ساعت 24 – یکی از سوالهایی که این روزها بسیار مطرح میباشد این است که ایران چگونه میخواهد پاسخ ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران را بدهد.
به قول معروف کارتهای زیادی روی میز ایران قرار دارد. جدا از مسایل معنوی در ترور شهید هنیه در تهران مساله شکستن قواعد و ملاحظات امنیتی فیما بین کشورها نیز مطرح میباشد. اگر با آنهایی که درگیر بحث تامین امنیت شخصیت ها هستند صحبت کنید متوجه می شوید که تامین امنیت شخصیت ها 10% فیزیکی است، یعنی بحث محافظ ها و مسایل ایمنی و…، 90 درصد تامین امنیت شخصیت ها قواعد و موازنههای سیاسی است که کشورها بر اساس آن تعامل میکنند وگر نه اگر دستور سیاسی صادر شود دستگاههای امنیتی کشورها عموما راهکارهایی برای ترور افراد پیدا میکنند و فردی که هدف است دیگر خود را مرده متحرک باید بداند.
راهکار بازگرداندن موازنه امنیتی هم این است که اگر یک دستگاه امنیتی از کشوری فردی را در کشور شما ترور کرد شما در همان سطح باید دو یا سه یا بیشتر از افراد کشور مقابل را حذف کنید.
ایران هم به خوبی این را میداند. خوب امروزه بحث پاسخ دادن به اسرائیل هم گرو همین مساله میباشد. افرادی که در سطح اسماعیل هنیه باشند باید درون اسرائیل حذف شوند. همه به خوبی میدانند که ایران توانمندی آن را دارد که حتی شخص نتانیاهو را نیز حذف کند، دیگران مانند اسموتریچ و بن غفیر و… که عددی به حساب نمی آیند. اما سوال مطرح شده برای سیاست مداران معمولا این است که سود و زیاد حذف افراد چه خواهد بود. امروزه علیرغم همه جنایاتی که اسرائیلیها انجام میدهند بقای نتانیاهو میتواند بیشتر به نفع ایران باشد تا حذف او.
ایران هزاران سال هم تلاش میکرد امکان نداشت بتواند وجههای را که یهودیها سه هزار سال برای ایجاد آن در جامعه جهانی درست کرده بودند را مثل نتانیاهو خراب کند. نتانیاهو در ده ماه جنایاتی انجام داد که منجر شد کل جامعه جهانی امروزه بر علیه اسرائیل و صهیونیست ها شود و گو اینکه شاید در برخی کشورها هنوز نوکران جیره و مواجیب بگیر صهیونیست ها در مناصب سیاسی سر کار هستند اما آنچه بدیهی است در دراز مدت اینها بازنشسته خواهند شد و نسل جدید به قدرت خواهد رسید، نسلی که اینبار با فلسطینیها احساس همدردی میکند و صهیونیست ها را جنایت کار میداند.
ایران و جبهه مقاومت چه کار باید میکردند که بتوانند چنین هدفی را محقق کنند؟ طی سالهای اخیر آمریکا، اسرائیل وکشورهای عرب حوزه خلیج فارس ملیاردها دلار هزینه کردند تا فضای جوامع این کشورها را بر علیه ایران و جبهه مقاومت بشورانند. جنایاتی که اسرائیلیها در غزه انجام دادند از یک طرف و حمله شهرک نشینهای صهیونیست به مسجد الاقصی و تهدیدات افرادی مانند بن گفیر مبنی بر تخریب مسجد الاقصد وایجاد کنیسه یهودی در آن و… موجب آن شده که کل فضای جهان اسلام امروزه بر علیه اسرائیل متحد شود و حتی سران کشورهایی که تا چند صباح پیش درباره مذاکره و صلح با اسرائیل صحبت میکردند مجبور شوند از مواضع خود عقب نشینی کنند. حتی برخی مراجع امنیتی و انتظامی اسرائیل اذعان دارند که این رفتار تندرو ها میتواند موجب ایجاد آشوب داخلی و نابودی اسرائیل شود.
رسانههای آمریکایی اخیرا خبری مبنی بر اینکه بن سلمان به آمریکاییها گفته: “می ترسد اگر با اسرائیل صلح کند ترور شود وبرود کنار سادات” و این را به عنوان تلاش بن سلمان برای امتیاز گیری از آمریکاییها مطرح کردهاند. اما واقعیت امر این است که وی لاف نمی زند، امروزه به دلیل اینکه در کشورهای عربی و اسلامی نفرت و انزجار از اسرائیل شدت گرفته هر کسی درباره مصالحه با اسرائیل صحبت کند ممکن است به دنبال سادات برود. همچنین امروزه تعداد افرادی که خواهان پیوستن به جبهه مقاومت هستند به شدت افزایش یافته و کار مثلا در غزه و کرانه باختری به حدی رسیده که گروههایی مانند حماس و جهاد اسلامی به داوطلبان اعلام میکنند که ظرفیت بیش از حد پر شده و حتی سلاح کافی برای آنها ندارند و در حال حاضر نمی توانند سلاح ها را دست افرادی بدهند که آموزش مناسب ندیدهاند.
می توان گفت امروزه معظل اصلی برای پاسخ به اسرائیل این شده که کدام را بکشند، بعضی وقت ها وجود ابلههان بیشتر به نفع است تا حذف آنها. برخی تصور میکنند وقتی رهبری در ایران میگوید اسرائیل نابود خواهد شد منظور اش این است که قرار است ایران حمله کند و اسرائیل را نابود کند، همین که افرادی مانند نتانیاهو و بن غفیر و اسموتریچ و… سر کار باشند کافی است ایران بنشیند و تماشا کند کی اینها با کارهایشان اسرائیل را نابود میکنند.
source