طبق اطلاعاتی که از داخل رژیم عراق به دست مسئولین ما رسیده است، همه عملیات‌ها به شکل من‌درآوردی نیست، بلکه بچه‌ها روی عملیات‌ها حساب می‌کنند، لذا شما مطمئن باشید که وقتی ایران یک طرحی را برای عملیات می‌چیند، از داخل شورای فرماندهی نظامی عراق به دشمن اطلاعاتی می‌رسد. ما در عملیات «والفجر ۹»، یک جزوه‌ای را داشتیم که به‌عنوان خاکریز … از آن استفاده می‌شد.

به گزارش ایسنا، علی صالحی، مسئول واحد طرح و عملیات تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا بعد از اجرای عملیات «کربلای ۲» طی سخنرانی که در دوازدهم شهریور ماه سال ۱۳۶۵ داشته به شرح این عملیات  برای رزمندگان که در موقعیت محور ۲۵۱۹ هستند، پرداخته است. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع بخش‌های از این سخنرانی را که مربوط به نوار شماره ۲۰۲۹۱ می‌باشد، به صورت مکتوب ارائه  کرده است.

صالحی روایت می‌کند: «در مورد نتیجه و اهداف عملیات کربلای۲ باید بگویم همان طوری که همه برادرها مستحضر هستند و بنده نیز در فعالیت‌هایی که پیش از عملیات با یکی دو گردان داشتم، به گردان امام حسن (ع) و امام علی (ع) بیان کردم که اخیراً عراق یک سلطه یا طرح دفاعی و استراتژیک جدیدی را برای خود به عنوان دفاع متحرک انتخاب کرده است که مفهوم آن استراتژی این بود که به دلیل اینکه بتواند خود را حفظ کند، باید عملیاتی را علیه ما تدارک ببیند.

وقتی که ما عملیات می‌کنیم و بچه‌ها به مرخصی می‌روند بدانید که دوباره می‌آیند و عملیات می‌کنند. عراق بعد از هر دو سه ماهی که از عملیات‌ها می‌گذشت، سیاستش این طور شده بود که یک عملیات ایذایی و محدود انجام دهد تا نیروهایی را که ما آماده می‌کنیم تا وارد عمل شوند، استفاده شود و نتوانند که در عملیات بعدی کار کنند. البته نتیجه‌اش را شما دیدید که از یازده طرح ایذایی که داشت، سه چهار مورد آن را انجام داد، که در سه طرح موفق شد. ما نمونه این دفاع متحرک را در دو ماه پیش در منطقه حاج‌عمران داشتیم، که برادرها تجربه‌ای نیز کسب کردند. به هر حال این دو طرح متحرک در فکه و مهران انجام شد.

البته در نقاط دیگر نیز انجام شد اما دشمن در فکه و مهران پیروزی کسب کرد لذا به خاطر فتح مهران، سه روز در کل عراق اعلام جشن و تعطیلی شد. خلاصه وضعیت به این شکل بود تا اینکه نیروهای بسیج، سپاه و مشمول آماده جنگ شدند و جلوی دشمن را سد کردند. پس تک‌تک عملیاتها را انجام دادند تا منطقه را بگیرند. به لطف خدا در همه مناطق پیروزی بیشتر از خط اول بود، رزمندگان در فکه علاوه بر آنکه مناطق از دست داده را پس گرفتند، صد کیلومتر مربع از منطقه‌ای را که در والفجر ۱ قرار بود بگیریم و نتوانستیم را نیز گرفتند.

در عملیات کربلای ۱، به جز منطقه مهران، ارتفاعات قلعه ویزان که در عملیات والفجر ۳ گرفته نشده بود را گرفتند. عملیات کربلای ۲ از سلسله استراتژی جدید است که ایران در جنگ خود دارد. در مورد اینکه آن عملیات را از کجا و چه موقع شروع کردند هم توضیح می‌دهم.

عملیات کربلای ۲؛ بنا به دستور امام اجرا شد

در حدود یک ماه و نیم قبل، جلسه‌ای بین کل فرمانده‌های سپاه، تیپ و لشکرها در حضور حضرت امام برگزار شد که حضرت امام در این جلسه فرمودند بروید و آماده جنگ شوید تا به دشمن تک کنید و عملیاتی علیه دشمن انجام بدهید ولو ایذایی باشد. یکی از مناطقی که به این منظور انتخاب شد منطقه کربلای ۲ بود تا در آن یک تک ایذایی هدف‌دار انجام شود.

بنده عملیات ایذایی را معنا می‌کنم تا به طور اشتباه برداشت نشود. ما دو تک ایذایی داریم، در یکی از آن‌ها فقط به دشمن بزنید و سعی کنید که با کمترین تلفات باشد لذا یک شهید و مجروح هم به جا نگذارید. پس سریعاً به عقب بکشید، لکن همه نیروها در آن مأموریت توجیه می‌شوند تا به‌محض اینکه به خط دشمن زدند، برگردند. ما در بعضی جاها همانند کارهایی که در عملیات والفجر ۹ می‌کردیم، در یک کیلومتری پایگاه دشمن بایستید، آرپی‌جی‌ها و تیربارها را شلیک کنید بعد برگردید.

