تصور کنید در حال گوش دادن به آهنگ مورد علاقه‌تان هستید و با هر نت، جرقه‌هایی از رنگ را می‌بینید. یا به عددی فکر می‌کنید که مزه‌اش مثل آب‌نبات مورد علاقه‌تان است. برای افرادی که هم‌حسی دارند، این تجربیات صرفاً خیال‌پردازی نیستند، بلکه واقعیت روزمره آن‌ها هستند.

آن‌ها در سرزمینی شگفت‌انگیز از حواس زندگی می‌کنند که در آن دیدن با شنیدن پیوند می‌خورد، مزه با لمس ترکیب می‌شود و مغز آن‌ها به‌عنوان یک استاد چیره‌دست، این سمفونی باشکوه حواس را هنرمندانه هدایت می‌کند.

هر لحظه به‌مثابه‌ی تابلویی پیچیده است که از رشته‌های ادراکات قوی‌شان بافته شده، به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا جهان را به گونه‌ای تجربه کنند که بیشتر افراد فقط در رویا می‌توانند آن را تصور کنند.

رنگ‌ها با صداها هم‌نوا می‌شوند، طعم‌ها به الگوهای بصری تبدیل می‌شوند و زیبایی زندگی در یک کالیدوسکوپ شگفت‌انگیز از حس‌ها شکوفا می‌شود، که درک آن‌ها از هستی را غنی‌تر می‌کند.

یک نوع هم‌حسی برای همه مناسب نیست

هم‌حسی، برخلاف بیشتر شرایط، به طرز جذابی متنوع است. هم‌حسی یک وضعیت ثابت برای همه نیست و در اشکال مختلفی ظاهر می‌شود که هر کدام ویژگی‌های جالب خود را دارند:

  • هم‌حسی حروف-رنگ: آیا تا به حال متوجه شده‌اید که حروف یا اعداد به نظر می‌رسد که رنگ‌های خاصی دارند؟ برای مثال، ممکن است حرف «A» همیشه برای شما قرمز به نظر برسد.
  • هم‌حسی صدا-رنگ: این نوع از هم‌حسی، صداها را به رنگ‌ها مرتبط می‌کند. یک نت موسیقی خاص یا صدا ممکن است سایه‌هایی مانند آبی یا سبز را تداعی کند.
  • هم‌حسی لغوی-مزه: کلمات یا صداها، مزه‌ها را تحریک می‌کنند. شنیدن نام شخصی ممکن است مزه شکلات را در دهان شما بیاورد.
  • هم‌حسی ترتیب فضایی: اعداد، تاریخ‌ها یا دنباله‌ها به صورت الگوهای بصری در ذهن شما ظاهر می‌شوند، مانند دیدن ماه‌ها که به شکل یک دایره در اطراف شما قرار گرفته‌اند.
  • هم‌حسی آینه‌ای-لمسی: وقتی کسی دیگری لمس می‌شود، شما هم احساس مشابهی روی بدنتان دارید.

هر نوع از هم‌حسی یک لنز متفاوت ارائه می‌دهد که از طریق آن، افراد هم‌حس جهان را تجربه می‌کنند و تعاملات حسی‌شان را منحصر به فرد می‌کند.

چگونه کار می‌کند؟

این جادوی حسی از کجا می‌آید؟ به هر حال، بیشتر ما، اکثریت «نوروتیپیکال»، در دنیایی زندگی می‌کنیم که حواس به طور مستقل عمل می‌کنند.

دانشمندان فکر می‌کنند هم‌حسی به دلیل وجود ارتباطات اضافی بین نواحی مختلف مغز اتفاق می‌افتد که انعطاف‌پذیری و قابلیت تطبیق شگفت‌انگیز مغز را به نمایش می‌گذارد.

این ارتباطات عصبی اضافی اجازه می‌دهند که یک نوع ورودی حسی، مانند صدا یا رنگ، نوع دیگری از حس را تحریک کند و منجر به تجربیات جالبی شود که افراد هم‌حس اغلب درباره آن صحبت می‌کنند.

ژنتیک نیز در هم‌حسی نقش بزرگی ایفا می‌کند، زیرا این وضعیت جالب معمولاً در خانواده‌ها مشاهده می‌شود که نشان‌دهنده‌ی یک جنبه‌ی ارثی است.

تحقیقات نشان می‌دهند که افراد با هم‌حسی معمولاً اعضای خانواده‌ای دارند که آن‌ها نیز این تجربه را دارند، که این موضوع به احتمال تأثیر عوامل ژنتیکی در شکل‌گیری هم‌حسی اشاره دارد.

همچنین مطالعات پیشرفته‌ای که از تکنیک‌های تصویربرداری مغزی استفاده می‌کنند، نشان داده‌اند که افرادی با هم‌حسی تفاوت‌های ساختاری در نواحی مختلف مغز دارند که اطلاعات حسی را پردازش می‌کنند.

این تفاوت‌ها ممکن است شامل تغییراتی در تراکم مسیرهای عصبی یا اندازه‌ی بخش‌هایی از مغز باشد که به توضیح این امر کمک می‌کند که چرا مغز آن‌ها این تجربیات حسی منحصربه‌فرد را ایجاد می‌کند.

