بر اساس نتایج یک مطالعه جدید، نوزادان توانایی یادگیری با هدف و پیچیدگی بیشتری نسبت به آنچه پیش‌تر تصور می‌شد دارند. این یافته‌ها دیدگاه ما را نسبت به رشد شناختی اولیه دگرگون می‌کند.

توانایی نوزادان در سازگاری با محیط

کشف مهم در مورد یادگیری نوزادان

این پژوهش که توسط فرانچسکو پولی، عصب‌شناس در مؤسسه دوندرز دانشگاه رادبود انجام شده است نشان می‌دهد که نوزادان هشت‌ماهه می‌توانند استراتژی یادگیری خود را بر اساس میزان پیش‌بینی‌ناپذیری محیط اطرافشان تنظیم کنند.

پولی در این رابطه می‌گوید: «باور عمومی این است که نوزادان هشت‌ماهه به‌طور منفعلانه دانش را جذب می‌کنند. اما ما مشاهده کردیم که نوزادان از همان سنین پایین می‌توانند استراتژی‌های یادگیری خود را با محیطشان تطبیق دهند.»

نوزادان چگونه وقایع را پیش‌بینی می‌کنند؟

طراحی آزمایش

در این مطالعه، تیم پژوهشی بازی‌ای را به نوزادان ارائه کرد که در آن یک هیولای رنگارنگ در طرفین مختلف صفحه‌نمایش ظاهر می‌شد؛ گاهی به‌صورت منظم و گاهی به‌طور تصادفی. پژوهشگران با استفاده از دستگاه ردیاب چشم بررسی کردند که نوزادان به کجا نگاه می‌کنند و مردمک چشم آن‌ها چگونه واکنش نشان می‌دهد.

توانایی پیش‌بینی نوزادان

نوزادان به مرور توانستند پیش‌بینی کنند که هیولا در مرحله بعد در کجا ظاهر خواهد شد. زمانی که هیولا مرتباً جای خود را تغییر می‌داد، نوزادان انتظارات خود را به‌روز می‌کردند. اما زمانی که هیولا در یک نقطه باقی می‌ماند، نوزادان یاد می‌گرفتند که آنجا منتظرش باشند.

این موضوع نشان داد که نوزادان حتی در شرایط متغیر می‌توانند استراتژی‌های یادگیری خود را به‌طور انعطاف‌پذیر مدیریت کنند.

چگونه نوزادان عدم قطعیت را دنبال می‌کنند؟

استفاده از مدل‌سازی پیشرفته

در این آزمایش، ابزارهای مدل‌سازی پیشرفته مانند فیلتر کالمن نوسانی (VKF) برای ترسیم رفتارهای یادگیری نوزادان به کار گرفته شد. اندازه مردمک چشم به پژوهشگران کمک کرد تا واکنش نوزادان نسبت به عدم قطعیت را ارزیابی کنند.

تحلیل واکنش‌های مردمکی

  • اندازه مردمک پایه (تونیک): این شاخص قبل از ظاهر شدن هیولا اندازه‌گیری شد و نشان‌دهنده میزان عدم اطمینان نوزادان بود.
  • واکنش‌های لحظه‌ای (فازیک): این شاخص بلافاصله پس از ظاهر شدن هیولا اندازه‌گیری شد و میزان شگفت‌زدگی نوزادان را نشان می‌داد.

طبق یافته‌های مطالعه، نوزادان باورهایی درباره مکان هیولا شکل می‌دادند و زمانی که پیش‌بینی‌شان اشتباه بود، این باورها را به‌روز می‌کردند. مدل VKF به‌خوبی نشان داد که نوزادان چگونه میزان تغییرات محیط را تخمین می‌زنند.

تنظیم یادگیری بر اساس ثبات محیط

خطای پیش‌بینی و واکنش نوزادان

مدل VKF به پژوهشگران این امکان را داد که میزان خطای پیش‌بینی، یعنی فاصله بین انتظار نوزاد و اتفاق واقعی را اندازه‌گیری کنند.

خطاهای بزرگ‌تر منجر به واکنش شدیدتر مردمک چشم شدند، اما این اتفاق تنها زمانی رخ داد که محیط ناپایدار بود. در محیط‌های باثبات، همین خطاها اهمیت کمتری داشتند.

نمودار گشادگی مردمک چشم نشان داد که:

  • در شرایط ناپایدار، خطای پیش‌بینی بالا منجر به واکنش شدید مردمک می‌شود.
  • در شرایط پایدار، همین میزان خطای پیش‌بینی تأثیر اندکی داشت.

