بیش از دو سال پس از آخرین حضور قاتل به‌ظاهر شکست‌ناپذیر کیانو ریوز در فیلم John Wick: Chapter 4، این فرنچایز محبوب اکشن بار دیگر با ماجراجویی سینمایی جدیدی بازگشته است: فیلم Ballerina به کارگردانی لِن وایزمن. از زمان قسمت قبلی، مجموعه جان ویک نخستین اسپین‌آف خود یعنی سریال The Continental را از طریق پلتفرم Peacock منتشر کرد و پروژه‌های جانبی متعددی را نیز در دست توسعه قرار داد. به‌عنوان یکی از طرفداران فیلم‌های اصلی، باید بگویم که فیلم Ballerina برای من هیجان‌انگیزترین پروژه جانبی بود، صرفاً به دلیل قهرمان زن کاملاً جدید آن.

گزارش‌هایی از فیلم‌برداری‌های مجدد و میزان دخالت چاد استاهلسکی (کارگردان اصلی جان ویک) منتشر شده، اما در حال حاضر فقط می‌توان خود فیلم را بر اساس نسخه نهایی ارزیابی کرد. با اینکه بعضی عناصر فیلم ممکن است باب میل همه نباشند، اما بدون شک فیلم Ballerina به‌عنوان یک افزودنی جالب به دنیای جان ویک جایگاه خود را پیدا می‌کند. از لحاظ زمانی، اتفاقات آن میان فیلم Chapter 3 – Parabellum و فیلم Chapter 4 روی می‌دهند، هرچند شاید بهتر باشد خیلی درگیر جزئیات زمان‌بندی آن نشوید.

فیلم Ballerina جاه‌طلب است ولی گاهی بیش از حد

فیلم با یک مقدمه طولانی آغاز می‌شود و ما را با شخصیت اصلی جدید، ایو ماکارو (با بازی آنا د آرماس) آشنا می‌کند. او پس از کشته شدن پدرش (با بازی دیوید کاستاندا از سریال The Umbrella Academy) توسط قبیله‌ای از قاتلان، در کودکی به گروه Ruska Roma می‌پیوندد. درست مانند جان ویک، ایو نیز با انگیزه انتقام پیش می‌رود، اما باید گفت که زمان زیادی طول می‌کشد تا فیلم به اصل داستان برسد. با وجود مدت زمان نسبتاً کوتاه ۹۰ دقیقه، بخش زیادی از فیلم صرف عناصر فرعی می‌شود تا به انگیزه اصلی ایو برسیم.

مأموریتی که ایو در آن شرکت می‌کند، ارتباط چندانی با خط اصلی داستان ندارد، اما در یک کلوب جذاب اتفاق می‌افتد. فرنچایز جان ویک همیشه به‌خاطر سبک بصری چشمگیرش شناخته شده و فیلم Ballerina نیز در این زمینه موفق ظاهر می‌شود؛ از نمای داخلی هتل Continental در پراگ گرفته تا دهکده‌ای کوهستانی پوشیده از برف که محل وقوع بخش سوم فیلم است.

هر مکان فرصتی مناسب برای صحنه‌های اکشن پویای جدید فراهم می‌کند و تماشای این‌که ایو چگونه خود را با محیط تطبیق می‌دهد، بسیار هیجان‌انگیز است. خلاقیت او در مبارزه از نکات برجسته فیلم است و باعث خلق صحنه‌های اکشنی ابتکاری و جذاب می‌شود که اگرچه گاهی به ظرافت صحنه‌های جان ویک نمی‌رسند، اما همان هیجان را منتقل می‌کنند.

با وجود زیبایی بصری و صحنه‌های اکشن باکیفیت، فیلم دچار بحران هویتی است. معلوم نیست که می‌خواهد داستانی آغازین شخصیت اصلی، یک روایت انتقام‌جویانه ساده در سبک جان ویک ۱ یا قسمتی با محوریت اسطوره‌شناسی از فرنچایز باشد. فیلم تلاش می‌کند هر سه مسیر را هم‌زمان طی کند، که گاهی موفق است و گاهی نه. هرچند آشنایی با گذشته ایو و دنیای Ruska Roma جذاب است، اما مأموریت اولش اضافی به نظر می‌رسد و پیام‌های آن بیش از حد و به شکلی شعاری در ادامه تکرار می‌شود.