هم‌حسی، نعمتی که گاهی دردسرساز می‌شود

برای بسیاری از افراد با هم‌حسی، این فقط یک وضعیت عجیب نیست، بلکه منبعی عالی برای خلاقیت و حافظه بهتر است.

هنرمندان، موسیقیدانان و نویسندگان اغلب الهام خود را از تجربیات هم‌حسی‌شان می‌گیرند و از درک منحصربه‌فردشان برای خلق آثار غنی و چندبعدی استفاده می‌کنند.

تصور کنید یک موسیقیدان که هنگام ساختن آهنگ‌ها، رنگ‌ها را می‌بیند، یا یک نقاش که صداها را به‌عنوان سایه‌های پرجنب‌وجوش می‌شنود. این حواس ترکیب‌شده می‌توانند به آثاری منجر شوند که در چندین سطح ارتباط برقرار می‌کنند و عمقی را ارائه می‌دهند که دیگران ممکن است آن را از دست بدهند.

اما زندگی با هم‌حسی گاهی می‌تواند کمی دشوار باشد. برخی افراد با درک‌های خود به‌ویژه در محیط‌های شلوغ و پر از حس‌ها، احساس غرق‌شدگی می‌کنند.

متعادل کردن این تجربیات قوی می‌تواند دشوار باشد و بر نحوه‌ی انجام کارهای روزمره تأثیر بگذارد. با این حال، بسیاری از آن‌ها روش منحصربه‌فرد خود را برای دیدن جهان می‌پذیرند و در ارتباطات حسی خود، قدرت و الهام می‌یابند.

افراد مشهور با هم‌حسی

چندین چهره‌ی محبوب از تاریخ، تجربیات هم‌حسی خود را با افتخار بیان کرده‌اند.

نویسنده مشهور ولادیمیر ناباکوف هر حرف و عدد را با رنگ خاصی مرتبط می‌کرد که این در نهایت به توصیف‌های ادبی تاثیرگذارش وارد شد.

نقاش انتزاعی واسیلی کاندینسکی یک سمفونی رنگارنگ در ذهنش داشت که در نقاشی‌های پر از ریتم او تجلی یافت.

امروزه، موسیقیدان فارل ویلیامز رنگ‌ها و صداها را برای خلق موسیقی شاد خود ترکیب می‌کند.

هم‌حسی چقدر شایع است؟

هم‌حسی حدود ۴ درصد از مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما این عدد ممکن است بیشتر باشد، زیرا برخی تجربیات بسیار ظریف هستند و ممکن است متوجه آن‌ها نشوند.

این حالت در تمام جنسیت‌ها و فرهنگ‌ها دیده می‌شود، هرچند انواع خاصی ممکن است در گروه‌های خاص بیشتر دیده شوند.

تنوع گسترده‌ی تجربیات هم‌حسی واقعاً پیچیدگی آن را نشان می‌دهد و اهمیت تحقیق بیشتر درباره جنبه‌های مختلف آن را برجسته می‌کند.

زندگی با هم‌حسی

افراد هم‌حس طیفی از واکنش‌ها را به وضعیت خود دارند. برخی آن را می‌پذیرند و برخی دیگر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

برای آن‌ها که آن را تجربه می‌کنند، هم‌حسی زندگی روزمره را هم به شکل مثبت و هم منفی شکل می‌دهد.

هم‌حسی خلاقیت و حافظه را تقویت می‌کند و به افراد هم‌حس کمک می‌کند در هنر و فعالیت‌های فکری بدرخشند. روش منحصربه‌فرد آن‌ها در تجربه جهان، یادگیری و خلق کردن را زنده‌تر و جذاب‌تر می‌کند.

از سوی دیگر، داشتن حواسی که دائماً با هم در تعامل هستند می‌تواند کمی طاقت‌فرسا باشد، به‌ویژه در مکان‌های شلوغ یا پر سر و صدا.

بسیاری از افراد هم‌حس راه‌هایی برای مدیریت اضافه‌بار حسی پیدا می‌کنند و تجربیات قوی‌شان را با نیازهای روزمره متعادل می‌کنند.

این تعادل بر نحوه‌ی ارتباط آن‌ها با جهان تأثیر می‌گذارد و همه‌چیز از روابط شخصی تا زندگی کاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

هم‌حسی چه درسی به ما می‌دهد

در پایان، هم‌حسی و افراد هم‌حس نگاهی نادر به توانایی شگفت‌انگیز مغز در پیوند دادن ورودی‌های حسی مختلف به ما می‌دهند و نشان می‌دهند که هیچ روش یکتایی برای درک واقعیت وجود ندارد. ترکیب حسی هم‌حسی می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر بفهمیم که مغز ما چگونه جهان را تفسیر می‌کند.

علاوه بر این، مطالعه هم‌حسی به ما نگاهی به دنیای شگفت‌انگیز ترکیب حسی می‌دهد. این به ما کمک می‌کند تا تنوع درک انسانی و هماهنگی‌های عصبی پیچیده‌ای که واقعیت ما را شکل می‌دهند، بهتر درک کنیم.

فارغ از اینکه شما یک هم‌حس هستید یا فقط از ذهن انسان شگفت‌زده‌اید، هم‌حسی به ما یادآوری می‌کند که تجربیات حسی ما چقدر غنی و پیچیده هستند.

source

توسط wisna.ir