یک تک ایذایی دیگر، تک یدک است یعنی عملیات یدک، ایذایی و هدف‌دار است. لذا باید رفت، معبر را باز نمود، با دشمن درگیر شد و جنگید. هدف باید به نیرو داده شود؛ اما هدف، به شکلی است که از نظر نظامی، شما چه آن را بگیرید و چه نگیرید، به یگان عمل‌کننده صدمه‌ای وارد نمی‌شود؛ اما به یگان پدافند لطمه وارد می‌شود. اگر شما یک‌قدم کج بروید، آن یک قدم به‌حساب می‌آید. پس این وضعیت نیروی عراق است، که یک ارتفاع هم از دست بدهد، از دست داده است. البته یگان عمل‌کننده زمین را از دست نداده و اگر تلفاتی داده است، به جای آن در این موقعیت حساس دو برابر یا سه برابر از دشمن تلفات گرفته است.

کربلای ۲؛ عملیاتی یدک

بنابراین عملیات کربلای ۲ به‌عنوان عملیات یدک مطرح می‌شود. عملیات یدک هم‌زمان و یکی دو شب زودتر از عملیات اصلی انجام می‌شود. شاید امروز متوجه این قضیه شده باشید، ولی اگر می‌خواستم در سه روز پیش آن را بگویم، متوجه نمی‌شدید که ما اگر به‌صورت یدک برویم، نیروی اصلی به کجا می‌رود. حالا همه شما با افکار دیشب و دو شب پیش، فهمیدید که نیروی عملیات اصلی در کجا بود. اسکله‌ای را که ما در خلیج از عراق گرفتیم … آن‌همه کشتی‌ها می‌آمدند تا در ایران بارگیری کنند اما توسط ما منهدم می‌شدند. لذا از طریق همین اسکله، هدایت می‌شدند و امروز آن اسکله در دسترس عراق نیست. البته از جهت بارگیری نفتی، در حدود یک میلیارد بشکه نفت دارد تا ما از چاه‌های عراق بکشیم و به خارج صادر کنیم. پس آن اسکله از جهت اقتصادی اهمیت فراوانی دارد.

اشراف اطلاعاتی دشمن

طبق اطلاعاتی که از داخل رژیم عراق به دست مسئولین ما رسیده است، همه عملیات‌ها به شکل من‌درآوردی نیست، بلکه بچه‌ها روی عملیات‌ها حساب می‌کنند، لذا شما مطمئن باشید که وقتی ایران یک طرحی را برای عملیات می‌چیند، از داخل شورای فرماندهی نظامی عراق به دشمن اطلاعاتی می‌رسد. ما در عملیات «والفجر ۹»، یک جزوه‌ای را داشتیم که به‌عنوان خاکریز … از آن استفاده می‌شد.

آن جزوه‌ای بود که بعد از یک سال زحمت وافر مستشاران آمریکایی و نظامی عراق در چند روز باقی‌مانده به عملیات «والفجر ۹» و «والفجر ۸» از طریق فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق (صدام) صادر شده بود و فقط مخصوص فرمانده‌های سپاهش بود. لذا این جزوه به دست رزمندگان اسلام رسید، لکن اهدافی را که عراق دنبال می‌کرد را به‌خوبی درک کردند. البته ضعف‌های خودمان را نیز فهمیدیم ضمناً در عملیات «والفجر۸» پیروزی عظیمی را از جهت نظامی ‌بدست آوردیم.

به‌هرحال عملیات یدک ما، در منطقه کربلای ۲ انجام شد. اگر ما نمی‌خواستیم این عملیات را انجام دهیم، عراق تنها نیرویی را که می‌توانست آزاد کند تا از منطقه به داخل منطقه اهواز ببرد و در احتیاط سپاه یکم قرار بدهد تا نگذارد که واحدهای ما آن اسکله را بگیرند، نیروهای سپاه پنجم بود. از طرفی عراق در عملیات دفاع متحرک خود، اگرچه به همه هدف‌هایش نرسید اما به دو ارتفاع شهید صدر و ۲۵۱۹ دست پیدا کرد. لذا آن سپاه عراق از سپاه دیگرش بهتر کار کرده و مناطقی را نیز گرفته بود پس از دست نداده بود.

البته وجهه او پیش نیروهایش خراب نشد. پس سپاه آزادی بود و عراق می‌توانست آن را جمع کند تا در جاهای دیگر مستقر شوند. بنابراین تصمیم بر این گرفته شد که در منطقه دیگری کار کنیم. لذا از طریق فرماندهی کل سپاه به فرماندهی تیپ شهدا ابلاغ شد که مأموریت شما در فلان جا است پس به آنجا بروید. ما نیز رفتیم و مستقر شدیم.