فیلم Ballerina با گسترش دنیای جان ویک، ریسک‌های بزرگی می‌پذیرد

در نهایت ایو هدف خود را روی گروهی می‌گذارد که پدرش را هدف قرار داده‌اند؛ گروهی به رهبری شخصیتی به نام صدر اعظم (با بازی گابریل برن). مدت زیادی است که همه این گروه را مانند فرقه‌ای وحشتناک توصیف می‌کنند که نباید با آن‌ها درگیر شد. از The Director گرفته تا شخصیتی از اعضای همین گروه به نام دنیل پاین (با بازی نورمن ریدوس که حضورش به طرز محسوسی کم‌رنگ است) همه با دیالوگ‌هایی کلی و مبهم، این گروه را تهدیدآمیز جلوه می‌دهند که در نهایت کمی خنده‌دار می‌شود. وقتی بارها گفته می‌شود که این گروه چقدر بد و خطرناک‌اند، این سؤال پیش می‌آید که چرا تماشاگر نمی‌تواند خودش به این نتیجه برسد؟

ورود ایو به این جامعه، لحظاتی خنده‌دار و حتی پوچ به فیلم تزریق می‌کند. در حالی که جان ویک معمولاً لحنی جدی دارد، فیلم Ballerina با اغراق و طنز پیش می‌رود. در نتیجه اگرچه سعی می‌کند هویتی مستقل برای خود داشته باشد، اما با آنچه پیش از این در دنیای جان ویک دیده‌ایم تا حدودی در تضاد است. با این حال، فیلم زمانی برای حضور مختصر شخصیت‌های آشنایی چون وینستون و شارون (با بازی درخشان و آخرین حضور لنس ردیک فقید) کنار گذاشته است که حضورشان، در عین تلخ‌وشیرین بودن، حس آشنایی و انسجام به فیلم می‌دهد.

و البته، حضور جان ویک در این فیلم

در تریلرهای فیلم Ballerina دیده شده که جان ویک نیز نقش کوچکی دارد. اولین صحنه او کمی ساختگی به نظر می‌رسد، اما در صحنه‌ای بعدی، همان هیجان آشنای دیدن دوباره کیانو ریوز در این نقش زنده می‌شود. حضور او یادآور این است که هیچ‌کس در این جهان بهتر از او نیست، ولی ایو نیز از همان جنس است. آنا د آرماس در نقش یک ستاره اکشن واقعی ظاهر می‌شود، با انرژی خستگی‌ناپذیر در هر صحنه نبرد و خودش را به‌وضوح از ویک متمایز می‌کند. چیزی که از همه بیشتر دوست داشتم، وقت گذراندن با این شخصیت بود.

در حال حاضر پروژه‌های متعددی در دنیای جان ویک در دست ساخت است؛ از جمله اسپین‌آفی با محوریت شخصیت کین (با بازی دانی ین)، یک پیش‌درآمد انیمیشنی و قسمت پنجم فیلم با حضور خود جان ویک. فیلم Ballerina نشان می‌دهد که این جهان هنوز ظرفیت‌های زیادی برای روایت دارد. تنها نگرانی این است که اگر این پروژه‌ها با دقت کافی ساخته نشوند، جهانی که با وسواس و ظرافت طراحی شده، از هم می‌پاشد. در همین فیلم، حفره‌های روایی‌ای وجود دارد که اگر ساختار زمانی و مرزهای محکم‌تری تعریف نشوند، ممکن است عمیق‌تر شوند.

با این حال، احتمالاً بار دیگر ایو را خواهیم دید، چراکه پایان فیلم Ballerina فضای کافی برای دنباله فراهم می‌کند و بدون شک آنا د آرماس آماده است تا هدایت آن را بر عهده بگیرد. اولین حضور او پر از صحنه‌های خشن و هیجان‌انگیز است که برای پرده سینما مناسب‌اند، اما بی‌نقص هم نیست. تنها امید دارم که اگر این قاتل بار دیگر به میدان بازگردد، این بار داستانی منسجم‌تر در اختیارش قرار گیرد.

منبع screenrant

source

توسط wisna.ir