به گزارش خبرنگار پرشین خودرو، نزدیک به سه سال از فرمان رئیس‌جمهور سابق در دیداری سرزده از شرکت ایران‌خودرو که به فرمان ۸ ماده‌ای برای ساماندهی و تحول کمی و کیفی در صنعت خودرو مشهور شد، می‌گذرد و هنوز خصوصی سازی دو شرکت ایران خودرو و سایپا محقق نشده است.

در این سه سال همواره بحث خصوصی‌سازی در صنعت خودرو مطرح بوده اما به دلیل مشکلات بسیار، به مرحله عمل نرسیده است. با این وجود، در دولت پزشکیان یک بار دیگر بحث خصوصی‌سازی مطرح شده و با جدیت در حال پیگیری است و به نظر می‌رسد که دولت به این نتیجه رسیده که برای حفظ صنعت خودرو راهی جز واگذاری سهام و کاهش نفوذ دولت در خودروسازی وجود ندارد.

در شرایطی که واگذاری سهام گروه صنعتی ایران‌خودرو بیش از هر زمان دیگری در دسترس و قابل دست‌یابی است اما تمرکز همه رسانه‌ها بر معرفی نام‌هایی قرار دارد که شانس بیشتری برای تصاحب سهام این شرکت خودروسازی دارند و کمتر پیش آمده که کسی به الزامات و پیش‌نیازهای شرکتی که این سهام را تصاحب می‌کند، بپردازد.

واقعیتی که باید بپذیریم، این است که گروه صنعتی ایران خودرو یک شرکت خودروساز است که هر چند خودروهای مونتاژی هم دارد اما با وجود پلتفرم‌هایی بومی، این شرکت بیش از آن‌که به نام مونتاژ کننده شناخته شود، یک شرکت خودروسازی بزرگ است. 

تملک سهام شرکتی که خودروساز است با شرکتی که سال‌ها در حوزه مونتاژ خودرو فعالیت کرده است، طبیعتا فرق‌های اساسی و بنیادینی دارد.

به عقیده کارشناسان و فعالان صنعت خودرو، شرکتی که موفق به خرید سهام گروه صنعتی ایران خودرو می‌شود، باید پیش‌نیازها و ظرفیت‌های مشخصی داشته باشد تا بتواند از موفقیت خصوصی سازی اطمینان حاصل و از تکرار شکست‌ها و تجربه‌های پیشین در این خصوص جلوگیری کرد. آن‌چه متضمن موفقیت واگذاری سهام ایران خودرو به بخش خصوصی‌سازی خواهد بود، بی‌شک ترکیبی از نظارت‌های دولتی و سرمایه‌گذاری شرکت متقاضی سهام است که می‌تواند موجب پیشرفت و موفقیت خصوصی‌سازی شود اما رکن مهم‌تری نیز در این میان وجود دارد که مغفول مانده است.

شرکتی که وارد پروسه خرید سهام گروه صنعتی ایران خودرو خواهد شد باید نگاه تولیدی به صنعت خودرو داشته باشد، نه این‌که صرفا در پی مونتاژ خودرو آن‌هم از نوع چینی در این شرکت بزرگ باشد.

ایران خودرو با وجود تمام مشکلاتی که در دهه‌های اخیر داشته است اما توانسته با تولید خودروهایی نظیر سمند، تارا و ری‌را خود را به عنوان یک خودروساز معرفی کند هر چند که نمی‌شود منکر ضعف‌ها و طولانی شدن پروسه تولید در این شرکت شد. وجود مرکز تحقیق و توسعه و تلاش این شرکت برای تولید موتور و گیربکس هم از جمله فعالیت‌های این شرکت در راستای معرفی به عنوان یک خودروساز بوده است نه یک شرکت مونتاژ کننده.

یقینا هر شرکتی که موفق به خرید سهام گروه صنعتی ایران خودرو شود در نخستین گام دست به چابک‌سازی این شرکت و واگذاری املاک و شرکت‌های زیرمجموعه این گروه که کارایی لازم را ندارد، خواهد زد تا بخشی از سرمایه راکد را وارد پروسه تولید کند. این اقدام اما باید منجر به توسعه تولید خودرو و تمرکز بر تحقیق و توسعه و افزایش بهره‌وری این بخش شود تا بتوانیم به آینده این شرکت امیدوار باشیم.

آن‌چه باید در پروسه واگذاری سهام ایران خودرو به جد موردنظر قرار گیرد، نگاه تولیدی و خودروسازی به ایران خودرو است. هر شرکتی که درخواست سهام ایران خودرو را مطرح می‌کند باید بداند که با یک شرکت خودروساز طرف است نه مجموعه‌ای که مونتاژکننده خودرو است.

در این مسیر می‌توان امیدوار بود که بخشی از این سیاست را با نظارت‌های مستمر دولتی محقق کرد اما نکته مهم، اعتقاد مدیران اصلی به این سیاست است که باید قبل از واگذاری سهام مورد بررسی موشکافانه قرار بگیرد.

وجود سرمایه و نقدینگی تحت نظارت‌های دقیق دولتی بدون دخالت در سیاست‌های تولید و فروش خودرو اگر با نگاه توسعه‌ای به ایران خودرو ترکیب شود، می‌تواند آینده روشنی برای این شرکت بزرگ و قدیمی متصور بود.

source

توسط wisna.ir