی به دیدگاه مخاطبان ایفا کرد؛ به طوری که اغلب فراموش میکنند در نسخه اول یک فرقه وجود دارد که بهطور نمادین شیاطین را در شهر تجسم میکند. با این وجود، Silent Hill 2 کاملاً از این رویکرد فاصله میگیرد.
در این بازی، شهر Silent Hill از دید شخصی به نام جیمز ساندرلند نمایش داده میشود. نمیتوان انکار کرد که Silent Hill 2 یک بازی ترسناک واقعی است؛ بهویژه در لحظات آرامتر که صدای خشخش رادیو حس اضطراب را تشدید میکند. اما برای جیمز، شهر سایلنت هیل تجسم میل او به مجازات شدن برای خطاهای گذشتهاش است و همین آگاهی و درک از خود، ترسناکتر از هر تهدید یا موجودی است که او با آن روبهرو میشود.
۴. Silent Hill 3

این بازی به عنوان دنبالهای برای نسخه اصلی، نخستین قهرمان مونث سری را معرفی میکند و در عین حال قدرتمندترین شخصیت سری نیز محسوب میشود. Heather Mason، دختر هری که در پایان بازی اول نجات یافت، نمونهای از نوجوانان دهههای ۱۹۹۰ تا اوایل ۲۰۰۰؛ او فردی سرکش و پرحرف، اما مراقب مردان اطراف خود و بزرگترهایی که برایش دستور صادر میکنند.
Silent Hill 3 تجربهای دلخراشتر و دلهرهآورتر نسبت به دیگر نسخهها به ارمغان میآورد. Heather در جهانی قرار دارد که باید با فراخوان دیگران پاسخ دهد و در این بین بیدفاع به نظر میرسد. او مجبور است بیشتر از هیولاها فرار کند، آنها را از خود دور کند و در سن کم، مانند یک بزرگسال رفتار کند. این در حالی است که دیگران تنها میخواهند از او سوء استفاده کنند.
۳. Silent Hill f

Silent Hill f برای اولین بار، این سری را به خارج از آمریکا و به کشور ژاپن برده و دوباره یک دختر نوجوان را بهعنوان شخصیت اصلی معرفی میکند. روستایی که شخصیت اصلی بازی، هیناکو، در آن زندگی میکند، مکانی مردسالارانه است و ظاهراً زنان دارایی مردان محسوب میشوند.
بازی نشان میدهد که چگونه مذهب در این جوامع کوچک تحریف میشود تا نظم اجتماعی دلخواه حفظ گردد. در مبارزات بازی چندین جامپ اسکر وجود دارد، اما بزرگترین وحشت Silent Hill f از فضاسازی سنگین آن میآید.
۲. Silent Hill 4: The Room

در بین نسخههای اصلی این مجموعه، بازی Silent Hill 4: The Room از نظر سبک و رویکرد، بزرگترین تفاوت را نشان میدهد. در این بازی، شما کنترل شخصیتی به نام Henry Townshend را در دست میگیرید که عمدتاً در اتاق خودش زندانی است. این نسخه برای اولین بار در سری، از دید اول شخص دنبال میشود. نکتهای که بازی را به شدت دلهرهآور میکند، این است که هنری هیچگونه ارتباط واقعی با اتفاقات نداشته و صرفاً در زمان و مکان اشتباه حضور دارد.
با پیشرفت در بازی، اتاق هنری بیشتر و بیشتر تسخیر میشود تا جایی که دیگر هیچ محل امنی برای او باقی نمیماند. هیولاهایی که او را دنبال میکنند، بسیار تهدیدآمیز هستند و این حتی شامل ارواحی میشود که به هیچوجه نمیتوان آنها را از بین برد و میتوانند از دیوارها و مناطق مختلف نقشه به دنبال شما بیایند. این نسخه یکی از ترسناکترین بازیهای کل سری محسوب میشود.
۱. Silent Hill

هیچ یک از بازیهای سری Silent Hill نتوانستهاند حس و حال نسخه اول را به طور کامل بازآفرینی کنند. وجود محیطی کاملاً ساکت و مرموز، نبود مسیر واضح و سردرگمی برای هری میسن، شخصیت اصلی بازی، از ویژگیهای متمایز این بازی بودند. این نسخه با زاویههای ثابت دوربین که بسته به محیط تغییر میکنند، حس ناآرامی و دلهره خاصی ایجاد میکرد.
شهر Silent Hill در تمام لحظات بازی در دسترس شماست و هیولاها صرفاً حضور دارند. آنها به دنبال هری نیستند، اما اگر برخوردی رخ دهد، او را تعقیب میکنند. تقریباً همه ساختمانها قابل تعامل هستند، اطلاعات کمی به بازیکن داده میشود و فضاسازی بسیار سنگین و عجیب است. حتی واکنشهای هری به هر آنچه که میشنود، نشان میدهد هیچ چیز عادی نیست. همچنین نداستن مقصد بعدی شاید ترسناکترین بخش کل بازی باشد.
source
