حراست از انقلاب اسلامی ضرورت خاصی داشت و از طرف دیگر چون عموم مردم آموزش‌های نظامی را ندیده و با شیوه استفاده از سلاح و جنگ علیه دشمن آشنایی کافی نداشتند، رهبر خردمند انقلاب اسلامی طی رهنمودی در تاریخ ۵ آذر ۱۳۵۸ این مسئله را حل کرد و طی یک فرمان تاریخی، دستور تشکیل بسیج عمومی را صادر کرد.

به گزارش ایسنا، با تبیین دفاعی بودن جنگ و اشاره به وجوب دفاع، امام خمینی (ره) ضمن بسیج نیرو برای حضور در جبهه‌ها، پشتیبانی عمومی و مردمی از کنش دفاعی جمهوری اسلامی را نیز میسر و تسهیل کردند.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و رأی قاطع مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی و روشن شدن مواضع آن برضد استکبار جهانی، ابرقدرت‌ها را بر آن داشت تا به ‌وسیله عوامل داخلی و خارجی خود علیه این نظام نوپا وارد عمل شوند و از اختلاف و درگیری گروه‌های مختلف موجود در کشور، برای بازگشت دوباره خود بهره‌برداری کنند.

به این منظور، آنان با تحریک عوامل مزدور خود توطئه‌هایی را یکی پس از دیگری تدارک دیدند که همگی با هوشیاری رهبر و ملت ایران به شکست انجامید؛ از آن جمله می‌توان به غائله خودمختاری کردستان، جریان گنبد و بر پا کردن آشوب در آذربایجان اشاره کرد.

پس از این ناکامی‌ها، آمریکا با یک شانتاژ تبلیغاتی که از قبل تهیه شده بود، با هدف نمایش قدرتمندی خود و ارعاب امّت مسلمان ایران و همچنین تقویت روحیه باقی‌مانده‌های رژیم ستم‌شاهی و دیگر مزدورانش، ناوگان خود را روانه خلیج فارس کرد. درمقابل، حضرت امام خمینی (ره) که واقف بر  توطئه‌ها بود، ضمن اینکه آمریکا را با آن همه قدرتش تحقیر می‌کرد، برای مقابله با هرگونه توطئه اعم از داخلی و یا تجاوز خارجی که احساس می‌شد انقلاب اسلامی راتهدید می‌کند، حراست از انقلاب مردمی را به خود مردم که همواره به‌عنوان عظیم‌ترین و ارزشمندترین سرمایه به‌شمار می‌آیند، واگذار کردند.

واحد بسیج پس از ادغام در سپاه پاسداران علاوه بر تأمین بیشترین نیروهای انسانی مورد نیاز جبهه‌ها، نقش بسیار ارزنده‌ای در جهت برقرار امنیت در شهرها و مبارزه با ضدانقلاب ایفا کرد. بسبج تا سال ۱۳۶۹ یک واحد از سپاه بود و از آن سال به بعد تحت‌عنوان «نیروی مقاومت» به فعالیت‌اش ادامه می‌دهد.

* متن فرمان حضرت امام خمینی (ره) به این شرح بود: «باید ما همه قوایمان را مجتمع کنیم برای نجات دادن یک کشور، باید اگر مسائلی برای ما پیش بیاید، هرچه هم سخت باشد، تحمل کنیم. باز من تکرار می‌کنم که بدانید شما با یک قدرتی مواجه هستید که اگر غفلت بشود، مملکت‌تان از بین‌ می‌رود. غفلت نباید بکنید، غفلت نکردن به این است که همه قوا را و هرچه فریاد دارید، سر آمریکا بکشید و هرچه تظاهرات دارید، ضد آمریکا بکنید. قوای خودتان را مجهز بکنید و تعلیمات نظامی پیدا کنید و به دوستان‌تان تعلیم دهید، به همه اشخاص که همین‌طوری راه می‌روند، تعلیمات نظامی بدهید. مملکت اسلامی باید همه‌اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد. یکی از ابواب فقه، باب رمی است؛ ‌ باب تیراندازی است، آن وقت تیراندازی بود، حالا هم تیراندازی هست، به یک طور دیگری در اسلام … برای همه افراد مستحب است که سوارکاری را یاد بگیرند. حالا اتومبیل‌سواری و رانندگی را یاد بگیرند و بر همه است که تیراندازی را یاد بگیرند، فنون جنگی را یاد بگیرند. باید ملت ما جوان‌هایشان مجهز باشند به همین جهاز و علاوه بر جهاز دینی و ایمانی که دارند، مجهز به سلاح‌های مادی و سلاحی هم باشند و یاد گرفته باشند. این‌طور نباشد که یک تفنگی که دست‌شان آمد، ندانند که با آن چه کنند. باید یاد بگیرند و یاد بدهند. جوان‌ها را یادشان بدهید، همه‌جا باید این‌طور بشود که یک مملکتی بعد از چند سالی که بیست میلیون جوان دارد، بیست میلیون تفنگ‌دار داشته باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد و یک‌چنین مملکتی آسیب‌پذیر نیست و الان هم الحمدالله آسیب‌پذیر نیست»