طرح جالب و مبتکرانه شهید کاوه

البته در پانزدهم برج گذشته این مأموریت به ما ابلاغ شد. به لطف خدا برادران اطلاعات با همت و ازجان‌گذشتگی خود و نیز برادران تخریب و با طرح جالب مبتکر شهید برادر کاوه آن کار انجام شد. برادر کاوه در اولین روزهایی که هدف‌ها واگذار شد به تپه شهدا رفت. البته در آن زمان تپه شهدا و شهید صدر در دست عراق بود. لذا کسانی که به آنجا رفته‌اند، می‌دانند که هر کس از ساعت ۷ صبح به بعد در آنجا تردد می‌کرد، به‌طورقطع باید اشهدش را می‌خواند و غیرممکن بود که عراق او یا ماشین را نزند.

به ایشان مأموریتی محول شد که در ظهر همان روز با راننده‌اش به آن منطقه رفت. آن منطقه در بالای ارتفاع کله‌اسبی که گردان امام علی (ع) در آنجا مستقر بود قرار داشت، پس منطقه را چک کرد، اهداف آن و پایگاه را شماره‌گذاری نمود و راه‌کارها را پیدا کرد. البته همه این کارها به عهده طرح عملیات بود. بعد از آن آمد و به ما گفت: این راه‌کارها و این اهداف شما است حالا بروید و به اطلاعات کاری نداشته باشید.

ما رفتیم و کار را شروع کردیم. خدا به ما کمک کرد و در آن شب‌های مهتابی، برادران همت کردند، به‌خصوص برادر بزرگوارمان حاج‌آقا منصوری، قائم‌مقام تیپ به اکثر راه‌کارها را رفت. ایشان باید از راه‌کار امام باقر (ع) تا وسط دو پایگاه عبور می‌کرد و به روی جاده عقبه دشمن می‌رفت. قائم‌مقام محترم تیپ شصت مرتبه این راه را رفت. لذا او به همه راه‌کارهایی که نیروها باید عبور می‌کردند، رفتند. البته به خاطر این‌که مطمئن شوند که سیم‌خاردار دشمن و موانعش چگونه است، این کار را کردند.

درگیری نیروهای خودی با دشمن و بیدارباش۱۰۰ درصد دشمن

ما تا چهل‌وهشت ساعت قبل از عملیات موفق شدیم که در بعضی از گردان‌ها، فرمانده‌ محترم گردان‌ها، معاونین اول گردان و مسئولین گروهان را تا نزدیک سیم‌خاردار دشمن به جلو ببریم. پس به دلیل اینکه عملیات یکدست هست، ما تلفات زیادی نمی‌دهیم و می‌توانیم به سهولت گروهانمان را تا نزدیک سیم‌خاردار بیاوریم تا به کمین برخورد نکنند. همه شما شاهد بودید که فرماندهی محترم نیروی زمینی آمد و در اینجا سخنرانی کرد لذا دستور و زمان عملیات و نیز ساعت تیم را اعلام کرد.

تیپ شهدا، همانند آن دو سه یگانی که قرار بود عملیات کنند به طرف اهداف خود حرکت کردند. طبق روال همیشه در ساعتی که باید راه می‌افتادیم، حرکت کردیم. لذا در زمانی که ما باید به دشمن می‌رسیدیم، رسیدیم. البته ساعت ما تیمی بود که در ساعت ۱ نیمه‌شب زمان آن بود که ما در آنجا بودیم تا دشمن را بزنیم؛ اما اشکالات …گردان حضرت رسول (ص)، امام علی (ع) و امام باقر (ع) شاهد این قضیه هستند که ساعتحدود ساعت ۱۲ و نیم نشده بود که یکی از ستون‌های ما با گشتی دشمن برخورد کرده و با او درگیر شد. پس ما پیش از آنکه به نزدیک دشمن برسیم، به دشمن بیدارباش ۱۰۰ درصد دادیم.

شروع عملیات

در ساعت ۱۱ شب، صدام به نیروهایش اعلام آماده‌باش ۱۰۰ درصد داد، زیرا بچه‌ها به نحو خوبی در راه‌کارها می‌رفتند، البته صدای بی‌سیم نبود و سکوت رادیویی نیز رعایت می‌شد؛ اما در ساعت ۱۲ آماده‌باش را لغو کرد. لذا همه برادران در قرارگاه خوشحال شدند. بعد گفتند به حمدالله قضیه لو نرفته است. پس همه آن‌ها را در خواب باید بگیریم. وقتی‌که جریان درگیری پیش آمد، ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه بود که مجدداً کلیه نیروهایش را آماده کرد و به همه اعلام شد که از سنگرها بیرون بیایید و در پشت کانال‌ها قرار بگیرید.

کسانی که به موضع دشمن رسیدند، شاهد آن قضیه بودند که علاوه بر پست‌های نگهبانی دشمن که به‌صورت دو نفره شده بود، در همه کانال‌های ارتباطی دشمن، تردد دیده می‌شد. در یک زمانی نمی‌شد که به‌جایی دیگر برگردید و اگر برمی‌گشتید با آن‌ها درگیر می‌شدید، لذا شما را در راه‌کارها می‌زدند. به‌هرحال ما با توکل بر خدا مجبور شدیم که عملیات را شروع کنیم، لذا رمز عملیات اعلام و عملیات نیز شروع شد.

انتهای پیام

source

توسط wisna.ir