این یافته‌ها نشان می‌دهد نوزادان نه تنها متوجه تغییرات می‌شوند، بلکه تشخیص می‌دهند چه زمانی این تغییرات برای یادگیری اهمیت دارد.

درک نوزادان از عدم قطعیت

تفاوت در واکنش به تغییرات محیط

مطالعه نشان داد که نوزادان واکنش‌های متفاوتی نسبت به تغییرات محیط دارند. برخی نسبت به تغییرات کوچک بیش از حد واکنش نشان می‌دهند، در حالی که برخی دیگر تغییرات مهم را نادیده می‌گیرند. این الگوها تصادفی نیستند بلکه نشان‌دهنده نحوه تفسیر عدم قطعیت توسط هر نوزاد هستند.

ارتباط با خلق‌وخو

برای بررسی بیشتر، پژوهشگران از والدین خواستند پرسش‌نامه‌ای درباره خلق‌وخوی نوزادان تکمیل کنند. این پرسش‌نامه شامل مواردی مانند:

  • توانایی آرام شدن یا تمرکز نوزاد
  • میزان شادی یا هیجان نوزاد
  • میزان تحریک‌پذیری و ناراحتی نوزاد

نتایج نشان داد:

  • نوزادانی که میزان تغییرات را بیش از حد برآورد می‌کردند، در تنظیم احساسات خود دچار مشکل بودند. آن‌ها به سختی خود را آرام می‌کردند و نشانه‌های کمتری از احساسات مثبت مانند لبخند یا بازی نشان می‌دادند.
  • در مقابل، نوزادانی که تغییرات محیط را به‌درستی ارزیابی می‌کردند، در کنترل احساسات موفق‌تر بودند و رفتارهای شادتر و اجتماعی‌تری داشتند.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که نحوه درک تغییرات محیط توسط نوزاد ممکن است سبک احساسی او در زندگی روزمره را شکل دهد.

پیش‌بینی سلامت روان در آینده

احتمال ارتباط با اختلالات روانی

در بزرگ‌سالان، واکنش‌های ضعیف به تغییرات با اضطراب و افسردگی مرتبط است. پولی حدس می‌زند که این موضوع ممکن است در نوزادان نیز صدق کند. او تأکید می‌کند که این موضوع هنوز در حد فرضیه است و برای اطمینان نیاز به تحقیقات طولی داریم.

مسیرهای رشد و پیامدهای احتمالی

گرافیکی که در مطالعه ارائه شده است نشان می‌دهد که سبک‌های یادگیری اولیه می‌توانند بر سلامت روان آینده تأثیر بگذارند.

نوزادانی که تغییرات را نادرست ارزیابی می‌کنند، ممکن است در آینده بیشتر مستعد بروز رفتارهای درونی‌سازی یا برونی‌سازی مانند گوشه‌گیری یا رفتارهای تکانشی باشند.

بازنویسی قواعد مربوط به نوزادان

نوزادان، ناظران منفعل نیستند

این مطالعه دیدگاه سنتی مبنی بر اینکه نوزادان صرفاً مانند اسفنج اطلاعات را جذب می‌کنند به چالش می‌کشد. در مقابل، نوزادان نشانه‌هایی از عاملیت (Agency) نشان می‌دهند و فعالانه از بازخوردهای محیطی برای هدایت اقدامات بعدی خود استفاده می‌کنند.

تأثیر مهارت‌های یادگیری اولیه

یافته‌ها نشان می‌دهد که مهارت‌های یادگیری اولیه نوزادان می‌تواند با محیط تعامل داشته باشد و بر سلامت و رفاه طولانی‌مدت آن‌ها تأثیر بگذارد.

همچنین مطالعه نشان می‌دهد که حتی رفتارهای بسیار جزئی مانند تغییر اندازه مردمک چشم می‌تواند اطلاعات عمیقی درباره دنیای درونی نوزادان ارائه دهد.

نوزادان صرفاً مشاهده‌گر نیستند. آن‌ها پیش‌بینی می‌کنند، خود را تطبیق می‌دهند و با استفاده از مدل‌های ذهنی پیچیده تصمیم‌گیری می‌کنند. توانایی تشخیص اینکه دنیا پایدار یا غیرقابل پیش‌بینی است، بسیار زودتر از آنچه تصور می‌شد در نوزادان شکل می‌گیرد.

درک این الگوها می‌تواند به حمایت از سلامت روانی نوزادان از همان ابتدای زندگی کمک کند.

این مطالعه در مجله Science Advances منتشر شده است.

source

توسط wisna.ir