با این رهنمود، حضرت امام خمینی (ره) ارتش بیست میلیونی را بنیان‌گذاری کرد و بسیج، ارگان ارتش بیست میلیونی شکل گرفت. استقبال مردم از این نهاد انقلابی چنان زیاد و پرشور بود که حضرت امام خمینی (ره) در اول اسفند همان سال، از حضور گسترده و مشتاقانه مردم تشکر کردند.

ادغام بسیج در سپاه موجب بروز تحولات و دگرگونی‌های عمیق در تشکیلات آن شد. باتوجه به این واقعیت که هرچه پایه‌های نظام جمهوری اسلامی قوام بیشتری می‌یافت، توطئه‌ها و دسیسه‌های استکباری هم ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کرد، لذا ضرورت ایجاد تحولات جدیدی متناسب با رشد تشکیلات بسیج از یک‌سو و گسترش ابعاد حیله‌های امپریالیستی از طرف دیگر، به شدت احساس می‌شد.

همچینین در بخشی از کتاب «کوهستان آتش» نوشته گل‌علی بابایی می‌خوانیم:

در طول هشت سال دفاع مقدس، یکی از اقشاری که با حضور داوطلبانه خود در جنگ، شورونشاطی وصف‌ناپذیر؛ توأم با معنویت، جذابیت، شجاعت و ایثارگری را به میدان‌های نبرد داده بود، طیف بسیجیانی بودند که غالباً به دلیل جوانی و سن و سال کمتر، برجسته‌تر از سایر اقشار درصحنه‌های مختلف جنگ و دفاع مقدس نقش‌آفرینی می‌کردند.

ازجمله این طیف رزمندگان، بسیجیان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله بودند که خاطرات جذاب و ماندگاری از دوران اعزام و آموزش خود در این لشکر به یادگار گذاشته‌اند که به مناسبت هفته مبارک بسیج، در چند شماره به برخی از خاطرات تعدادی از رزمندگان بسیجی این لشکر اشاره می‌شود:

به همان میزان که شناخت فرماندهان نسبت به منطقه عملیاتی افزایش می‌یافت، بر شدت سخت‌گیری به نیروهای بسیجی و اجرای مانورهای قوی آموزشی افزوده می‌شد.

گرچه؛ در جریان همین سخت‌گیری‌های ضروری نیز، باز قلب همت دریادلان به عشق بسیجیان لشکرش می‌تپید و نگران بود که مبادا رده‌های عملیاتی در جریان اجرای آن مانورها، از خط باریک میان سخت‌گیری و بی‌رحمی، عبور نمایند و بسیجیان را بیازارند

سید محمدجعفر آل آقا؛ معاون گروهان دوم گردان حبیب بن مظاهر، با اشاره به توصیه‌های فرمانده لشکر ۲۷ در این باب، گفته است:

آن چیزهایی که در جلسات توجیهی، از طرف مسئولین لشکر به ما گفته می‌شد، این بود که منطقه عملیاتی آینده، منطقه‌ای صعب‌العبور و بعضاً پرخطر است. به همین خاطر؛ نیروها باید آمادگی مقابله با هرگونه مقاومتی را داشته باشند…حتی خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد که حاج همت شخصاً به گردان می‌آمد و برای رزمنده‌ها صحبت می‌کرد.

یک‌بار که ایشان برای سخنرانی به اردوگاه گردان حبیب آمده بود، قرار شد من قبل از سخنرانی، قرآن را تلاوت کنم. چون نمی‌توانستم هم میکروفن را به دست بگیرم و هم قرآن را، این شد که حاج همت میکروفن را جلوی دهان من نگه داشت و من آیات قرآن را تلاوت کردم.

یک‌بار هم حاج همت به چادر ارکان گردان حبیب آمد و صحبت‌ها و ارشاداتی کرد. از جمله به ما گفت: مبادا به بسیجیان به‌عنوان تنبیه بگویید که بدو بالای تپه و دستت را به آنجا بزن و برگرد. این بسیجیان؛ امانت‌های مردم در دست ما هستند، نباید آن‌ها را اذیت کنیم.

* صحیفه نور، ج۱۰، ص  ۲۳۹ و ص۲۷۵

انتهای پیام

source

توسط wisna.ir